تغییر در کادر فنی و برکناری سرمربیان ناموفق در فوتبال طبیعی‌ترین اتفاق ممکن است. طبیعتا این اتفاق در تیم‌هایی که در رده‌های پایین جدول قرار دارند و خطر سقوط به دسته پایین‌تر را حس می‌کنند بیشتر رخ می‌دهد و هیچ انتقادی هم به این رویه وجود ندارد. اما مساله وقتی مشکوک و عجیب […]
تغییر در کادر فنی و برکناری سرمربیان ناموفق در فوتبال طبیعی‌ترین اتفاق ممکن است. طبیعتا این اتفاق در تیم‌هایی که در رده‌های پایین جدول قرار دارند و خطر سقوط به دسته پایین‌تر را حس می‌کنند بیشتر رخ می‌دهد و هیچ انتقادی هم به این رویه وجود ندارد. اما مساله وقتی مشکوک و عجیب می‌شود که می‌بینیم مدیران تیم‌ها مربیان ناموفق خود را برکنار می‌کنند و به جای آنها مربیانی را به خدمت می‌گیرند که کارنامه‌هایی به مراتب ضعیف‌تر دارند. این اتفاق در هفته‌های اخیر در لیگ برتر ایران بارها رخ داد و تعجب اهالی فوتبال را هم در پی داشت. به این چند نمونه توجه کنید: گل‌گهر سیرجان پس از شکست ۲-۰ مقابل پیکان، مجید جلالی را برکنار کرد و به رضا مهاجری برای جانشینی جلالی پیشنهاد داد. مهاجری که خودش تازه دو هفته بود هدایت تیم ماشین‌سازی تبریز را بر عهده گرفته بود و در هر دو بازی، تیمش شکست خورده بود، از این تیم جدا شد تا جانشین جلالی در گل‌گهر شود اما مدیران تیم سیرجانی از اخراج جلالی پشیمان شدند و دوباره از او خواستند تا هدایت این تیم را بر عهده بگیرد! یعنی اگر شما فهمیدید منطق این تغییرات چه بود به ما هم بگویید و ما را از این جهل بیرون بیاورید! از سوی دیگر هومن افاضلی به بهانه رای کمیته انضباطی درباره بازی پارس جنوبی جم و استقلال از هدایت تیمش استعفا داد و در کمتر از ۲۴ ساعت هدایت ماشین‌سازی تبریز را بر عهده گرفت! نتیجه این که رضا مهاجری هم تیم خودش یعنی ماشین‌سازی تبریز را از دست داد و هم از نشستن روی نیمکت تیم گل‌گهر سیرجان بازماند! مورد مهدی پاشازاده هم در نوع خودش جالب بود. او دو هفته پیش با سپیدرود رشت قرارداد بسته بود تا این تیم را از سقوط به لیگ دو نجات بدهد اما بعد از یک باخت و یک مساوی از این تیم جدا شد و هدایت شاهین بوشهر را بر عهده گرفت و تیمش در اولین بازی ۴-۲ مقابل گل گهر مغلوب شد. نکته عجیب این که این فعل و انفعالات و چرخش مربیان در تیم‌های لیگ برتری، با مربیانی رخ می‌دهد که سال‌هاست هیچ موفقیتی کسب نکرده‌اند و معلوم نیست چرا بر سر مربیانی با این کارنامه‌های درخشان این قدر دعوا رخ می‌دهد!
