خصوصی‏ سازی سرخابی با الگوی آلمانی؟
خصوصی‏ سازی سرخابی با الگوی آلمانی؟

  از ۱۵ سال پیش که وعده رئیس جمهور خصوصی سازی پرسپولیس و استقلال بود تا همین حالا، این وعده محقق نشده و اکنون تاکید می‌شود که در سال آینده چنین اتفاقی رخ خواهد داد. یک سال دیگر هم گذشت و وعده خصوصی سازی باشگاههای پرسپولیس و استقلال محقق نشد. سالهای سال است که هر […]

 

از ۱۵ سال پیش که وعده رئیس جمهور خصوصی سازی پرسپولیس و استقلال بود تا همین حالا، این وعده محقق نشده و اکنون تاکید می‌شود که در سال آینده چنین اتفاقی رخ خواهد داد.
یک سال دیگر هم گذشت و وعده خصوصی سازی باشگاههای پرسپولیس و استقلال محقق نشد. سالهای سال است که هر کاندیدای دولت یا مجلس برای جذب آرای علاقمندان به این دو تیم وعده خصوصی سازی می دهند و بعد از انتخاب شدن و وقتی که پای عمل می رسد، هزار و یک مشکل به میان می آید.در این چهل سال که دولت مالکیت این دو باشگاه را بر عهده دارد، آنها روزی وجه المصالحه قرار می گیرند، روزی دست آویز وعده انتخاباتی می شوند و روز دیگر تبدیل به حیاط خلوت مدیران ناکارآمد بیکار دولتی می شوند.
نزدیک به پانزده سال پیش هنگامی که محمود احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری تلاش می کرد، یکی از وعده ها همین خصوصی سازی باشگاهها بود، اما حالاهشت سال از دولت احمدی نژاد و شش سال از دولت روحانی گذشته است و اراده ای بر خصوصی سازی وجود ندارد. اراده ای که یکی دو بار با اعلام مزایده تا پای اجرایی شدن رفت اما در نهایت به خاطر عدم اهلیت متقاضیان این مزایده به بن بست خورد.
سرخابی ها هم روز به روز بدهی هایشان به لطف مدیران ناکارآمد دولتی و بی ارزش تر شدن ریال در برابر ارز های خارجی بیشتر و بیشتر می شود و انباشت بدهی ها باعث می شود تا عملاً این دو باشگاه را ورشکسته بدانیم. حال که صحبت از ورشکستگی شد بد نیست ببینیم در سایر کشورها چه کاری برای تیمهای ورشکسته خود می کنند.
در سال ۲۰۰۲ فیورنتینای رویایی که سابقاً بازیکنانی نظیر گابریل باتیستوتا، روی کاستا، فرانچسکو تولدو، دی لیویو و … را در اختیار داشت اعلام ورشکستگی کرد. آنها با تاسیس باشگاهی دیگر به نام فیورنتینا فلورنتیا وایولا از دسته چهارم لیگ ایتالیا شروع کردند و فقط آنجلو دی لیویو همراه آنها ماند و آنها سه سال بعد به سری آ بازگشتند. پارما نیز در سال ۲۰۱۵ به همین مشکل گرفتار شد، آنها با بدهی نزدیک به ۲۱۸ میلیون یورو اعلام ورشکستگی کردند، زرد و آبی ها فصل بعد با تاسیس باشگاهی جدید از دسته چهارم لیگ ایتالیا شروع کردند و رکورد فروش بلیت دسته چهارم ایتالیا را هم شکستند و بعد از سه سال با قدرت به سری آ بازگشتند.
مرغ صیاد توام افتاده ام در دام عشق……یا بکش یا دانه ده یا از قفس آزاد کن
گویی این شعر وصف حال دلسوزان، هواداران و پیشکسوتان این دو باشگاه است. دولت نه این دو تیم را منحل می کند تا با بدهی صفر آغاز کنند، نه به آنها بودجه ای اختصاص می دهد و نه آنها را به بخش خصوصی واگذار می کند. اگر واقعاً اراده ای بر خصوصی سازی این دو باشگاه وجود دارد، سه کار اساسی باید انجام بپذیرد.
۱- ابتدا باید بدهی های پیشین این دو باشگاه توسط دولت به صفر برسد، چرا که هیچ شخص حقیقی یا حقوقی برای خرید یک شرکت زیان ده با بدهی انباشته اقدام نمی کند. بعد از آن می شود این باشگاهها را به مزایده گذاشت.
۲- دولت در برنامه ی بودجه سالانه، ردیف بودجه ای برای کمک به ورزش قهرمانی به مجلس ارائه کند تا باشگاهها به در آمدزایی برسند. مانند احقاق حق پخش از صدا و سیما،بلیت فروشی،استفاده رایگان از تسهیلات ورزشگاه آزادی، حق استفاده از اجاره دکه های فروش منتهی به استادیوم در روز بازی و هزاران راه در آمدزای دیگر. در مورد حق پخش که عمده درآمد باشگاههاست، متاسفانه سالهاست صدا و سیما علیرغم سود میلیاردی از پخش مسابقات و حواشی آن ، حاضر به اعطای سهم به مالکان اصلی این کنداکتور پردرآمد نیست و جالب تر آن که هیچ مرجعی نمی تواند صدا و سیما را مجبور به این کار کند. نه مجلس نه قوه قضاییه و نه ریاست جمهوری.
۳- برای واگذاری سهام باشگاهها، باید الگوی فوتبال آلمان را اجرایی کرد، به این ترتیب که هیچ شخص حقیقی یا حقوقی حق داشتن بالای پنجاه درصد سهام را ندارد و باقی سهام این دو باشگاه یا بین علاقمندان یا شرکتهای دیگر تقسیم شود تا برای تصمیم گیری های کلان نیاز به جلب نظر اکثریت باشد.