ریزگرد در فروردین
ریزگرد در فروردین
یکی از ناترازی‌های خوف‌ناک که دولت و مردم در سال جاری با آن دست‌به‌گریبان خواهند بود، ناترازی آبی است که روز گذشته و در روز بیست و سوم فروردین توان تخریب خود را نشان داد و موجب شد ریزگردها در بخش‌هایی از استان یزد به جولان درآیند.

در سال آبی گذشته میزان نزولات جوی در پایین‌ترین حد خود بود و موجب شد بسیاری از سدها، آب کافی نداشته باشند نه برای تولید برق و نه برای شرب و برخی مدیران صنعت آب کشور از تصمیم خود برای جیره‌بندی در برخی استان‌ها گفتند. کاهش نزولات جوی و خشک شدن رودها و ادامه گرمای هوا به جولان ریزگرد منجر می‌شود.

پیشتر بارها در روزنامه «جمله» درخصوص ناترازی آبی هشدار دادیم و نوشتیم هم مردم و هم مدیران باید این ناترازی را جدی بگیرند چون برعکس ناترازی برق و گاز که می‌توان آن را به نوعی، تعدیل کرد یا در میان‌مدت و با رفتن به سمت تولید برق خورشیدی و بادی به شکلی دائمی، آن را مدیریت کرد، ناترازی آبی هیچ راه گریزی ندارد.

کره زمین و همه کشورها اسیر گرمایش جهانی «global warming» و تغییر اقلیم «climate change» افتادند اما همه برآوردهای عالمانه نشان می‌دهد ایران که از دیرباز جزو مناطق خشک و کم‌بارش بوده است طی چند سال آینده، بیش از بسیاری از دیگر کشورهای منطقه و جهان با آن مواجه خواهد شد.

جای تأسف است که بگوییم نه دولت و نه شهروندان برای مواجهه با این ناترازی هیچ تدبیری در دست ندارند جز این‌که همدیگر را متهم کنند. دولت‌مردان، شهروندان را متهم به مصرف زیاد آب می‌کنند و شهروندان نیز دولت را به کم‌کاری و ناکارآمدی و نتیجه آن شد که مشکل همچنان روندی افزایشی دارد. حقیقت آن است که هم دولت‌مردان و هم شهروندان به‌موازات هم مقصر هستند و البته وزن تقصیر دولت‌مردان از مردم بیشتر است.

خشکسالی‌های ممتد و هشدارهای کارشناسان درخصوص آسیب‌های طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای از حدود دو دهه قبل نتوانست دولت‌مردان را به این جمع‌بندی برساند که ممکن است وضعیت پیچیده‌تر شود و به بن‌بستی برسیم که امروز رسیدیم.

اصرار بر خودکفایی در برخی تولیدات کشاورزی و همچنین ادامه کشاورزی سنتی و مصیبت‌بارتر از همه رفتن به سمت اقلام غذایی آب‌خواه و زه‌کشی‌های نامناسب و هدررفت بالا در آب کشاورزی موجب شد امروز کشور ما رکورددار در هدردادن آب است.

نکته بعدی هم بی‌توجهی به توازن و تعادل بین منابع و مصارف و اصرار بر افزایش جمعیت به‌ویژه در دهه ۶۰ بود که موجب شد جمعیت کشور رشدی چشم‌گیر داشته باشد در حالی‌که به این موضوع فکری نشد که چند دهه آینده برای مصرف آب این جمعیت چه باید کرد.

بیش از دو دهه است که روستاهای استان‌های مرکزی و شرق کشور به‌خاطر کاهش نزولات آسمانی و خشک شدن منابع آب‌های سطحی و زیرزمینی، متروک شدند و ساکنان این روستاها که روزگاری به کشاورزی و دامداری مشغول بودند، به حاشیه کلان‌شهرها آمدند و روستاها نیز در کام بیایان بلعیده شدند و سرزمین پهناور ایران از نظر مناطق قابل سکونت، آب رفته است و کوچک شد.

هنوز هم مدیران موضوع را جدی نگرفتند و قصدی برای اقدام و عمل ندارند و تنها کاری که از آنان ساخته است، متهم کردن مردم است به زیاده‌روی در مصرف آب و مردم نیز حاضر نیستند در الگوهای کشت خود تجدیدنظر کنند و در برخی استان‌هایی که مشکل آب شرب داریم، به تولید هندوانه اقدام می‌شود یا درخصوص برنج غرقابی در استان‌هایی چون مازندران، گیلان و گلستان، هیچ روش جایگزینی معرفی نشده است در حالی‌که کشت برنج بدون روش سنتی و غرقابی در برخی کشورها رواج یافته است.

با چنین مدیریتی، اگر در بیست و سومین روز فروردین در یزد ریزگرد مشاهده کردیم نباید تعجب کنیم همان‌گونه که سال ۱۴۰۲ شاهد رسیدن ریزگرد از گلستان به شرق استان مازندران تا ساری بودیم و محمدحسن نامی رییس مدیریت بحران نیز هشدار داده بود تا ۱۵ سال آینده بخش‌هایی از مازندران کویر خواهد شد.

یکی از مشکلات جدی ما هم در سطح مدیران ارشد دولتی و هم در سطح جامعه، این است که بحران را جدی نمی‌گیریم و گاه به دیده شوخی و مزاح با آن برخورد می‌کنیم و روشن است که بحران در چنین شرایطی رشد می‌کند و تبدیل به اَبَرچالش می‌شود.

نکته مهم دیگر درخصوص این ریزگردها که حاصل ناترازی آبی هستند این است که محیط‌زیست ما می‌میرد و امروز برخی از تالاب‌های مهم و حیاتی کشور مانند دریاچه ارومیه دچار مرگ موقت شدند و اگر برای آن اقدامی نکنیم، برای همیشه از دست خواهند رفت و محیط‌زیست درحقیقت نخستین زیرساختی است که همه ما برای ادامه زندگی به آن نیاز داریم.