بهروز رسایلی/ یکی از گسلهای پرسپولیس یحیی، داستان جلال حسینی است. به او به اندازه کافی بازی نمیرسد و بسیاری احتمال میدهند گلمحمدی و همکارانش برنامهای برای تمدید قرارداد با این بازیکن نداشته باشند. این موضوع حاشیههایی ایجاد کرده است. جلال ساکت است، اما هر روز یکی از اعضای کادرفنی مصاحبه میکند و […]
بهروز رسایلی/
یکی از گسلهای پرسپولیس یحیی، داستان جلال حسینی است. به او به اندازه کافی بازی نمیرسد و بسیاری احتمال میدهند گلمحمدی و همکارانش برنامهای برای تمدید قرارداد با این بازیکن نداشته باشند. این موضوع حاشیههایی ایجاد کرده است. جلال ساکت است، اما هر روز یکی از اعضای کادرفنی مصاحبه میکند و از کذب بودن جدایی یا خداحافظیاش حرف میزند. به تازگی هم خود گلمحمدی گفته ادامه همکاری با او قطعی است و در پایان فصل هم اجازه خداحافظی به این بازیکن نخواهد داد. در حاشیه این جنجال خبری، چند نکته مهم وجود دارد.
۱-جلال حسینی ستون موفقیتهای دفاعی پرسپولیس در سالهای اخیر بوده است. آمار گلهای خورده پرسپولیس با او و بدون او بسیار متفاوت است. سرخپوشان در لیگهای سیزدهم، شانزدهم، هفدهم و هجدهم با حسینی بهترتیب ۱۵، ۱۴، ۱۵و ۱۴گل خوردهاند، اما در لیگهای چهاردهم و پانزدهم، آمار پرسپولیس در غیاب این بازیکن بهترتیب ۳۵و ۳۴ گل خورده بوده است. اعداد با شما حرف میزنند.
۲- با وجود آنچه در بند بالا آمد، جلال حسینی هم مثل هر بازیکن دیگری فصل به فصل سالخوردهتر میشود و نمیتوان انتظار داشت تا ابد در ترکیب ثابت پرسپولیس بازی کند. در آستانه چهل سالگی، جلال و مربیانش باید به یک فهم مشترک در زمینه ادامه همکاری برسند. فشار احساسی هواداران هم هیچ نتیجهای جز قرار گرفتن ۲طرف در معذوریت و خراب شدن کار ندارد.
۳- شاید باور نکنید، اما اطرافیان برانکو اصرار دارند اگر این مربی کروات برای لیگ هجدهم هم روی نیمکت پرسپولیس باقی میماند، نظری روی حفظ جلال حسینی نداشت. گویا برانکو به مدیرعامل وقت باشگاه پیغام داده بود به نوعی این مسئله را با حسینی در میان بگذارد، اما با جدایی پروفسور موضوع کلا منتفی شد. هیچکس در قلب و مغز ایوانکوویچ نیست که بداند او چرا چنین تصمیمی گرفته بود، اما گمانهزنیها حاکی از آن است که ۲ مسئله «عقب نگه داشتن تیم» و «غرولند در رختکن» دلیل این تصمیم بوده است.
۴- جلال امسال کیفیت سابق را نداشته و در برخی صحنهها و مسابقات، تأثیر گذر زمان روی عملکردش به وضوح قابل لمس بوده است. با این حال همچنان نسبت به بسیاری از مدافعان کنونی لیگ برتر قابل اعتمادتر است. طبعا اگر مشکلی با نیمکتنشینی نداشته باشد، امسال و حتی سال آینده هم میتواند در پرسپولیس بازی کند و در مواقع لزوم به کمک تیم بیاید. مشکل اما اینجاست که میگویند او اصلا با نیمکتنشینی رابطه خوبی ندارد.
۵- برخلاف ادعای یحیی گلمحمدی در مصاحبه اخیرش، جلال حسینی حتی قبل از کرونا و آن داستان مصدومیت جزئی هم کمتر مورد استفاده قرار میگرفت. در۸ بازی آخر پرسپولیس فقط ۲بار فیکس بوده که یکبار هم بین ۲ نیمه تعویض شده است. اینکه یحیی ناچار به قلب واقعیت شده، نشان میدهد بهشدت از سوی افکار عمومی تحت فشار است.
۶- اظهارات اخیر یحیی یک فراز قابل نقد دیگر هم دارد. سرمربی پرسپولیس میگوید حتی اگر خود حسینی هم بخواهد در پایان فصل خداحافظی کند، او مانع از این کار خواهد شد. گلمحمدی در لیگ دوازدهم هم بهعنوان دستیار مانوئل ژوزه عینا همین جمله را در مورد مهدی مهدویکیا بهکار برد، اما وقتی خودش در نیمفصل دوم سرمربی پرسپولیس شد، فورا و با شتابی حیرتانگیز کیا را به سمت خداحافظی سوق داد.
۷- در نهایت بدیهیترین حق هر مربی است که کادر بازیکنانش را خودش انتخاب کند، اما شکل قطع همکاری با ستارههای بزرگ باید مدیریت شود. اگر این ظرافتها جدی گرفته نشود، حتی مورینیو و کاسیاس هم لطمه میخورند. یحیی در این سالها از نظر فنی از خودش دفاع کرده، اما حالا باید نشان بدهد در حوزه رفتاری هم آبدیدهتر شده است. قابل پیشبینی است که اگر او بازیکنی را که در آستانه بازنشستگی است، بدون اعتقاد و صرفا بهخاطر فشار هواداران نگه دارد، فصل آینده اوضاع بدتر خواهد شد. با گذر زمان قرار نیست حسینی جوانتر شود و البته چسبیدن او به نیمکت هم حواشی این روزها را تکرار خواهد کرد. سرانجام اینکه چگونگی تعامل با کاپیتان محبوب تیم، یک نقطه عطف در کارنامه مربیگری یحیی گلمحمدی به شمار خواهد آمد. منتظر میمانیم ببینیم او چه میکند.