علی مغانی / لیگ نوزدهم تمام شده اما فصل هنوز برای استقلال به پایان نرسیده. اگر واقعبین باشیم، لیگ برای آبیها مدتها بود که تمام شده بود و از همان موقع که اختلاف استقلال با صدر جدول «دو رقمی» شد، موفقیت در دو رویداد باقیمانده یعنی جام حذفی و لیگ قهرمانان آسیا، اهمیت […]
علی مغانی /
لیگ نوزدهم تمام شده اما فصل هنوز برای استقلال به پایان نرسیده. اگر واقعبین باشیم، لیگ برای آبیها مدتها بود که تمام شده بود و از همان موقع که اختلاف استقلال با صدر جدول «دو رقمی» شد، موفقیت در دو رویداد باقیمانده یعنی جام حذفی و لیگ قهرمانان آسیا، اهمیت بیشتری پیدا کرد.
استقلال ۷۲ ساعت دیگر یکی از مهمترین دربیهای یک دهه اخیرش را در پیش دارد. دربیها حتی اگر در قالب بازیهای دوستانه باشند هیچ وقت بیاهمیت نیستند اما آنچه دربی ۵ شهریور را مهمتر از همیشه میکند، فرصتی است که استقلال برای «اعاده حیثیت» دارد. رسیدن به فینال جام حذفی و حذف پرسپولیس در این مرحله، به استقلالیها نشان میدهد که «فاصله واقعی» آنها با رقیب دیرینه ۱۴ امتیاز نیست و مجموعهای از حوادث فوتبالی و غیرفوتبالی باعث شد که استقلال در این فصل از صدر جدول دور شود.
اگر روند استقلال در هفتههای اخیر را بررسی کنیم، میبینیم که آبیها رو به صعود هستند. از آن تیم بیروحیه و درهم شکستهای که مقابل فولاد ۹ نفره شد تا تیمی که سپاهان را دو بار شکست داد، فاصلهای طولانی است که فرهاد مجیدی و شاگردانش آن را پیمودهاند. در این مقطع و در آستانه دربی، سفر احمد سعادتمند بهایتالیا و مذاکره با استراماچونی، میتواند به منزله ایجاد یک «حاشیه خودساخته» برای تیم تلقی شود.
در اطلاعیه رسمی باشگاه استقلال، «مذاکره با وینفرد شفر و استراماچونی جهت کاهش محکومیتهای مالی باشگاه» به عنوان اهداف سفر اروپایی مدیرعامل قید و در آن تأکید شده این سفر با «مصوبه هیأت مدیره» بوده اما کیست که نداند بخش بزرگی از هواداران استقلال همچنان سودای بازگشت مربی محبوب ایتالیایی را در سر دارند و اگر مدیری بتواند استراماچونی را دوباره به بازگشت راضی کند، محبوبیت عجیبی در میان هواداران پیدا خواهد کرد.
استقلال به دو مربی سابقش، بیش از ۵۰ میلیارد تومان بدهکار است. شفر چند ماهی است که از فیفا حکم قطعی ۵۵۰ هزار دلاری گرفته و متأسفانه این مبلغ غیرقابل تغییر است. در واقع مذاکره با شفر صرفاً میتواند در چارچوب مهلت گرفتن برای پرداخت بدهی یا پرداخت اقساطی باشد. اما در مورد استراماچونی اوضاع کمی فرق میکند و با اینکه وکلای این مربی شکایت خود را به فیفا ارسال کردهاند اما هنوز حکم قطعی صادر نشده. حکمی که به احتمال قریب به یقین، استقلال را به خاطر تأخیر در پرداخت حقوق ماهیانه استراماچونی، به پرداخت یک و نیم میلیون یورو محکوم میکند.
نکته مهمی که باید در نظر داشت این است که عقد قرارداد مجدد با استراماچونی به معنی «رهایی از تعهدات گذشته» نیست و حتی اگر فرض کنیم این مربی ایتالیایی برای بازگشت دوباره به استقلال تمایل داشته باشد، باید قرارداد جدیدی با او منعقد شود. به زبان سادهتر، استقلال هم باید پول دو سال قرارداد استراماچونی را پرداخت کند و هم دوباره تعهد مالی سنگینی را برای یک قرارداد جدید تقبل کند. در شرایطی که خطر ورشکستگی کلیت فوتبال ایران را تهدید میکند و در این مورد خاص، بدهی سنگین استقلال به مربیان سابق تبدیل به یک معضل بزرگ شده، موضوع بازگشت استراماچونی به ایران، بیشتر به رویاپردازی شباهت دارد تا یک وعده عملیاتی.
احمد سعادتمند قبلاً هم نشان داده علاقه ویژهای به دیدارهای حضوری دارد و مذاکره «رخ به رخ» را مؤثرتر میپندارد. هنوز مشخص نیست واقعاً او برای همانی که در اطلاعیه رسمی باشگاه آمده به ایتالیا سفر کرده یا پروژه «بازگشت به استراماچونی» را دنبال میکند، اما پاسخ هرچه باشد در آستانه دربی، بار دیگر سایه استراماچونی روی تیم افتاده و این میتواند به شرایط روحی روانی استقلال لطمه بزند. هیچ کس مخالف ورود مربیان نوگرای خارجی به فوتبال ایران نیست. استراماچونی هم در مدت کوتاهی که در استقلال بود، اثبات کرد تا چه اندازه میتواند در تحول یک تیم مؤثر باشد. اما همیشه «واقعیت» با آرزوهای ما منطبق نیست. استقلال با میلیاردها تومان بدهی انباشته و با سه پنجرهای که موقتاً بسته شده، با خطر کسر امتیاز و جرایم شدیدتری مواجه است و در وضعیت متلاطم بازار ارز، پروژه استخدام دوباره مربی که نشان داده برای دریافت دستمزدش ذرهای از مواضعاش کوتاه نمیآید، مثل چشم بسته رفتن به میدان مین است.