بشکنید این تک‌صدایی را
بشکنید این تک‌صدایی را

  گروه سیاسی هرگاه از ضرورتِ حذف تک‌صدایی و مونولوگ می‌گوییم به کم‌لطفی ژورنالیستی متهم می‌شویم و در پاسخ می‌گویند چندین جناح و حزب سیاسی هر روزه حرف و سخن خود را آزادانه می‌زنند و کسی از آنان بازخواست نمی‌کند، احزابی که در شوراهای شهر و «خانه ملت» نماینده دارند -و راست هم می‌گویند- اما […]

 

گروه سیاسی

هرگاه از ضرورتِ حذف تک‌صدایی و مونولوگ می‌گوییم به کم‌لطفی ژورنالیستی متهم می‌شویم و در پاسخ می‌گویند چندین جناح و حزب سیاسی هر روزه حرف و سخن خود را آزادانه می‌زنند و کسی از آنان بازخواست نمی‌کند، احزابی که در شوراهای شهر و «خانه ملت» نماینده دارند -و راست هم می‌گویند- اما جان کلام ما این است که نتیجه دیالوگ باید در تصمیم‌گیری و سیاست‌سازی خود را نشان بدهد اما در کشور ما یک فکر سیاسی، در همه حوزه‌های اقتصاد کلان، فرهنگ و سیاست خارجی دست بالا را دارد و نگاه و نظر خود را تحمیل می‌کند و این شاخص سلطه تک‌صدایی و نمود اجتماعی و بیرونی آن است.

حافظه ما به ما یادآوری می‌کند که مونولوگ و تک‌صدایی جامعه را به جاهای خوبی نمی‌رساند و یکی از آن نیز همین «انسداد مرکب» است – انسداد سیاسی، انسداد اقتصادی و انسداد اجتماعی – که امروز ما را در خود گرفت و رهایی از این انسداد مرکب، نیاز به همکاری و تعامل حقیقی و نه تصنعی بین همه ارکان قدرت و به رسمیت‌شناختن دیدگاه مخالف دارد.
مدیران ارشد کشوری هنوز گویا در خواب هستند و از خطری که کشور را -کشور را و نه یک جناح سیاسی و یک تفکر مدیریتی را- تهدید می‌کند آگاهی ندارند و هنوز در اغلب موضع‌گیری‌های خود به دنبال زیرگیری و بُزکشی هستند تا به خیال خود افکار عمومی را مجاب کنند که همه خطایا و خبائث از رقبای سیاسی آنان نازل شد و آنان تنها کلیددار توسعه پایدار هستند.
در روزهایی که مردم خوزستان درد آب و هوا و زمین و بیکاری دارند و مردم سایر استان‌ها به‌رغم مشکلات پیچیده خود از رنج خوزستان، آزرده هستند، برخی بزرگان به آیت‌الله رییسی پیشنهاد می‌دهند که مطالبه مردم، محدود کردن فضای مجازی و به راه انداختن اینترنت ملی است. از کدام نظرسنجی و با کدام بررسی میدانی به چنین درک و دریافتی رسیدید و چرا خود را مردم فرض می‌کنید و از طرف مردم سخن می‌گویید؟
پیشنهادهایی که برای افزایش «فرزندآوری» در برخی رسانه‌های یک جریان خاص در چند روز اخیر طرح شد ازجمله ازدواج و فرزندآوری با جبر دولتی نیز همه نمود «تک‌صدایی» است که هم خودمان در همین جمهوری اسلامی آن را آزمودیم و هم پیشتر در دنیا به بوته آزمون رفت و شکست خورد و امروز برخی به دنبال «آزمودن آزموده» هستند.
این دوستان که همواره در ساحت‌های مختلف قدرت حضور داشتند باید بدانند «کلید توسعه پایدار» در جیب یک فرد یا یک جریان سیاسی نیست که امروز وعده بهشت زمینی را می‌دهند همان‌گونه که در سال ۸۴ وعده ژاپن اسلامی دادند و بعد که به ونزوئلای اسلامی نزدیک شدیم، حتی زبانی و صوری یک پوزش از محضر ملت نخواستند.
چند سال پیش «دکتر مسعود نیلی» از شش ابرچالش که کشور را در خود فرو خواهد برد پرده برداشت و از همه مدیران خواست از هم‌اکنون برای مدیریت این ابرچالش‌ها اقدامی کنند.
مشاور وقت اقتصادی رییس‌جمهوری در هشدارهای خود از «بحران منابع آب کشور»، «مسائل زیست محیطی»، «صندوق بازنشستگی»، «بودجه دولت»، «نظام بانکی» و «بیکاری» به‌عنوان ۶ ابرچالش اقتصاد ایران یاد کرد که باید برای هر یک استراتژی مشخص و معینی داشت.
وی در جمع‌بندی صحبت‌های خود تاکید کرد: همه در به وجود آمدن این شرایط نقش داشته‌اند و بنابراین همه باید در حل این مشکل نقش ایفا کنند در غیر این صورت وضعیت نامناسبی در انتظار ما خواهد بود.
نیلی همچنین گفته بود نکوهش یکدیگر، کلید کار نیست و موجب تضعیف نهادها می‌شود. مسائلی که طی دهه‌ها به صورت مشکل باقی مانده، در حال حاضر به ابرمساله تبدیل شده و از جامعه سیاسیون، اقتصاددانان و جامعه کارآفرین دعوت کرد که با تشکیل یک گفت‌وگوی ملی از سر آگاهی و به دور از هیجانات سیاسی برای مسائل قابل‌حل و مسائل لاینحل اقتصاد ایران، به یک اتفاق نظر دست یابند.
امروز بر تعداد آن ابرچالش‌ها افزوده شد ضمن اینکه شش ابرچالش مورد نظر نیز رشد کرد و پیچیده‌تر شد و نیاز به تشکیل اتاق گفت‌وگوی ملی برای مدیریت آن داریم و مسیر حل آن نه فرزندآوری و محدود کردن فضای مجازی بلکه هم‌فکری، کمک خواستن از همه گروه‌ها و هم‌افزایی است ضمن این‌که تنها در سایه این همکاری و همفکری و کاستن از فقر و نیاز مردم است که می‌توان خطر پیری جمعیت را به جوانان یادآور شد و با اقدام توأمان اقتصادی و کار فرهنگی، نرخ ازدواج و زاد و ولد را افزایش داد.