دربی تهران با انتقادهای زیادی از سوی کارشناسان مواجه شد و خیلیها معتقد بودند این یکی از بدترین نمایشهای دو تیم در سالهای اخیر بوده است اما جلال چراغپور نظر دیگری دارد. بازی تیمهای استقلال و پرسپولیس یک بازی کم موقعیت از آب در آمد اما دو تیم با استراتژیهای از پیش تعیین شده بازی […]
دربی تهران با انتقادهای زیادی از سوی کارشناسان مواجه شد و خیلیها معتقد بودند این یکی از بدترین نمایشهای دو تیم در سالهای اخیر بوده است اما جلال چراغپور نظر دیگری دارد.
بازی تیمهای استقلال و پرسپولیس یک بازی کم موقعیت از آب در آمد اما دو تیم با استراتژیهای از پیش تعیین شده بازی کردند و این میتواند یکی از نکات مثبت و برجسته بازی باشد. در واقع رد پای تاکتیکی دو مربی را میشد در طول مسابقه دید و شاید ادامه این روند بتواند منجر به ارائه فوتبالی متفاوت و به روز از دو تیم پرطرفدار فوتبال ایران باشد. جلال چراغپور یکی از کارشناسانی است که نظر متفاوتی نسبت به این بازی دارد و برخلاف انتقادهای زیادی که به سبک بازی دو تیم شده معتقد است این بازی از نظر فنی و تاکتیکی دارای نکات مثبتی بوده است:
اولین چیزی که باید بگویم این است که اگر هر دو تیم دیگری به غیر از استقلال و پرسپولیس هم بودند که این میزان تماشاچی داشتند، یک هفته و یا شاید بیشتر تمام رسانهها روی آن بازی فوکوس میکردند و فضای کلی اجتماعی تحت تاثیر قرار میگرفت باز هم ما شاهد مسابقهای با این کیفیت میبودیم. آنچه ما به عنوان مسابقهای متاثر از ترس و اضطراب میبینیم محصول تمام کارهایی است که تمام ما برای و یا بر روی این بازی انجام میدهیم. ۲۲ بازیکن درون زمین انسان هستند و تحت تاثیر رسانهها و جو قرار میگیرند. مولانا میگوید: «ای برادر تو همان اندیشهای / مابقی تو استخوان و ریشهای» همه ما اندیشه هستیم و وقتی روی ذهن و فکر ما کار میشود از آن تاثیر میگیریم به خصوص اینکه بازیکنان دو تیم جوانهایی هستند که آمادگی چنین فشارهایی را ندارند و باعث میشود در بازی شاهد از این دست رفتارهای عصبی غیرارادی، تمارض، جوسازی بیجهت، درگیری و کارت باشیم. این مسایل باعث میشود که بازی از آن شکلی که دوست داریم دور شود.
دربی با چشم مسلح
این بازی را میتوان دو مدل نگاه کرد؛ با چشم مسلح و غیرمسلح. چشم غیرمسلح همان دیدگاه تماشاچی است اما چشم مسلح مثل این است که یک مورد را در آزمایشگاه و با میکروسکوپ نگاه کنیم. درباره بازی استقلال و پرسپولیس به نظر من دو تحول بنیادین در دو تیم به وجود آمده بود که اگر ادامهدار باشد میتواند چهره لیگ ما را تغییر بدهد. همانطور که کیروش توانست چهره ۸۰ درصد تیمهای فوتبال ایران را عوض کرده و بازی در زمین خود و ضدحمله را به تیمهای باشگاهی یاد بدهد حالا آثاری از تغییرات اساسی در دو تیم به چشم میآید که میتواند فوتبال ایران را یک قدم به فوتبال روز دنیا نزدیک کند.
در این بازی این موضوع وجود داشت که در پرسپولیس یک جهش استراتژیک اتفاق افتاده و آن اینکه پرسپولیس برای اولینبار تلاش کرد که معماری حمله را از خط دفاع آغاز کند؛ اتفاقی که سالها بود در فوتبال ایران دیده نمیشد. برخلاف تیمهای دیگر باشگاهی ما که به سرعت یک سوم دفاعیشان را از توپ خالی و به اصطلاح eliminate میکنند، پرسپولیس به فکر ساختن حمله یا build up از آخرین نقطه زمین و توسط دروازهبانش بود. برای اولین بار دیدیم که حدود ده بار پرسپولیس بازی را از دفاع و با پاسهای کوتاه میان خط دفاعی و دروازهبان شروع کرد. بیرانوند در این نوع بازی به عنوان یک دفاع آخر بازی کرد و به نوعی بازی پرسپولیس را به یک فوتبال نیمه اروپایی نزدیک میکرد. بارها دیدیم که مدافعان وسط پرسپولیس به دروازهبان پاس میدادند ، خودشان باز میشدند و سپس بیرانوند توپ را به هافبک دفاعی میداد تا حمله شکل بگیرد. به نظر من کسانی که انتقاد میکنند به این دلیل است که با چشم مسلح بازی را ندیدهاند چرا که اگر پرسپولیس این کار را تمرین نکرده و انجام نداده بود مطمئنا بازی نتیجه و چهره دیگری داشت. این مربی آرژانتینی کار مبارکی را در پرسپولیس شروع کرده و باید ادامه بدهد.
استقلال: ۳دفاع زنجیرهای
ما میدانیم که آندرهآ استراماچونی از ایتالیا آمده و به دلیل سن و سالش یک مربی با تفکرات مدرن است. همچنین میدانیم که آنتونیو کونته یکی دیگر از مربیان نسل جوان ایتالیا یکی از کسانی است که اولینبار در چلسی روش سه دفاع مرکزی را اجرا کرد. الان اما تیم ملی ایتالیا و حتی تیم ملی آلمان در بعضی بازیها با سه دفاع مرکزی و دو بازیکن کناری-که پیستون نیستند- بازی میکنند.
وقتی استقلال بازی را با سه دفاع مرکزی شروع کرد این نوید را به ما داد که این مربی جوان قدرت ریسک کردن داشته و فکرهای جدیدی در سرش دارد. با سه دفاع شدن مرکز و قرار گرفتن دو بازیکن کنار که تعریف جدیدی در پست بازی داشتند ، باعث شد که استقلال علاوه بر سه هافبک دو میانه حملهور هم داشته باشد و به همین خاطر بود که در میانه میدان این تیم و حتی بازی تحول اساسی ایجاد شده بود. اگر استقلال با چهار دفاع بازی میکرد برتری کامل نصیب پرسپولیس میشد.
با اینحال من فکر میکنم استراماچونی شاید به مرور زمان به این نتیجه برسد که اگر میخواهد با سه دفاع زنجیرهای بازی کند باید علی کریمی را تغییر پست بدهد. علی کریمی یک هافبک دفاعی است اما استقلال یک هافبک رابط میخواهد، بازیکنی که از هر ده توپ بتواند ۵ تا ۶ پاس رو به جلو بدهد. هافبکی باید در این پست بازی کند که بتواند خط میانی را به خط دفاعی وصل کند.
اما نکته مهم اینجا است که هیچ تیمی از شانزده تیم حاضر در لیگ برتر فوتبال ایران با سه دفاع زنجیرهای بازی نمیکند و این روش بازی کردن مقابل پرسپولیس واقعا شجاعانه بود. او تیمش را متحول کرد و به نظرم استراماچونی مقابل پرسپولیس بد آورد. اگر پنالتی گل میشد شاید نتیجه دیگری رخ میداد. به نظرم او بذری را کاشته که اگر رشد کند میتواند در فوتبال ایران باعث تحول شود.
امیدوارم هواداران استقلال حوصله بکنند چون استراماچونی نشان داد مربی شجاعی است، هر چند اشتباهاتی در تعویضهایش داشت و به نظرم قائدی بازیکن این بازی نبود. از طرف دیگر در پرسپولیس هم کالدرون با هوشیاری کارش را انجام داد. من این بازی را از نظر استراتژی بازی باکیفیتی دیدم و نسبت به بازیهای دیگر از سطح بالاتری برخوردار بود.