رئیسی حرف می‌زند؛ «اقتصاد عمل می‌کند»
رئیسی حرف می‌زند؛ «اقتصاد عمل می‌کند»

  نوع نگاهِ یک مدیر به موضوعات و مسائلِ پیشِ رو، کمک شایانی به ورودِ هوشمندانه و اقدام برای تدبیر آن مشکل و حل مسأله می‌کند به بیان دیگر، کج‌فهمی یا درک و دریافتِ ناتمام از مسائل کلان و ناتوانی از دریافت ریشه‌های پنهان یک چالش ملی و غفلت از متغیرهای پنهانی که بر آن […]

 

نوع نگاهِ یک مدیر به موضوعات و مسائلِ پیشِ رو، کمک شایانی به ورودِ هوشمندانه و اقدام برای تدبیر آن مشکل و حل مسأله می‌کند به بیان دیگر، کج‌فهمی یا درک و دریافتِ ناتمام از مسائل کلان و ناتوانی از دریافت ریشه‌های پنهان یک چالش ملی و غفلت از متغیرهای پنهانی که بر آن اثرگذار هستند، همه می‌توانند موجب شوند یک مدیر اجرایی ورودی ناشیانه به آن داشته باشد و به جای حل، تب و تنش آن را
بیشتر کند.
وقتی افکار عمومی و شهروندان عادی، حرف از اقتصاد می‌زنند، منظورشان اوضاع معیشت و قیمت روزانه اقلام حیاتی زندگی است و این‌که نرخ گوشت گوسفندی در برخی نقاط تهران به کیلویی پانصد هزار تومان رسیده است و پراید، به سیصد میلیون و همچنین دلار به پنجاه هزار تومان نزدیک می‌شود و سکه نیز بیست و هشت میلیون تومان، اما نمی‌دانیم منظور تیم اقتصادی رییس‌جمهور و همچنین منظور خود «سید ابراهیم رییسی» از اقتصاد چیست که چیزهایی بر زبان می‌رانند که نه تنها موجبات آرامش بازار و تسلای خاطر شهروندان را فراهم نمی‌سازد بلکه مانند مورچه قرمز، اعصاب و روان مردم عادی را بی‌رحمانه می‌خورد و خراش می‌دهد.
برای ارائه مصداق برای این قضاوت، کافی است مروری داشته باشیم به برخی اظهارنظرها و دستورهای سید ابراهیم رییسی، محمد مخبر دزفولی، سید احسان خاندوزی و بدتر از همه محسن رضایی که تقریباً هیچ‌کدام از این دستورها بر هدفی که به آن منظور نوشته شدند، برخورد نکردند و فایده‌ای نداشتند.
سید ابراهیم رییسی در دیدار مسئولان نظام با رهبر انقلاب با بیان اینکه حتما شرایط تورمی را کنترل خواهیم کرد گفت: از فتنه اقتصادی هم به سلامت عبور خواهیم کرد.
رییس دولت سیزدهم در این دیدار با بیان اینکه حتماً شرایط تورمی را کنترل خواهیم کرد گفت: دولت و مسئولان حل مشکلات اقتصادی و علاج تورم را وظیفه خود می‌دانند.
وی با اشاره به حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن آن را زمینه‌ساز مضاعف شدن مسئولیت مسئولان برشمرد و گفت: مردم برای چندمین بار امتحان خودشان را خوب پس دادند و امروز نوبت مسئولین است که در لبیک پیام رهبر فرزانه انقلاب در جهت رفع مشکلات و تنگناها تلاش کنند. وی تاکید کرد: با کمک مردم انشاءالله از این شرایط عبور خواهیم کرد.اگر سخنان و وعده‌های اقتصادیِ ابراهیم رییسی و تیم همراهش را با اتفاقاتی که روزانه بر معیشت مردم می‌آید را چون دو خط موازی، کنارِ هم قرار دهیم متوجه یک کشف بزرگ می‌شویم و آن این‌که در تمام یک‌سال و نیمی که از آغاز به کار دولت سیزدهم گذشت، رییسی و تیم اقتصادی‌اش حرف زدند و وعده دادند، بی‌آن‌که عملی مشاهده شده باشد اما در سوی دیگر، اقتصاد است که عمل کرده بی‌آن‌که حرفی زده باشد.
نکته بعدی در دستورها و اظهارنظرهای اقتصادی ابراهیم رییسی، مخبر و دیگر شرکا این است که هیچ برنامه و راهکار مشخصی ندارند، از هیچ الگوی اقتصادی متابعت نمی‌کنند، به حرف و نظرِ حرفه‌ای هیچ کارشناسی توجه نمی‌کنند و تنها با تکیه بر آمال، آرزوها، تمنّیات و رویاهای درونی خود، می‌خواهند نظمی نوین در واقعیات اقتصادی کشور ایجاد کنند.
نکته بعدی این است که گویا دولت‌مردان با خود تصور می‌کنند اگر خبر و وعده خوشی را بیان کنند و آن را در جلسات رسمی و در مقابل دوربین‌های رسانه با صدای رسا تکرار کنند، این تکرارها مانند تابش خورشید بر برف عمل می‌کند و رفته‌رفته آن را محو می‌سازد درحالی‌که اقتصاد، یک علم است و هر علمی، بنیان‌های مبنایی خود را دارد و برابر این بنیان‌ها به محرّک‌ها پاسخ می‌گوید نه بیشتر.
نکته بعدی در پیوند با سخنان رییس‌جمهوری این است که مدعی شد فتنه اقتصادی نیز به‌زودی مهار می‌شود اما توضیح نداد در حالی‌که «مقدّرات اقتصاد ملی» در دست وی و دولت سیزدهم است، چه کسی به خود جرأت داده که فتنه اقتصادی به راه بیندازد و افزون بر آن توضیحی نداد که منظور از فتنه اقتصادی چیست و از سوی چه کس یا کسانی کلید خورده و مصادیق آن در معیشت مردم، چه بوده و آیا افزایش قیمت کالاهای ضروری و ارز و کمیاب شدن برخی اقلام دارویی، از نتایج این فتنه است و اگر چنین است، دستگاه قضایی و نهادهای نظارتی و دستگاه‌های امنیتی که هم‌سو با دولت سیزدهم هستند چرا تاکنون چنین چیزی نگفتند و فردی را با عنوان اتهامی نظیر «فتنه‌گر اقتصادی» به افکار عمومی معرفی نکردند تا فتنه بنشیند و همچنین در سنوات گذشته که افرادی با عناوینی چون «سلطان سکه»، «سلطان ارز»، «سلطان قیر» و «سلطان چه و چه» که دستگیر و بعضاً اعدام شدند تا چه اندازه بر حل مشکلات زیربنایی اقتصاد کشور اثر مثبت داشت که وی مجدد بر مفهومی خیالی چون «فتنه اقتصادی» تأکید می‌کند و قولِ عبور از آن را می‌دهد و اساساً از نظر رییس‌جمهوری سهم دولت و وزارت‌خانه‌ها در تنظیم زیرنظام‌های اقتصادی چند درصد است و دولت سیزدهم چند درصد به آن پایبند بوده است و چرا به جای پاسخ به این سوالات، دم از یک فتنه جدید می‌زند گویی که قصد دارد ذهن‌ها را به انحراف بکشاند تا متوجه ناکارآمدی دولتش نشوند ؟
نکته آخر این است که اگر منظور رییس‌جمهوری از فتنه اقتصادی، گرانی روزانه و بحران‌های دَررِسنده چون فشار معیشتی و افزایش خط فقر و فلاکت است که باید گفت در همه پانزده ماه اخیر این فتنه «فعال‌ما‌یشاء» بوده است و گویا دولت‌مردان نه به این فتنه اصالت داده‌اند و نه تصمیمی برای مقابله با آن از خود نشان می‌دهند چون یک پای این فتنه اقتصادی، ناکارآمدی خودشان است و تردیدی نداریم این وعده رییسی هم در کنار دیگر وعده‌ها و دستورهای وی دفن خواهد شد، بی‌آن‌که حاصلی
داشته باشد.