آقای کی‌روش؛ دقیقا کجایی؟
آقای کی‌روش؛ دقیقا کجایی؟

پیش از یک‌ماه از حذف تیم ملی فوتبال ایران از مسابقات جام جهانی فوتبال می‌گذرد و یک بلاتکلیفی خاص بر نیمکت این تیم سایه افکنده است. هر چند که این روزها نام‌های زیادی برای هدایت یوزهای ایرانی مطرح می‌شود اما شیوه پاسخگویی فدراسیونِ مهدی تاج و سکوت سرمربی تیم ملی در جام جهانی حکایت از […]

پیش از یک‌ماه از حذف تیم ملی فوتبال ایران از مسابقات جام جهانی فوتبال می‌گذرد و یک بلاتکلیفی خاص بر نیمکت این تیم سایه افکنده است. هر چند که این روزها نام‌های زیادی برای هدایت یوزهای ایرانی مطرح می‌شود اما شیوه پاسخگویی فدراسیونِ مهدی تاج و سکوت سرمربی تیم ملی در جام جهانی حکایت از داستان دیگر دارد؛ داستانی که به نظر می‌رسد پایان شگفت‌انگیز نخواهد داشت بلکه یک سناریو نوشته شده و قابل حدس برای کسانی است که به سابقه رفاقت تاج و کارلوس‌ کی‌روش آگاهی دارند.
اما چرا این سناریو را باید تمام شده دانست و چگونه است که در بین مربیان با دانش خارجی تاج همچنان علاقه ویژه‌ای به حضور کی‌روش در ایران دارد؟ برای پاسخ به این سوال باید تقویم زمان را چند ماه عقب برد جایی که کی‌روش یکی از شعارهای انتخاباتی تاج برای رسیدن به کرسی ریاست فدراسیون فوتبال بود و بعد از آن نیز در کمترین زمان ممکن این شعار را عملی کرد.
مهدی تاج ۳۰ مردادماه سال جاری گفت: در صورت رای اعتماد مجمع انتخاباتی کی‌روش را سرمربی تیم ملی فوتبال ایران خواهد کرد. این سخن کی‌روش بدون توجه به حضور دراگان اسکوچیچ در تیم ملی ایران بود. مربی که آماری به مراتب بهتر از کی‌روش داشت و به گواه کارشناسان سریعترین و ارزانترین صعود کشورمان را به جام جهانی رقم زد.
مهدی تاج بعد از فراخواندن کی‌روش به ایران و رزرو کردن بلیط جام جهانی برای او، در نشست خبری روز ۱۷ شهریور اعلام کرد: کی‌روش را آوردم چون حس کردم آبروریزی می‌شود. البته تاج و کی‌روش هیچگاه بعد از ثبت سنگین‌ترین شکست ایران در ادوار جام جهانی از آبروریزی سخنی به میان نیاورده بلکه با آدرس غلط به مخاطبان آنان را به عملکرد تیم در جام های جهانی ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ حواله دادند.
به نظر می‌رسد که حمایت‌های خاص تاج از کی‌روش به برگ برنده این مربی برای ادامه کار در ایران تبدیل شد است و این مربی از حضور خود در تیم ملی ایران اطمینان کامل دارد. کی روش به خوبی قاعده بازی رسانه‌ای را می‌داند و شاید هم تاج در کنار وی درس‌های زیادی از اصول رسانه‌ای را آموخته باشد درس‌هایی که اکنون و در بی‌خبری از کی‌روش آنها را اجرایی خواهد کرد و با طرح نام‌هایی مانند فرهاد مجیدی و امیر قلعه‌نویی به دنبال آن است تا افکار عممی را از مذاکره پنهانی با جهانگرد
پرتغال دور کند.
بی‌تردید کی روش مربی بزرگی است اما یک دهه حضور وی در فوتبال ایران با کسب یک عنوان چشم‌گیر همراه نشده است لذا انتخاب مجدد وی به عنوان نفر نخست کادر فنی باید با یک راهبرد خاص باشد راهبردی که بر مبنای قهرمانی در جام ملت‌های آسیا است. صعود به جام جهانی برای ایران دیگر رویا نیست چون به ۴۸ تیمی شدن این تورنمنت بزرگ باید منتظر حضور قدرت‌های درجه ۲ و سه قاره کهن در جام جهانی باشیم. آنچه امروز ایران به آن نیاز دارد پایان دادن به ۴۵ سال حسرت قهرمانی قاره کهن است.
برای تحقق این امر لازم است تصمیمات هیجانی و رفاقتی جای خود را به تصمیمات فنی و کارشناسی شده بدهد و تمام مزایا و معایب ادامه حضور کی‌روش در ایران مورد بررسی قرار گیرد. فدراسیون فوتبال و پسران رسانه‌ای کی‌روش نیز باید بپذیرند این مربی قابل نقد است و در فوتبال ایران خط قرمز رسانه ای و فنی وجود ندارد.