شماره دهی که نمره اش ۲۰ است
شماره دهی که نمره اش ۲۰ است

    سعید سرفرازیان / سومین سال حضور مهدی قایدی در استقلال در حالی سپری می‌شود که این مهاجم جوان و ریز نقش جنوبی فوتبال کشورمان بهترین عملکرد خود را در سه سال اخیر ارائه داده است. قایدی در اولین سال حضور علی‌رضا منصوریان و با تلاش های سید پندار توفیقی معاون ورزشی وقت باشگاه […]

 

 

سعید سرفرازیان /

سومین سال حضور مهدی قایدی در استقلال در حالی سپری می‌شود که این مهاجم جوان و ریز نقش جنوبی فوتبال کشورمان بهترین عملکرد خود را در سه سال اخیر ارائه داده است. قایدی در اولین سال حضور علی‌رضا منصوریان و با تلاش های سید پندار توفیقی معاون ورزشی وقت باشگاه استقلال آبی‌پوش شد، تا افتخار پوشیدن پیراهن آبی استقلال نصیب یکی از جوانان آینده‌دار فوتبال ایران شود.

فراز و فرودهای باشو
منصوریان و بعدها وینفرد شفر آلمانی جسته و گریخته به او بازی می‌دادند و معمولاً این اتفاق در نیمه‌ی دوم بازی و زمانی هایی به وقوع می‌پیوست که آبی‌پوشان به شدت به گل زدن و گرفتن امتیاز نیاز داشتن به همین دلیل این انتظار بالا از یک جوان هجده ساله که گره بازی را باز کند ناخودآگاه به یک چالش و معضل برای استقلال و قایدی تبدیل می‌شد، پس مهدی به خوبی نمی‌توانست انتظارات را برآورده سازد نه اینکه قایدی ظرفیت و پتانسیل ارائه بازی خوب را نداشته باشد بلکه نوع نگاه و انتظاری که منصوریان و شفر از او داشتند با شرایط روحی روانی مهدی همخوانی نداشت. البته اتفاقاتی هم ناخواسته مسیر را برای قایدی به سمت و سویی برد که به فراز و فرودهای مهدی دامن زد. در این بین آتش بیاری برخی از افراد و رسانه‌ها و بزرگنمایی های اتفاقات کاملاً این جوان خوش ذوق و بااستعداد را زیر فشار شدیدی قرار داد تا مهدی آن قایدی نباشد که هواداران انتظارش را می‌کشیدند اما با تمام این اوصاف مهدی از همان روز اول در دل هواداران استقلال جای گرفت و به یکی از محبوبترین بازیکنان استقلال تبدیل شد.

زندگی برای مهدی شیرین می‌شود
تا اینکه شفر از استقلال جدا شد و فرهاد مجیدی سکاندار هدایت آبی‌پوشان در بازی های پایانی لیگ هجدهم شد. قایدی در همان مدت کوتاه که مجیدی به عنوان سرمربی تیم انتخاب شده بود با اعتماد به نفس بالاتری در میدان حاضر می‌شد و حتی موفق به زدن گل و ارسال پاس گل هم شد.

قول و قرار با حسن روشن
آمدن استراماچونی به استقلال به نوعی رقم خوردن شانس بزرگ قایدی و نقطه‌ی عطفی در فوتبال او بود.‌ هرچند سپردن پیراهن شماره ده در ابتدای فصل نوزدهم به این جوان خونگرم و دوست‌داشتنی با سر و صدای زیادی از سمت همان‌هایی که همیشه مترصدد زیر سوال بردن استقلال و استقلالی‌ها هستند همراه شد، و با دمیدن در ساز تفرقه و اختلاف سعی در قرار دادن قایدی روبروی بزرگان استقلال داشتند اما با یک کار درست از سمت مهدی و مدیران باشگاه این موضوع ختم به خیر شد. مهدی برای ساکت کردن این جماعت و بهانه‌های بنی اسرائیلی آن‌ها برای رخصت گرفتن به دیدار حسن روشن رفت. قایدی در دیدار با روشن یک قول مردانه داد او گفت امیدوار است به اندازه‌ی شماره پیراهنش در فصل جاری برای آبی‌پوشان در لیگ برتر گل‌زنی کند.

قایدی و استراماچونی
استراماچونی ایتالیایی جوهر وجودی مهدی را بیش از سایر مربیان قبلی که با مهدی کار کرده بودند را کشف کرد و به مهدی همان ماموریتی را سپرد که می‌دانست بهترین مجری برای چنین مأموریتی کسی جز قایدی نیست. شکل گرفتن یا شکل دادن زوج دیاباته و قایدی که به ترسناکترین و خطرناک‌ترین ذوج خط حمله‌ی لیگ برتر تبدیل شدند از دستاوردهای بزرگ مرد محبوب ایتالیایی است، او قصه‌ی مهدیاباته را به بهترین شکل ممکن به رشته‌ی تحریر درآورد.

درخشش باشو
گلزنی و پاس گل‌های زیادی از قایدی او را به ستاره لیگ نوزدهم تبدیل کرد تا اینکه با یک مصدومیت بد موقع برای چند هفته خانه نشین شد، قایدی پس از بازگشت به میادین دیگر آن قایدی همیشگی نبود با وجود اینکه او تا به امروز ۱۱ گل را در رقابت‌های مختلف برای استقلال به ثمر رسانده اما به دلیل اینکه دو گل از این یازده گل در رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا بوده بسیاری بر این باور هستند که او خُلف وعده کرده و هنوز دهمین گل خود را در لیگ برتر به ثمر نرسانده و گویا همین موضوع و جویی که به راه انداخته شده روحیه‌ی مهدی قایدی را تحت تأثیر قرار داده و او از این موضوع اذیت می‌شود. البته هنوز سه بازی از لیگ برتر باقیست و اگر حواس مهدی جمع بازی و ارائه همان بازی معمولی خود باشد و اصلا به زدن گل دهم فکر نکند خیلی زود می‌تواند به وعده‌ای که ابتدای فصل به هواداران استقلال داده جامه‌ی عمل بپوشاند و چه بسا علاوه بر گل دهم حتی گل‌های دیگری و از جمله گل قهرمانی آبی‌ها را در جام حذفی را هم به ثمر برساند.

تمرکز برای کمک به استقلال
مهدی در حاشیه‌ی دیدار تیم‌های استقلال و سپاهان ناراحتی خود را نه از بابت نزدن گل دهم بلکه نرسیدن به عنوان آقایی گلی لیگ نوزدهم بیان کرد و اعلام کرد زین پس تمام توان خود را صرف موفقیت استقلال خواهد نمود او گفت من تا به امروز ۱۱ گل را برای استقلال به ثمر رسانده ام و به نوعی به وعده‌ای که داده بودم عمل کرده‌ام.

گنه کرد در بلخ آهنگری…
به ثمر رساندن ۹ گل و ارسال شش پاس گل در لیگ برتر از مهدی قایدی جوان یک مهره‌ی موثر و کلیدی برای استقلال ساخته، نمره‌ی شماره ده آبی‌پوشان برای هواداران استقلال ۲۰ است و او تا همین جا هم به بهترین شکل ممکن برای آبی‌ها خوش درخشیده است.
بهتر است دوستان کارشناس و رسانه‌ها به جای پرداختن به وعده‌ای که مهدی قایدی داده و اینک به آن عمل نکرده کارنامه‌‌ی ناموفق و رفوزه شده‌ی مهاجمان گرانقیمتی را بررسی کنند که تا به امروز گل زدن چه عرض کنم حتی گذرشان به محوطه‌ی شش قدم رقبا هم نیفتاده است و برای فرار از این شاهکار از رسانه‌ها درخواست می‌کنند مقایسه شدن آن‌ها با دیاباته یک کار غلط است چون او به خوبی درک کرده که چیزی برای مقایسه وجود ندارد مهاجمی که ۱۲ گل به ثمر رسانده چگونه با فردی مقایسه می‌شود که صفر گل زده دارد، اما چرا رسانه‌ها دوست دارند اوساگونا را با دیاباته مقایسه کنند تنها به این موضوع برمی‌گردد تا اذهان عمومی و هواداران را از شاهکارهای مدیریتی تیم پیروزی پرت شود. مهاجم دیگری که پول تفریح و خوش گذرانی خود را در دوبی و سایر نقاط جهان را از تیم صدرنشین لیگ برتر ایران گرفت و بدون بازدهی خاصی فرار را بر قرار ترجیح داد، نمی‌دانم چگونه این موضوعات ناب و دسته اول که مختص یک تیم خاص است برای رسانه‌های ورزشی ما جذاب نیست اما زدن گل دهم مهدی قایدی در لیگ برتر به دغدغه‌ و دلمشغولی بزرگی برای رسانه‌های ورزشی و کارشناسان فوتبال کشور تبدیل می‌شود و با نوشتن مقاله و تحلیل در حال واکاوی عدم موفقیت قایدی برای زدن گل دهم هستند. ولی صرف صدها هزار دلار و ارز خارجی برای در اختیار گرفتن دو مهاجم خارجی گرانقیمت بدون زدن حتی یک گل مسئله‌ی چندان مهمی نیست و از کنار آن سوت زنان عبور می‌کنند.