رویای‌مان را به دست بیاور دراگان!
رویای‌مان را به دست بیاور دراگان!

      میعاد نیک / شاید لذت تماشای مجدد یک مسابقه از تیم ملی در این روزهای کرونایی بیشتر از اینکه به‌جهت دوری از فوتبال آرزوی ما بوده باشد، جذابیتی به نام دراگان اسکوچیچ را روی نیمکت ملی‌پوشان به همراه داشت. اسکوچیچی که پس از افتضاح مارک ویلموتس و در زمستان سال ۱۳۹۸ هدایت […]

 

 

 

میعاد نیک /

شاید لذت تماشای مجدد یک مسابقه از تیم ملی در این روزهای کرونایی بیشتر از اینکه به‌جهت دوری از فوتبال آرزوی ما بوده باشد، جذابیتی به نام دراگان اسکوچیچ را روی نیمکت ملی‌پوشان به همراه داشت. اسکوچیچی که پس از افتضاح مارک ویلموتس و در زمستان سال ۱۳۹۸ هدایت یوزهای ایرانی را برعهده گرفت، شاید فکرش را هم نمی‌کرد که برای نخستین تجربه رسمی مربیگری ملی‌اش به زمانی بیش از ۸ ماه نیاز داشته باشد. این خلأ ناموزون اما به‌ علت ناتوانی فدراسیون فوتبال در برگزاری مسابقات دوستانه ملی و بهانه همیشه در دسترس تحریم‌ها ساخته و پرداخته شد تا ازبکستان به نخستین هماورد شاگردان سرمربی سابق تیم صنعت نفت تبدیل شود.
انتشار لیست بازیکنان دعوت‌شده به اردوی تیم ملی توسط اسکوچی شاید حامل علامت سؤال‌های بسیاری بود اما تصمیم سرمربی تیم ملی محکم بود و انگار بوی جوانگرایی از ساختمان پِک به مشام می‌رسید. شاید دراگان تصمیم گرفته تا در این ۲ دیدار مقابل تیم‌های ملی ازبکستان و مالی از بازیکنان جوان‌تر استفاده کند و در دیدارهای تدارکاتی پیش از تقابل با عراق و بحرین، رو به استفاده از لژیونرهایی مانند علیرضا بیرانوند، کریم انصاری‌فرد و علیرضا جهانبخش بیاورد. جالب‌ترین نکته لیست اسکوچی، چشم‌پوشی مرد کروات از اسامی دانه‌درشتی مانند مسعود شجاعی و اشکان دژاگه بود؛ البته می‌توان عدم دعوت مسعود را تابعی از افت اخیرش دانست اما حضور اشکان به‌ عنوان رهبر خط میانی و کاپیتان تیم ملی شاید بازوان دراگان را در زمین قدرتمند‌تر می‌ساخت.
نخستین نمایش یوزهای تحت فرمان اسکو اما نوید روزهای روشنی را می‌داد. واقعیت را بخواهید تیم ملی ایران آنقدر یک‌دست و آنقدر متوازن است که شاید نتیجه گرفتن با این تیم برای هر کسی (لااقل در آسیا) کار سختی نباشد. ایران اکنون ۲ ترکیب کامل و متوازن متشکل از تلفیق ستاره‌های لیگ برتر و سوپراستارهای لژیونر دارد که کار کردن با چنین بازیکنانی قطعاً آرزوی خیلی از مربیان در آسیاست. اسکوچیچ در شرایطی این تیم بالغ و جاافتاده را در اختیار گرفته که مأموریت ابتدایی‌اش در لباس سرمربیگری تیم ملی، عبور پرقدرت از عراق و بحرینی‌ است که ایران را با ویلموتس، غریب گیر آوردند. یوزهای ما در تقابل با ازبک‌ها نشان دادند که تفکرات هجومی اسکوچی در بطن تیم ملی هم نفوذ کرده و بازی شناور و متغیر قرمزپوشان ایرانی در ۹۰ دقیقه نشان از پویایی تیم می‌داد. اولین پیروزی تیم ملی در روزهای کرونایی مقابل ازبکستان همیشه مقهور دلچسب بود اما دلهره‌آور؛ دلهره‌ای که آقای سرمربی آن‌ را برطرف کرد و مدعی شد هنوز به تیم ملی اصلی‌مان نرسیده‌ایم. چشم یک ایران اکنون به تفکرات مردی ا‌ست که اتیکت مربی ملی را برای اولین بار به سینه‌اش چسبانده. اسکوچیچ می‌داند برای بقا و پیشرفت باید همه را از دم تیغ بگذراند و این بار برخلاف جام ملت‌های آسیا، همه ایران پشت اوست؛ بدون وطن‌فروش و بیگانه!