پس از ماه ها تاخیر، سرانجام روز یکشنبه بود که برنامه هفتم توسعه توسط رئیسجمهور تقدیم هیئترئیسه مجلس شد. به گزارش جمله برنامهای که به مدت پنج سال قرار است چشمانداز توسعه کشور در امور فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی باشد. قرار بود پیش از این ها تقدیم مجلس شود، اما به دلیل همزمان شدن آن با ارائه لایحه بودجه ۱۴۰۲ و عدم زمان بندی مناسب دولت در تدوین و ارائه به موقع برنامه هفتم و کشدادن آن تا زمان بودجه، با تأخیری نسبتا طولانی به مجلس آمد. همین برنامه اما به اعتقاد برخی نمایندگان با چالشهای زیادی روبروست و خیلی نمیتواند برای کشوری که در جنگ اقتصادی قرار دارد، چارهساز باشد.
برنامهریزی برای توسعه اقتصادی کشور پیشینهای نسبتا طولانی دارد و یکی از انتقادات وارد به مسئولان حوزه برنامهریزی این است که تدوین برنامه هفتم توسعه با تأخیر مواجه و درنتیجه برنامه ششم تمدید شده و هنوز از برنامه هفتم خبری نیست. البته این تاخیر فقط مختص به برنامه هفتم نبوده و تاکنون سه برنامه از هفت برنامه توسعه اقتصادی کشور یعنی برنامههای سوم، پنجم و هفتم توسعه هم با تأخیر یکساله مواجه شدهاند.
رییس دولت سیزدهم روز یکشنبه و در جریان تقدیم لایحه برنامه هفتم توسعه گفت: در تدوین برنامه، دیدگاهها و نظرات بسیاری از صاحبنظران، اندیشمندان گرفته شده و از تجربه برنامههای گذشته استفاده شده است. در قانون برنامه هفتم دو نگاه مبتنی بر توانمندیها و ظرفیتهای کشور اعم از ظرفیتهای دولتی، بخش خصوصی و همچنین چالشها و موانع وجود دارد. او همچنین مساله محوری و نگاه به اولویتها را دو محور اساسی قانون برنامه برشمرد. رئیس دولت همچنین به موضوع رشد اقتصادی اشاره ای داشت و این در حالی است که بررسی متن لایحه مذکور نشان میدهد که دولت هدف رشد اقتصادی را ۸ درصد در نظر گرفته است؛ موضوعی که به گفته کارشناسان اقتصادی با موانع، چالشها و نقاط قوت و ضعف همراه خواهد بود.
جای خالی برنامه محوری در دولت ها
در همین حال عباس آرگون، عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی تهران در گفتگویی پیرامون برنامه هفتم توسعه و با اشاره به اینکه تا به الان شش برنامه توسعه داشته ایم اظهار داشت: در حقیقت سی سال است، باید با برنامه حرکت کنیم؛ اما یکی از مهمترین مسائل این است که بررسی کنیم در این سال ها، چند درصد در مسیر برنامهها حرکت کرده ایم. وی گفت: یکی از مشکلات ما عدم برنامه محوری دولتهاست. مثلا هر دولتی میآید میگوید برنامه دارد، در حالی که ما در کشور برنامه پنج ساله داریم و باید به آن توجه شود، نه اینکه دولت هم دوباره برنامه جدیدی بر خلاف برنامه توسعه پنج ساله ارائه کند. اگر واقعا بر اساس برنامه حرکت کنیم، میتوانیم به نتایج بسیار خوبی برسیم. به بیان دیگر؛ یکی از مشکلات اقتصادی ما در دولت ها، عدم برنامه محوری است. به گفته آرگون؛ برنامههای پنج ساله، متناسب با واقعیت ها، امکانات و منابع تنظیم نمیشوند. مثلا الان گفته شده که دولت در برنامه هفتم توسعه، رشد اقتصادی هشت درصدی را هدف گذاری کرده است؛ خب سوال اینجاست که بر چه اساسی این رقم تعیین شده است؟ چرا هفت درصد نشده است؟ این در حالی است که در برنامه ششم توسعه هم گفته شده بود به رشد اقتصادی هشت درصد باید برسیم، ولی آیا محقق شد؟ پاسخ منفی است! وی ادامه داد: برنامه پنج ساله توسعه نباید رویاپردازی و آرزو باشد. برنامه باید چالشی باشد و اگر تمام تلاش به کار گرفته شود، امکان تحقق داشته باشد. حال در این برنامه هفتم، باید این سوال را از دولتمردان پرسید با چه رویکردی تنظیم کرده اند؛ با این فرض که تحریمها تداوم داشته باشد یا اینکه با رویکرد نبود تحریمها نوشته شده است؟
آسیب شناسی برنامه ها مهمترین اقدام
گروهی از کارشناسان اقتصادی معتقدند در این روزها که قرار است برنامه هفتم توسعه در مجلس شورای اسلامی مورد بررسی و بحث قرار بگیرد، مهمترین اقدام آسیب شناسی برنامههای توسعه گذشته است تا بتوان آسیبها و اشتباهات گذشته را در برنامه هفتم توسعه، برطرف کرد. اگر این مهم مد نظر قرار بگیرد، سپس می توان برای تحقق اهداف اقتصادی همچون دستیابی به رشد اقتصادی هشت درصد و تورم تک رقمی، گام برداشت. عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی تهران معتقد است، سرانجام دولت و مجلس در حال ریل گذاری برای پنج سال آینده کشور هستند. در این شرایط باید به این موضوع توجه داشت که آیا بودجه هر سال در راستای تحقق اهداف برنامه است؟ این نکته مهمی است، زیرا بودجه هر سال باید بتواند بیست درصد از برنامه را محقق کند تا بتوان در پایان عمر پنج ساله برنامه توسعه، به اهداف برنامه ریزی شده دست یافت. آرگون گفت: ما بعضا برنامه هایمان همراستا با یکدیگر نیست؛ به عبارت دیگر، یک برنامه سند چشم انداز بیست ساله، یک برنامه توسعه پنج ساله و یک قانون بودجه یک ساله داریم. در این شرایط، سند چشم انداز شامل چهار برنامه توسعه است که هر یک از این برنامهها باید ۲۵ درصد از سند چشم انداز را محقق کند. در نتیجه باید در پایان هر دوره پنج ساله، بررسی کنیم که آیا به اهداف مد نظر رسیده ایم یا خیر؟ از آن طرف نیز هر پنج بودجه سالانه به عنوان یک برنامه توسعه مطرح میشود که بایستی هر بودجه، ۲۰ درصد اهداف برنامه توسعه را جلو ببرد. در نتیجه اگر این سه مورد در یک راستا و مسیر نباشند، اهداف محقق نخواهد شد و برنامهها، کتابخانهای و رویایی خواهند بود و در نتیجه دولتها باید برنامه محور باشند و بر اساس همین برنامه توسعه، وعده بدهند.
امیدوار به رفع ایرادات برنامه هستیم
از طرف دیگر رحمت الله نوروزی، عضو کمیسیون کشاورزی مجلس به اقتصاد۲۴ گفت: ما انتظار داریم دولت در برنامه هفتم توسعه، اشکالات اساسی که در حوزه کشاورزی و محیط زیست بر آن وارد است را برطرف کند. همچنین در پیشنویس برنامه هفتم توسعه، در حوزه نیرو و کار و کارگری هم ایراداتی وجود دارد و قرار است جلسات هیات رییسه فراکسیون کارگری مجلس را برگزار کنیم. امیدواریم و انتظار داریم دولت نقاط ضعف و قوت خود را ببیند و در نهایت، کار پختهای به مجلس ارائه بدهد. این نماینده مجلس تصریح کرد: تنها ۳۳ درصد از برنامه ششم توسعه کشور محقق شد و این موضوع جای تاسف و تامل دارد. ما برای تدوین برنامههای توسعهای کشور باید واقعیتها را ببینیم نه اینکه رویاهایمان را در آن درگیر کنیم. به طور مثال، ایران سالهاست گرفتار تحریمهای ظالمانه است. ما باید با علم به این تحریمها و عدم اتکا به درآمد نفت که مدنظر رهبر انقلاب هم است، برنامهها را واقعی تنظیم کنیم، تا درصد قابل ملاحظهای از آن محقق شود.
هدف نهایی از تدوین برنامه توسعه چیست؟
نوروزی اظهار داشت: از آنجایی که میخواهیم بر اساس یک برنامه کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت، افق روشنی را برای آینده کشور به خصوص در ۴۰ ساله دوم انقلاب ببینیم، میباید دیدگاه کارشناسان و واقعیتهای جامعه را بدون تعصب، درنظر بگیریم. برنامه باید منطبق بر واقعیتها تنظیم شود و به قول ما باید شلاق بخورد تا پخته و کامل شود. وی یادآور شد: هدف نهایی از تدوین برنامههای توسعهای این است که ما بتوانیم گامهایمان را روز به روز بیشتر و بلندتر برداریم، وگرنه اینکه برنامههایی بلندپروازانه و یا غیرعملی نوشته شود و بعد از پنج سال بگوییم یک سوم آن اجرا شده، جای افتخار ندارد و اینطوری کار مملکت هم عقب میافتد. عضو کمیسیون کشاورزی مجلس در ادامه بیان کرد: دیوار اعتماد بین مردم و مسئولان در این سالها تا حدی فرو ریخته است، یعنی چه بخواهیم و چه نخواهیم این نگاه نخبگان و مردم است. ۱۶ سال است که رهبر انقلاب بحث اشتغال، اقتصاد، کارآفرینی و حمایت از تولید را مطرح کردند که با توجه به شرایط جامعه، همه این حرفها اساسی و ویژه هستند. در این سالها که نماینده مجلس بودم، بیشتر مراجعات مردمی، مربوط به حوزه اشتغال و اقتصاد است. وقتی چالشهای اصلی کشور و مردم نمایان است و در کف جامعه خودش را به همه ثابت کرده، چرا نباید کاری مثبت و شایسته صورت داد؟ هرچه شعار بدهیم و با رویاهایمان و بدون درنظر گرفتن واقعیتها برنامه بنویسیم، فضای بیاعتمادی بیشتر خواهد شد و این یعنی از دست رفتن سرمایه اجتماعی. از طرفی وقتی نتوانیم مردم را در کارها همراه کنیم، اجرای برنامهها هم با چالش روبرو میشوند.