این روزها فینالیست لیگ قهرمانان آسیا دچار بحرانهای خودساختهای شده که هواداران این تیم را نگران میکند. رفتن بازیکنان و اخطارهای فیفا و پنجره بسته کم بود، مهدی رسولپناه هم با اظهارات جنجالی و توهینهای خود که در نهایت موجب استعفای او از سرپرستی باشگاه پرسپولیس شد این بحران را جدیتر کرد. رسولپناه […]
این روزها فینالیست لیگ قهرمانان آسیا دچار بحرانهای خودساختهای شده که هواداران این تیم را نگران میکند. رفتن بازیکنان و اخطارهای فیفا و پنجره بسته کم بود، مهدی رسولپناه هم با اظهارات جنجالی و توهینهای خود که در نهایت موجب استعفای او از سرپرستی باشگاه پرسپولیس شد این بحران را جدیتر کرد. رسولپناه در فایلهای صوتی و تصویری که از او در فضای مجازی منتشر شد الفاظی رکیک را به کار برد که دور از شان یک مدیر و حتی یک شهروند معمولی است و شنیدن آن از زبان یک فرد تحصیلکرده و دندانپزشک و مدیر یک باشگاه پرهوادار و پرمخاطب باعث تاسف است.
با نگاهی دقیقتر به این اتفاق تلخ که پرسپولیس را به این وضعیت انداخته مشخص میکند وزارت ورزش چقدر برای تیم پرسپولیس دلسوزی کرده است؛ وزارتخانهای که استقلالیها بارها و بارها این مجموعه را به طرفداری و حمایت از سرخها متهم کردهاند با انتصاب یک چنین فردی قصد داشته پرسپولیس را به زعم برخی طرفداران استقلال به سرمنزل مقصود برساند؟! واقعا مدینه فاضلهای که مسعود سلطانیفر برای پرسپولیس میخواست این بود؟!
البته مدینهای که برای استقلال میخواست را هم کمی پیشتر دیدیم؛ احمد سعادتمندی که شب دربی راهی ایتالیا شد و با راه انداختن نمایش بازگرداندن آندرهآ استراماچونی، آن بلبشو جلوی مجلس و باشگاه استقلال را مسبب شد و در نهایت مشخص شد، نه تنها برای استراماچونی بلکه برای الکس نوری هم هیچ اقدامی صورت نداده بود و با این اقدام باعث از دست رفتن جام حذفی و برکناری فرهاد مجیدی و تضعیف تیم در لیگ قهرمانان آسیا شد و در نهایت حکم برکناری خود را از دست هیئت مدیره گرفت. الان هم شاهد اتهامات و افشاگریهای وی و اعضای هیئت مدیره استقلال علیه هم در فضای مجازی هستیم.
اما نکته مهم اینجاست که سکوت وزارت ورزش در این برهه حساس و در این بحرانها به شدت توی ذوق میزند! وزیری که در گماردن سرپرست و مدیرعامل از صنوف مختلف برای این دو مجموعه ید طولایی دارد و هر از گاهی یک مدیر از نزدیکان خود اعم از هتلدار یا دندانپزشک یا بساز و بفروش یا بنگاه معاملات ماشین از آستینش بیرون میآورد و او را با اتومبیلی مشکی رنگ روی صندلی ریاست این دو باشگاه مینشاند حالا کجاست؟ چرا سکوت؟ تاکنون وزارتخانه یا سازمان تربیت بدنی به این بیتفاوتی ندیده بودیم!
حداقل اقدام این بود که وزارت ورزش پیش از استعفای رسولپناه خود اقدام به برکناری چنین مدیری میکرد تا بلکه کمی از اتهامات موجود در رابطه با انتخاب چنین فردی برای باشگاه قهرمان لیگ برتر و فینالیست آسیا از دوش سلطانیفر کاسته شود. هرچند انتظاری بیجا از وزیری است که به خاطر انتصابهای قبلی خود امثال عرب و انصاریفرد و فتحی و افتخاری و …. و شاهکارهای آنان هیچ پاسخ قانعکنندهای نداده است.
این وزارت ورزش همان وزارتخانهای است که از فرط خوشحالی پس از برکناری کارلوس کیروش از روابط عمومیاش پیامی به بیرون صادر شد که زیدان، کلینزمن و مورینیو کاندیداهای جانشینی کیروش هستند ولی در نهایت مارک ویلموتسی از قوطی وزیر بیرون آمد که سفارشش را در موسسهای در هلند به رفقای فوتبالیاش کرده بود و البته مهدی تاج هم بارها این موضوع را تأیید و در نهایت ایران را زیر بار بدهی ۶ میلیون یورویی برد.
اگر تدبیر و امید این است که استقلال و پرسپولیس دو باشگاه مردمی با خاستگاه چند ده میلیونی را به یکی مانند سعادتمند بسپارند که ۷ ماه همه هواداران این تیم را سرکار گذاشت و دیگر مدیر باشگاه در پرسپولیس (مهدی رسول پناه) حرفهایی زد که نمیتوان آنها را با صدای عادی در جمع خانواده شنید، باید به حال این فوتبال و این وزیر ورزش گریست!
با افتضاحی که مدیران دو تیم محبوب پایتخت به بار آوردهاند حداقل انتظار از نمایندگان مجلس این است که مماشات را کنار گذاشته و در عمل منتقد وزیر ورزش بوده و بابت این انتصابهای شائبهبرانگیز و بحرانساز در خانه ملت پذیرای سلطانیفر باشند. وزیری که بر خلاف گفتههایش درباره خصوصیسازی سرخابیها، در عمل برای نابودی دو تیم کمر همت بسته و تختهگاز جلو میرود!