در نگاه سینمایی به هر وضعیت مبهمی که بهدشواری بتوان انتهای آن را پیشبینی و راهی برای برونرفت از آن ترسیم کرد، «وضعیت آخرالزمانی» گفته میشود و بر این مبنا باید گفت به وضعیت آخرالزمانی اقتصادی و معیشتی رسیدیم، وضعیتی که در آن خط فقر از ۱۲ میلیون عبور کرده و مرغ از کیلویی یکصد هزار تومان و طیف وسیعی از مردم، توان خرید میوه، گوشت قرمز، ماهی، مرغ و بسیاری از تنقلات را هم ندارند و خرید پراید که قراضهترین تولید صنعت خودورسازی در همه دنیا است نیز برای جوانان پاکباخته و مستعد کشور ما به رویایی دستنیافتنی تبدیل شد و اگر فرصت، رخصت میداد همچنان میتوانستیم موارد بیشماری بر این سطور تلخ بیفزاییم.
البته در هر کشوری اگر مشکلی اقتصادی یا معیشتی برای مردم ایجاد شود، نمیتوان به آن عنوان «وضعیت آخرالزمانی» اطلاق کرد چون کشورهای دیگر پا پیش میگذارند و مانند ماجرایی که چند سال قبل برای اقتصاد یونان پیش آمده بود و این کشور را تبدیل به کشوری ورشکسته کرد، میتوانند با ورود سرمایهگذاران خارجی و حتی کمکهای خیریه از التهاب مشکل بکاهند اما جمهوری اسلامی وضعیتی خاص دارد و احتمال اینکه در آینده نزدیک دولت بتواند تورّم را کنترل و قیمتها را اعاده به سابق کند یا کمکی از جایی دیگر به ما برسد، احتمالی بعید و حتی خیالی خام است چون عمده مشکلات اقتصادی کشور و دشواری معیشت مردم به حوزه سیاست خارجه و روابط بینالملل گره خورده که در شوراهای بالادستی که متشکل از جمعی نامتجانس هستند، باید تعیین تکلیف شود و تجربه نشان میدهد هیچ امیدی به تغییر یا نرمش در آن نمیرود آن هم در شرایطی که به نظر میرسد برابر برخی پیشبینیها اوضاع اقتصادی به وخامت بیشتر خواهد رفت.
کشورهای دوست و برادری که داریم هم تا جاییکه به خاطر داریم همواره «بارِ خاطر» بودند و گاه بابت کمکها و همراهیهایی که نکردند برای ما «فاکتورهای نجومی» بریدند و تا ریال آخر آن را هم برداشتند و با خود بردند و حتی از پرداخت خسارتهایی که به ما زدند هم معاف شدند. دبیر شورای اطلاعرسانی دولت هم اساساً بهگونهای سخن میگوید که تنها برداشت درستی که میتوان از آن داشت این است که نعوذبالله در جهان دیگری است و دبیر شورای اطلاعرسانی دولتِ حاکم بر ایران دیگری است؛ مانند همین سخنان اخیری که درخصوص حال خوب مردم ارائه کرد.
احسان صالحی که گویا کمترین ارتباط را با مردم عادی در دنیای واقعی دارد، طی توییتی در فضای مجازی که فیلتر است، نوشت: تأکید رئیسجمهوری بر قانون برای حل اختلافات؛ یعنی دولت وارد بازی باخت-باخت نمیشود و اجازه نمیدهد حال خوب مردم از دستاوردهای امیدآفرین با حاشیهسازی خراب شود. دبیر شورای اطلاعرسانی دولت نوشت: راهاندازی پروژههای افتخارآفرین در بخشهای مختلف (انرژی، راه، سلامت، صنعت و…) در کنار دستاوردهای مهم دیپلماسی، موجب بهبود امید و ارتقاء سرمایه اجتماعی شده است.البته ما در این موضوع که پروژههای زیرساختی بسیاری در شرف افتتاح و راهاندازی توسط دولت سیزدهم است.
با دبیر شورای اطلاعرسانی دولت موافق هستیم و به همه عوامل دخیل در این پروژهها «خداقوت» میگوییم اما بر این باور هستیم که پروژههای بسیار مهمتر مرتبط با زندگی روزانه مردم ازقبیل ضرورت افزایش تولید برق و گاز، توجه ویژه به سوختهای سبز مانند انرژی خورشیدی و همچنین توجه ویژه دولت به رزق و روزی روزانه مردم و قوت لایموت خلق الله که در اولویت هستند، خارج از مدار توجه دولت قرار دارند و خوشبختانه یا متأسفانه بخش اعظمی از مردم به این موارد اخیر بیشتر توجه میکنند تا تولید هواپیمای مسافربری داخلی یا قطعه سوم آزادراه تهران شمال که هرگز توان مالی لازم را نخواهند داشت که بلیت آن را تهیه کنند یا از آن رد شوند.
نکته مهم بعدی که شرایط را به «آخرالزمان معیشتی» شبیه کرده این است که درصد بسیاری از مردم اعم از کارگران، کسبه و اصناف و کارمندان معمولی از بام تا شام مشغول کار و فعالیت هستند و برخی از این مردم شریف در دو جا کار میکنند تا درآمد آنان کمتر از هزینههای فزاینده نباشد و نزد زن و فرزند خود شرمسار نباشند، اما شبهنگام زمانی که به خانه میرسند متوجه میشوند که سه هیچ در اقتصاد و از زندگی عقب هستند درحالیکه دبیر شورای اطلاعرسانی دولت ادعا میکند حال مردم خوب است و حتی پا فراتر میگذارد و گزاف میگوید که اجازه نمیدهد برخی حال خوب مردم را خراب کنند و این همان «آخرالزمان معیشتی» است.دولت سیزدهم یا باید با شوراهای بالادستی که خیلی هم با خود و با دولت هماهنگ نیستند، بنشیند و شرایط اضطرار را توضیح دهد و از آنان بهجد بخواهد با تغییر تاکتیک در حوزه سیاست خارجی، کاری کنند تا فشار از گلوی اقتصاد ملی و معیشت مردم برداشته شود یا به بازی دوسرباخت خود در زمینِ معیشت مردم ادامه دهد و دبیر شورای اطلاعرسانیاش توییت بزند که اجازه نمیدهیم حال خوب مردم خراب شود.
روزنامه جمله