بیایید برندههای پوکر قهرمانی پرسپولیس را بشماریم؛ یحیی گلمحمدی که بعد از ۱۳ سال بالاخره یک قهرمانی آورد، جلال حسینی که با هشت جام دستنیافتنیتر شد، مهدی ترابی که بهترین فصل فوتبالش را پشت سر گذاشت، مهدی عبدی که به نوعی پدیده این تیم بود و… در این قبیل لیستها اما به ندرت […]
بیایید برندههای پوکر قهرمانی پرسپولیس را بشماریم؛ یحیی گلمحمدی که بعد از ۱۳ سال بالاخره یک قهرمانی آورد، جلال حسینی که با هشت جام دستنیافتنیتر شد، مهدی ترابی که بهترین فصل فوتبالش را پشت سر گذاشت، مهدی عبدی که به نوعی پدیده این تیم بود و… در این قبیل لیستها اما به ندرت اسمی از محمدحسین کنعانیزادگان به چشم میخورد؛ بازیکنی با دو رباط پاره و یک داستان جالب، کسی که شاید حتی اعضای خانوادهاش هم باور نمیکردند دوباره به این سطح برگردد.
تابستان ۹۵ وقتی سنگ بنای اولین قهرمانی پرسپولیس گذاشته میشد، خدمت سربازی کنعانیزادگان تمام شد و او که تازه برای یکی، دو اردو به تیم ملی دعوت شده بود، به تهران برگشت. گمان پرسپولیسیها این بود که کنعانی هنوز شش ماه با آنها قرارداد دارد، اما مدافع خوزستانی توانست ثابت کند قراردادش تمام شده و بازیکن آزاد است. مدیران وقت پرسپولیس با او شبیه یک بازیکن معمولی و متوسط مذاکره کردند؛ کنعانی هم ناراحت شد و موقع خروج از ساختمان باشگاه به خبرنگاران گفت: «فکر کردهاند من همان بازیکن گمنام سابق هستم؛ انگار نه انگار ملیپوش شدهام.» او در عصبانیت پیغام استقلالیها را دریافت کرد و با قراردادی که از ۵۰ میلیون به ۹۵۰ میلیون تومان افزایش یافته بود، در این تیم شاگرد علیرضا منصوریان شد. شیفت کردن او از شش قلب قرمز به چهار قلب آبی، تا مدتها نماد سریعترین تغییر رنگ تاریخ بود! بعد هم خیلی زود کنعانی رباط پاره کرد و ادامه فصل را از دست داد تا جوک ساختن برایش شروع شود.
کنعانیزادگان بعد از تنها دو بازی استقلال را ترک کرد و راهی سایپا و بعد ماشینسازی شد، اما حتی حضورش در تیم ملی هم خیلی نگاه منتقدان را عوض نکرد؛ تا اینکه پیش از شروع لیگ نوزدهم، شایعه احتمال پیوستن او به پرسپولیس منتشر شد. این شایعه باعث عصبانیت شدید بسیاری از هواداران شد. کافی است یک سال به عقب برگردید و پستها و کامنتها را زیر عکس او کنار ایرج عرب ببینید؛ هم به طور مفصل به خود محمدحسین حمله شد و هم از خجالت عرب درآمدند. با وجود این، آغاز فصل حکایت دیگری داشت. حتی اگر از کنعانیزادگان خوشمان هم نیاید، چارهای نداریم جز اینکه اعتراف کنیم او با سختکوشی و اعتمادبهنفس توانست آب رفته را به جوی برگرداند. کنعانی نشان داد هیچوقت برای از سر گرفتن مبارزه و اعاده حیثیت دیر نیست. او او از هفته سوم به جای جلال حسینی فیکس پرسپولیس شد و همان هفته گل سه امتیازی بازی با نفت آبادان را زد. پس از آن کنعانی به یکی از سه مدافع میانی چرخشی کالدرون تبدیل شد و این جایگاه مطمئن را با حضور یحیی گلمحمدی هم از دست نداد. یحیی اخیرا برای بازی دادن به جلال حسینی تحت فشار قرار گرفت، اما باز کنعانیزادگان را حذف نکرد؛ ولو به قیمت تغییر سیستم به دفاع سه نفره یا فرستادن شجاع خلیلزاده به سمت چپ خط دفاعی. جالبتر اینکه اخیرا برانکو هم گفته: «تنها بازیکن فیکس جدیدی که بعد از من جذب شد کنعانیزادگان بود که او هم خرید درستی به شمار میآید.» کنعانی در این مدت از نظر اخلاقی هم پیشرفت کرد؛ تا جایی که موقع بیرون نشستن به نفع جلال حسینی مصاحبه میکرد و میگفت: «هر روز از کاپیتان یک چیز جدید یاد میگیرم» و حتی وقتی سعید راد سختگیرانه ایراد گرفت که: «پرسپولیس جای رقصیدن بازیکن نیست»، کنعانیزادگان پاسخ بسیار محترمانهای به آقای بازیگر داد.
میدانید چرا اینها را نوشتیم؟ برای اینکه نشان بدهیم کیفیت، تلاش و بردباری، سنگ را هم نرم میکند. وقتی به اندازه کافی خوب باشی، بقیه چارهای جز قبول کردن تو نخواهند داشت. به علاوه هرگز برای «بازگشت» دیر نیست؛ قابل توجه آنهایی که در هر حوزهای فکر میکنند دیگر خیلی دیر شده و کار از کار گذشته است.