«در قرن خویش زندگانی کنید، ولی مخلوق آن نباشید؛ برای معاصران خود آن کنید که بدان نیاز دارند و نه آن چیزی که از آن ستایش کنند.» زمانی که از فردریش شیلر، نویسنده و شاعر پرآوازهی آلمانی که البته پزشک، زیباشناس، استاد فلسفه و تاریخ نیز بوده است، سخن به میان میآوریم، ناخودآگاه به یاد […]
«در قرن خویش زندگانی کنید، ولی مخلوق آن نباشید؛ برای معاصران خود آن کنید که بدان نیاز دارند و نه آن چیزی که از آن ستایش کنند.»
زمانی که از فردریش شیلر، نویسنده و شاعر پرآوازهی آلمانی که البته پزشک، زیباشناس، استاد فلسفه و تاریخ نیز بوده است، سخن به میان میآوریم، ناخودآگاه به یاد نمایشنامههای زیبا و به مفهوم واقعی کلمه، کلاسیک و پربار وی میافتیم چون راهزنان، خدعه و عشق، دون کارلوس، والنشتاین، توطئهی فیسکوی جنوایی، دوشیزهی اورلئان (ژاندارک)، عروس مسینا، ماریا استوارت، ویلهلم تل و نیز اشعار زیبا و فرحبخش او چون چکامهی خطاب به آزادی که در سمفونی نهم نابغهی دیگر آلمانی و معاصر شیلر، یعنی لودویگ فان بتهوفن ره به جاودانگی یافت.
شیلر که گوته و دیگر همعصرانش او را دارای اخگر سوزان نبوغ میدانستند و همینگونه نیز بود، نابغهای کوشا و خستگیناپذیر بود و اگر بر اثر مرارتهای فراوان و رنج و بار عظیم مسئولیتی که به عنوان یک انسان بر شانههای خود احساس میکرد – و مترصد درمیان گذاشتن این وظیفه با همعصرانش بود- ، و نیز رنج جسمانی یعنی بیماری ذاتالریهاش چنین در جوانی جهان را از نبوغ خود محروم نمیکرد و بدرود زندگانی نمیگفت، چهبسا که موفق به آفرینش آثار بیشمار دیگری برای ادبیات آلمان و جهان شده و نگاه جهانیان را بیش از پیش به خود خیره ساخته بود. اما همانگونه که اشاره شد، شیلر جز سرودن و نوشتن در حیطهی ادبیات – که یکبار در جوانی توسط دوک خشمگین ووتمبرگ از آن منع شده بود- در نوشتههای تاریخی و فلسفی نیز دستی داشت و با آن عمر کوتاه آثار ارزشمند فراوانی از خود برجای گذاشت. نامههایی در تربیت زیباییشناختی انسان (۲۷ نامه در قالب یک کتاب) از این دست نوشتههای ادبی- فلسفی اوست که بند بند آن و واژه به واژهاش برای بسیاری – از جمله نگارندهی این سطور- چون پند و اندرز بزرگان و کلام فرهیختگان راهنما و سرمشق قرار گرفته و همچنان با گذشت سدهها و پا گرفتن مکاتب جدید فلسفی و ادبی ارزش خود را حفظ خواهد کرد.
فریدریش شیلر در کنار گوته یکی از دو قلهی بلند ادبیات آلمان است که مقام و اهمیت خود را تا امروز حفظ کرده است. نمایشنامههای شیلر همچنان در تئاترها روی صحنه میرود و ترانههای او در آثار آهنگسازان به گوش میرسد.
کودکی و نوجوانی شیلر زیر فشارهای سیاسی و اجتماعی گذشت. پدرش افسر ارتش بود و از رعایای مطیع حاکمیت. به فرمان دوک ایالت وورتمبورگ، که بر تمام زیردستان فرمان میراند، شیلر در ۱۴ سالگی وارد آموزشگاه نظامی شد. او به زودی از اجبارهای زندگی ارتشی بیزار شد و با عصیانی زودرس به آن واکنش نشان داد: از سویی به مطالعه آثار جنبش روشنگری به ویژه آثار امانوئل کانت پرداخت، و از سوی دیگر با محافل و گروههایی رابطه برقرار کرد که در راه آزادیخواهی مبارزه میکردند.
راهزنان، اعتراض به نظام
شیلر جوانی هجده ساله بود که تمام نفرت و بیزاری خود از بیداد و زورگویی را در نمایشنامهی راهزنان به بیان آورد. او که از انتقامجویی زمامداران بیمناک بود، نمایشنامه را با نامی ناشناس به اجرا گذاشت. اما دوک وورتمبورگ که از خالق واقعی اثر باخبر شده بود، بر آن شد تا با تنبیه و مجازات اراده شیلر را در هم بشکند. شیلر نه تنها در برابر فشارهای دوک تسلیم نشد، بلکه با عزم و جسارت بیشتری به سرپیچی از فرمان نظام ادامه داد. او سرانجام مخفیانه از دوکنشین وورتمبورگ گریخت.
شیلر خارج از زادوبوم خود موفق شد با آزادی بیشتری آثار خود را خلق و منتشر کند، اما این آزادی برای او به بهای آشفتگی و بیسروسامانی تمام شد.
نخستین کتاب آلمانی که حدود یک قرن پیش به زبان فارسی ترجمه و منتشر شد اثری از شیلر بود. مقارن انقلاب مشروطه یوسف اعتصامالملک، نویسندهی فرهیخته ایرانی و پدر پروین اعتصامی، شاعره نامی، نمایشنامه “خدعه و عشق” را از زبان فرانسه به فارسی برگرداند.
روح عاصی شیلر، اعتقاد عمیق او به موازین روشنگری، دفاع او از مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر و عشق به ایدآلهای برآمده از انقلاب کبیر فرانسه، آزادی و برابری و برادری در آثار این شاعر موج میزند. “چکامه شادی” که شیلر در ۲۷ سالگی سرود، در سمفونی نهم لودویک وان بتهوون جاودانه شد. اتحادیه اروپا در سال ۱۹۸۵ بخش آوازی سمفونی با کلمات فریدریش شیلر را به عنوان سرود رسمی برگزید.
مرگ در اوج شکوفایی
خلاقیت ادبی شیلر در عین سرگشتگی و پریشانی، در اوج شکوفایی بود. او همواره از ارباب قدرت میگریخت و زمامداران نیز به او بدبین بودند. تنها محافل کوچک هنری بودند که ارج و مقام ادبی او را قدر میشناختند. شیلر در سال ۱۷۹۹ در وایمار اقامت گزید. در این شهر او از دوستی و حمایت گوته برخوردار شد که قطب ادبی آلمان به شمار میرفت. شیلر تنها شش سال آخر زندگی را در وایمار زندگی کرد، اما در همین دوران کوتاه برخی از مهمترین آثار نمایشی خود را آفرید: ماریا استوارت، دوشیزه اورلئان، عروس مسینا، ویلهلم تل و اشعار فراوان. همچنین برای نخستین بار در وایمار بود که شیلر و خانوادهاش از آسایش و رفاهی نسبی برخودار شدند، اما آزمونهای سخت زندگی جسم و جان شیلر را از پای در آورده بود. شیلر در ۱۰ نوامبر ۱۷۵۹ به دنیا آمدو در ۹ مه ۱۸۰۵ در ۴۶ سالگی درگذشت.
شیلر در زبان فارسی
در آستانهی دوران نو فریدریش فون شیلر یکی از نخستین سرایندگان غرب بود که آثارش به ایران رسید. نخستین کتاب آلمانی که حدود یک قرن پیش به زبان فارسی ترجمه و منتشر شد اثری از شیلر بود. مقارن انقلاب مشروطه یوسف اعتصامالملک، نویسندهی فرهیختهی ایرانی و پدر پروین اعتصامی، شاعره نامی، نمایشنامه “خدعه و عشق” را از زبان فرانسه به فارسی برگرداند. محمد علی جمالزاده و بزرگ علوی، از پیشگامان داستاننویسی مدرن ایران، مترجمان بعدی آثار شیلر بودند. بزرگ علوی به سال ۱۳۰۹ نمایشنامهی “دوشیزه اورلئان” را از زبان آلمانی ترجمه و منتشر کرد.
در سال ۱۳۳۴ نمایشنامههای “دون کارلوس” و “ویلهلم تل” به ترجمه محمدعلی جمالزاده منتشر شد و در سال ۱۳۳۶ نمایشنامههای راهزنان و “توطئه فیسکو” به ترجمه عبدالحسین میکده. دوستداران موسیقی کلاسیک با برگردان فارسی برخی از ترانههای شیلر از روی ترجمههای گوناگون آشنا هستند.