ده پرده از استقلال-سپاهان
ده پرده از استقلال-سپاهان

    علی کمانگری / ۱. یک استقلال و سپاهان دیگر، این‌بار در جام حذفی، استقلالِ بی‌ شیخ و ارسلان و فرشید از نوع اسماعیلی‌اش. سپاهانِ بی‌‌ مرتضی منصوری و با یک سوپرایز؛ حضور رضا میرزایی در پست بال راست به جای محمد‌رضا حسینی، گران‌قیمت‌ترین خرید تاریخ باشگاه سپاهان. ۲. این نه تنها دفاعی‌ترین ترکیب […]

 

 

علی کمانگری /

۱. یک استقلال و سپاهان دیگر، این‌بار در جام حذفی، استقلالِ بی‌ شیخ و ارسلان و فرشید از نوع اسماعیلی‌اش. سپاهانِ بی‌‌ مرتضی منصوری و با یک سوپرایز؛ حضور رضا میرزایی در پست بال راست به جای محمد‌رضا حسینی، گران‌قیمت‌ترین خرید تاریخ باشگاه سپاهان.
۲. این نه تنها دفاعی‌ترین ترکیب این فصل استقلال بود، بلکه یکی از دفاعی‌ترین ترکیب‌های دفاعی یک دهه اخیر آبی‌ها بود. چشمی و یزدانی در قلب دفاع، دانشگر و غلامی در راست و چپ، کریمی و ریگی دو هافبک دفاعی، وریا و میلیچ دو هافبک راست و چپ، رضاوند پشت سر قایدی. استقلال تنها از نظر نفرات یک ترکیب دفاعی نبود. شیوه‌ی پرس استقلال هم به شکل «low block pressure» بود. تنها مهدی قایدی از تیم استقلال در نیمه‌ی زمین سپاهان پرس می‌کرد و گهگاهی رضاوند یا کریمی هم مهدی کیانی را تحت فشار قرار می‌دادند.
۳. اما چرا از وریا و میلیچ به صورت هم‌زمان یک خط جلوتر استفاده شده بود؟ اولین دلیل، بستن کانال‌های کناری بود. وریا و میلیچ به عنوان دو فوتبالیستی که بیشتر عمر فوتبالیشان را یک مدافع بوده‌اند تا یک هافبک، از دفاع راست و چپ سپاهان یارگیری می‌کردند. پشت سر این دو، دانشگر و عارف مأمور مهار میرزایی( در نیمه‌ی دوم حسینی) و محبی بودند. بدین ترتیب در طول ۹۰ دقیقه سپاهان حتی یک‌ بار فرصت سانتر از زاویه‌ی مناسب را پیدا نکرد. تمامی سانتر‌ها یا از فاصله‌ای دور یا در حالتی که ۲ الی ۳ بازیکن استقلال در برابر نفر سانترکننده قرار داشتند، انجام گرفت.
۴. دومین دلیل استفاده از این آرایش دفاعی هم این بودکه حضور هم‌زمان از چهار مدافع میانی در چهار پست خط دفاع، باعث می‌شد کی‌روش استنلی روی توپ‌های هوایی حداقل توسط سه مدافع میانی سرزن استقلال احاطه شده باشد. نتایج تمام این تاکتیک‌های دفاعی استقلال در برابر تیمی که تاکتیک اصلی‌اش ارسال است؟ تنها ۲ شوت در چهارچوب توسط سپاهان و ثبت امید گل باورنکردنی ۰/۱۶! یعنی حتی ۶ بار دیگر هم این دو تیم باهم بازی می‌کردند، احتمالاً سپاهان دروازه‌ی استقلال را باز نمی‌کرد!
۵. در این چینش تدافعی استقلال، وظیفه‌ی تهاجمی علی کریمی بیش از هر بازی دیگری در این فصل بود. او می‌دانست که دیگر مسئولیتی در قبال پوشش فضای پشت مدافعان کناری در ضد حملات ندارد، زیرا دانشگر و غلامی روی هم به تعداد انگشتان یک دست هم خط میانه‌ی زمین را رد نکردند، هم‌چنین فضای جلوی مدافعان میانی هم توسط ریگی پوشش داده می‌شد، بنابراین کریمی با خیال راحت به «Half-space» راست سپاهان حمله می‌کرد. ضربه‌ی زیبای او را در نیمه‌ی اول که توسط نیازمند مهار شد، به خاطر آورید. گل دوم سپاهان هم روی استفاده‌ی کریمی از همان فضا بدست آمد. عجیب آن‌که امیر قلعه‌نوعی در بین دو نیمه هیچ تدبیری برای این موضوع نیندیشید.
۶. در تمام سال‌هایی که فوتبال دیده‌ام، این بدترین بازی بود که چه از سپاهان و چه از تیم‌های قلعه‌نوعی به‌خاطر دارم. تیم او در هیچ کجای زمین پرس نمی‌کرد، حتی در یک سوم دفاعی خودی. استقلال قادر بود حتی با حضور سه‌نفره‌ی کریمی، رضاوند و قایدی هم در برابر ۴ مدافع و ۳ هافبک سپاهان به راحتی کار را پیش ببرد. زردپوشان اصفهانی نه فضا‌های حیاتی( مثل بین خط دفاع و هافبک یا بین مدافع وسط و کنار) را پوشش می‌دادند، نه یارگیری سفت و سختی از بازیکنان استقلال می‌کردند.
۷. نمای بسته‌ای که از امیر قلعه‌نوعی حوالی دقیقه‌ی ۳۰، درحالی که جدا از بقیه‌ی کادر روی یک صندلی پلاستیکی سبزرنگ نشسته بود، گرفته شد و او داشت سرش را به نشانه‌ی تأسف تکان می‌داد، گویای میزان بد بودن عملکرد سپاهان در این بازی بود. باور کنید که صفت « بد»، واقعاً واژه‌ی کوچکی برای توصیف این نمایش سپاهان است!
۸. هافبک‌های سپاهان به طرز شگفت‌انگیزی در نیمه‌ی دوم هیچ تمایلی به بازگشت از فاز حمله به دفاع نداشتند. نورافکن و رفیعی بلافاصله بعد از از دست دادن توپ، با بی‌مسئولیتی تمام کار را در همان نقطه رها می‌کردند. تعویض تکراری علی قربانی در نیمه‌ی دوم هم خود جای تعجب دارد. امیر قلعه‌نوعی در‌حالی که ۷۳ دقیقه تیمش نتوانسته یک توپ خوب ارسال کند، باز هم قربانی سرزن را وارد میدان کرد و آرایش را به ۲-۴-۴ تغییر داد. دقیقاً مشابه همین تصمیم را در بازی دو‌تیم در لیگ هم اتخاذ کرده بود و آن‌جا هم این تعویض هیچ عایدی نداشت.
۹. دادن بازوبند کاپیتانی به امیدنورافکن؟ واقعاً با چه هدفی؟ تهییج این بازیکن جوان و بهبود عملکرد او؟ بگذارید نتیجه‌ی این تصمیم را برایتان شرح دهم: ۱- یکی از کم‌اثر‌ترین بازی‌های نورافکن را شاهد بودیم. ۲- اعتماد به نفس مهدی کیانی به عنوان کاپیتان اول تیم تا حد زیادی پایین آمد. هافبکی با آن سطح از جنگندگی، شبی آرام با کم‌ترین درگیری و دخالت ممکن در جریان مسابقه را پشت سر گذاشت.
۱۰. استقلال خوب نتیجه می‌گیرد، زیرا فرهاد مجیدی لبریز از انگیزه است. استقلال خوب نتیجه می‌گیرد، زیرا فرهاد اجازه‌ی دخالت درست سایر اعضای کادرفنی در تصمیمات شخص خودش در حین جریان بازی را می‌دهد و این‌گونه تجربه‌ی اندک و ضعف فنی خود را تا حدی می‌پوشاند و استقلال خوب نتیجه می‌گیرد، زیرا فرهاد و کادرش چند هفته است که جای بهانه‌جویی و گیر دادن به زمین و زمان، تمام تمرکزشان را روی کار خودشان گذاشته‌اند. همین می‌شود که آن‌ها ۱۰ نفره می‌شوند، اما می‌برند، ۳ دفاع وسط خود را از دست می‌دهند، اما می‌برند، مطهری و دیاباته و‌ اسماعیلی را ندارند، اما می‌برند. می‌برند زیرا راه سازش‌پذیری با شرایط موجود را یاد گرفته‌اند. این یعنی حرکت در مسیر پختگی.