لیونل مسی، بارسلونا، باشگاهی که با نام او شناخته میشد را با اشک و آه ترک کرد و به این ترتیب، یک دوره درخشان ورزشی برای کاتالانها به پایان رسید. مسی آنقدر برای بارسلونا اهمیت داشت که به گفته یکی از مدیران این باشگاه، «پس از مسی تا چشم کار میکند بیابان است و تاریکی». […]
لیونل مسی، بارسلونا، باشگاهی که با نام او شناخته میشد را با اشک و آه ترک کرد و به این ترتیب، یک دوره درخشان ورزشی برای کاتالانها به پایان رسید. مسی آنقدر برای بارسلونا اهمیت داشت که به گفته یکی از مدیران این باشگاه، «پس از مسی تا چشم کار میکند بیابان است و تاریکی». به گفته سایمون کوپر، مورخ ورزشی و روزنامهنگار، شاید بارسلونا در ۲۵ سال آینده به چیزی در حد یک تیم اسپانیایی تقلیل یابد. بیدلیل نیست که کوپر در ستایش مسی مینویسد: «اوج یک بازیکن بزرگ معمولا پنج سال است اما مسی ۱۵ سال است که در اوج باقی مانده است.»
سایمون کوپر که قبل از این، کتاب «فوتبال علیه دشمن» او را عادل فردوسی پور به فارسی ترجمه کرده است، به دلیل دسترسی داشتن به مدیران و بازیکنان مطرح تیم بارسلونا، شرحی خواندنی و جذاب از این تیم ارائه کرده است. با اینکه بخش مهمی از کتاب به ورود و درخشش مسی اختصاص دارد، اما در کنار آن به سایر بازیکنان هم پرداخته میشود. در این میان، نویسنده به یوهان کرایف و پپ گواردیولا، مربیان نامدار پیشین بارسلونا میپردازد که در دو دوره تاریخی، تحولات بزرگی در این تیم به وجود آوردند. به نقل از کوپر، کرایف بارسا را همانند یک «ارکستر سمفونی» میدید که بازیکنان علاوه بر بازیهای زیبای فردی مانند دریبلهای زیبای مسی، بهصورت جمعی نیز بازی میکنند؛ چیزی مانند ترکیب فوتبال آلمانی و برزیلی.
کوپر در این کتاب مینویسد که به دلیل انتظارات بسیار بالای هواداران، حضور در تیم بارسا برای بازیکنان و مربیان همواره کاری دشوار بوده است. زیرا برای هواداران پیروزی بارسا در یک مسابقه کافی نیست. آنها فوتبال زیبای تهاجمی کرایفی هم میخواهند… در بارسلونا اول بازی و بعد نتیجه مهم است. حتی آندرس اینیستا، کاپیتان پیشین بارسا، گفته بود که بازی در این تیم، به معنای تحمل فشار بیرحمانه و تنش مداوم است.
مدیران بارسا برای راضی نگهداشتن هواداران و اعضای سختگیر باشگاه پول گزافی را برای خرید بهترین بازیکنان صرف کردهاند. بارسا حدود ۷۵۰ میلیون یورو برای پرداخت دستمزد بازیکنان خود در سال ۲۰۲۰ هزینه کرد. مدیران باشگاه پیشبینی میکردند که در این سال چیزی حدود یک میلیارد یورو درامد خواهند داشت، اما همهگیری کرونا این رقم را به ۷۰۰ میلیون یورو کاهش داد. در نتیجه، سقف وامهای این باشگاه به بیش از یک میلیارد یورو رسید و به دلیل قوانین سختگیرانه لالیگا، دیگر توان استخدام بازیکنان گرانقیمتی چون مسی و سوارز را نداشت.
کوپر در این کتاب مینویسد که بارسا بیش از هر تیمی بازیکن محور است. این باشگاه درخشش یک دوره را با مسی در سال ۲۰۰۸ آغاز کرد و استراتژی آن بر محور مسی میچرخید. استراتژی پپ گواردیولا که چهار سال مربیگری بارسا را به عهده داشت، راضی نگهداشتن مسی بود. او خیلی زود دریافت که مسی، این بازیکن ریزجثه کمحرف و خجالتی، به اینکه چه کسی هدایت تیم را به عهده دارد، اهمیتی نمیدهد و بیشتر مایل است که فضا و اختیار لازم در میدان را داشته باشد. کوپر مینویسد که بارسا شاید یگانه باشگاهی باشد که در آن یک بازیکن اهمیت محوری دارد. یوهان کرایف، معمار بارسلونای نوین، در زمان مربیگری خود در این تیم استدلال میکرد: «اگر شما به فوتبالیست قدرت بدهید، مسئولیت را هم بر شانههایشان گذاشتهاید.» با این فلسفه، باشگاه بارسا حاضر بود که به خاطر مسی هر بازیکن و مربیای را کنار بگذارد. نویسنده با انتقاد از بارسا میگوید که این باشگاه با فاصلهگیری از فلسفه کرایف، کل سیستم بازی را در خدمت مسی قرار داد. به جای اینکه «مسی قوه محرک کل تیم باشد، همبازیهای مسی فقط به حرکات او واکنش نشان میدادند.» گواردیولا اصرار داشت که مسی بیشتر از دو دقیقه نباید بدون توپ باشد. البته این موضوع قابل درک است زیرا مسی با دریبلها و شوتهای درخشانش سهم بزرگ در قهرمانیهای بارسا داشته است.
با اینکه بارسا دستمزدهایی کلان به بازیکنان خود میدهد، اما از آنها توقع دارد که رفتار فروتنانه داشته باشند. ما این رفتار را در برخی ستارههای بزرگ این باشگاه مانند مسی و اینیستا دیدهایم. به نقل از این کتاب، گواردیولا به زلاتان ابراهیموویچ، بازیکن پیشین بارسلونا، گفته بود که بارسا جایی نیست که بازیکنان با ماشینهای فراری و پورشه سر تمرین بیایند. ابراهیموویچ از این تاکید بر معمولی بودن راضی نبود: «بارسلونا چیزی مثل یک مدرسه یا موسسه بود… هیچ یک از بازیکنان آن مثل ستارههای بزرگ رفتار نمیکردند که واقعا غیرعادی است. مسی، ژاوی و اینیستا مثل بچه مدرسهایها رفتار میکردند.» از طرفی مدیران بارسا با بازیکنان متاهل خود راحتتر کار میکنند زیرا زندگی آنان کمتر حاشیه کن دارد؛ به موقع سر تمرینها حاضر میشوند و اولویت زندگی آن ها خانواده و فوتبال است نه برگزاری مهمانی های شبانه.
کوپر مینویسد که رونالدو نیز بازیکن خوبی است، اما تفاوت مسی با او در این است که بازیکنان از مسی حساب میبرند و به او واقعا احترام دارند. در حالی که بارسا در رقابتهای لیگ قهرمانان در مارس ۲۰۲۱ بازی را ۴-۱ به پاریسن ژرمن باخت، در پایان بازیکنان سن ژرمن برای گرفتن پیراهن مسی باهم رقابت داشتند.
نویسنده باور دارد که کاهش قدرت خرید بارسا بر پیروزیهای آن تاثیرمنفی گذاشته است؛ تا جایی که این تیم توقع خود برای کسب جامها را پایین آورده است. او به نقل از یک مقام این باشگاه مینویسد که با این وضعیت مالی، بارسا دیگر «هر سال به قهرمانی در مسابقات لالیگا یا لیگ قهرمانان اروپا چشم نخواهد داشت.» این در حالی است که بازیکنان کلیدی بارسا مانند پیکه و مسی پا به سن گذاشته یا از آنجا رفتهاند و بارسا به دلیل تنگناهای مالی نمیتواند بازیکنان با ارزشی بخرد. در مقابل، رقبای آن -رئال مادرید و پاریسن ژرمن- وضعیت مالی بسیار خوبی دارند. کتاب «لیونل مسی و بارسلونا؛ فراز و فرود بزرگترین باشگاه فوتبال جهان» نوشته سایمون کوپر توسط انتشارات پنگوئن در۴۱۶ صفحه در سال ۲۰۲۱ روانه بازار شد.
سایمون کوپر، نویسنده انگلیسی متولد ۱۹۶۹ است که با دیدی مردمشناسانه درباره ورزش مینویسد. پدرش، آدام کوپر، در دانشکده مردمشناسی دانشگاه لیدن در هلند مدرس بود. سایمون نیز در دانشگاه آکسفورد تاریخ و آلمانی خواند. او در کنار نوشتن کتابهای متعدد در زمینه ورزشی، پیوسته به عنوان ستوننویس ورزشی فایننشیال تایمز، یکی از قدیمیترین، پرتیراژترین و پرنفوذترین روزنامههای اقتصادی سیاسی در جهان فعالیت میکند.