فینالیست آسیا یا گوشت قربانی؟
فینالیست آسیا یا گوشت قربانی؟

    امیر کریمی / ای کاش این روزهای پیش فصل فینالیست آسیا را همه به یاد داشته باشند، روزهایی پرتلاطم و پرهیاهو که انگار باید هر فصل به نوعی تکرار شود. هنوز ساعاتی به فینال غرب آسیا نمانده بود که خبر محرومیت عیسی آل کثیر فضای رسانه ای را پر کرد و دلهره و […]

 

 

امیر کریمی /

ای کاش این روزهای پیش فصل فینالیست آسیا را همه به یاد داشته باشند، روزهایی پرتلاطم و پرهیاهو که انگار باید هر فصل به نوعی تکرار شود. هنوز ساعاتی به فینال غرب آسیا نمانده بود که خبر محرومیت عیسی آل کثیر فضای رسانه ای را پر کرد و دلهره و اضطراب و استرس بوجود آمده بر مبنای خرج کردن پولهای عربی سعودی بر ضد پرسپولیس و در حقیقت فوتبال ایران. اما پرسپولیس با تمام این بدشانسی ها و شوربختی ها، سرافراز از میدان خارج شد و با لطف درخشش جوانان و تازه واردهای تیم به فینال پایانی آسیا راه یافت و باعث ایجاد موج شتاب و شادی در این فوتبال شد. اما با تمام این تفاصیل شاید بدبین ترین هوادار این تیم هم فکر نمی کرد که در عرض حدود دو هفته پس از آن شب دراماتیک، آب خوش از گلوی این هواداران پرسپولیس پایین نرود و اتفاقات عجیب غریب فوتبالی و غیر فوتبالی هر روز و هرشب فقط فینالیست آسیا را مورد هدف قرار دهد.

جای خالی ما در کرسی‌های فوتبالی
داستان النصر هر چند از طرف کنفدراسیون آسیا به نفع پرسپولیس تمام شد و بی گناهی پرسپولیس طبق معمول ثابت شد و روسیاهی ماند برای النصر و دار و دسته اش، اما این داستان نشانگر یک موضوع اساسی در فوتبال بود و هست،آن هم اینکه تیم های خارجی در سطح قاره و به خصوص از نوع عربی آنها از تمام ظرفیت های موجود برای شکست دادن تیم های ایرانی استفاده می کنند و فرقی نمی کند قبل از بازی باشد یا بعد از بازی، تفاوتی نمی کند که در وادی جوانمردی باشد یا خیر. نهایتا به برد و پیروزی خود به هر شکلی فکر می کنند و این مورد را قبلا هم در مورد خیلی از تیم ها و بازی ها به اثبات رسانده اند. جزو تکرار مکررات است که بگوییم این نکته را که به نظر می رسد خارج از زمین فوتبال هم باید زور فوتبال ما خیلی بیشتر بچربد و بسنده به مستطیل سبز و داخل آن نکند تا تن به اگر و اماهای ای اف سی ندهد. البته و دقیقا که اینجا یکی از همان نقاط ضعف اساسی فوتبال ماست، چراکه اگر مدیریت سالم در فوتبال ما در سالیان قبلی سایه افکنده بود حداقل با درک این مباحث و دلسوزی و درایت برای این فوتبال حداقل می توانستیم امثال علی دایی و چنین بازیکنانی که وجهه جهانی را دارند به سمت کرسی های آسیا رهنمون کنیم و حالا در بدنه کنفدراسیون اشخاصی تاثیرگذار داشته باشیم تا اگر حاشیه نشین های خلیج فارس براساس دلارهای خود تاثیر گذاری نسبت به فوتبال در سطح قاره و خصوصا ضد ایرانی را دارند ما با داشتن سرمایه های انسانی در جایگاههای بالاتر موثرتر و سدی در مقابل آنها در واقع باشیم. با تمامی این مباحث حالا پرسپولیس هم در زمین فوتبال و هم در خارج از آن پیروز از گردونه النصر بیرون آمد و ظاهرا این پایان کار شبهای پر استرس هواداران این تیم نبود.

حقوق برانکو
شاید مدتها و سالها بگذرد تا فوتبال ایران از تاثیرات مثبت این مرد در فوتبال این مرز و بوم آگاه شوند اما این نکته خالی از لطف نیست که هرجای دیگر جهان بود مجسمه برانکو را می ساختند و شاید در آن فوتبال او را می پرستیدند. مردی که تیمی کاملا بحران زده را در شرایط بسیار سخت تحویل گرفت و پس از آن هفت جام قهرمانی برای این تیم به ارمغان آورد اما حاصل دسترنج او به تعویق افتادن حق و حقوق او به مدت حدود دوسال بود. هرچند اگر این مبلغ در زمان خودش و با رقم های خاص ارزی آن زمان پرداخت می شد به مراتب شرایط آن آسانتر و ضررهای آن برای بودجه این ملکت کمتر بود.
نکته قابل بحث اینجاست که بعد از داستان النصر و رفع مشکل ان از طریق ای اف سی، هوادارن پرسپولیس حالا با موضوع کسر امتیاز و حتی سقوط به دسته پایین تر روبرو شده بودند و تهدیدهای فیفا و وکیل برانکو که کار را برای آنها سخت کرده بود. اگرچه ظاهرا پول برانکو بعد از دوسال پرداخت شد اما سوال اصلی اینست که این مدت پس چرا این موضوع دنباله دار شده بود و حتما باید کارد به استخوان برسد تا کار پیش برود

قرارداد بازیکنان
خوان بعدی مشکلات پرسپولیس و هوادارانش در دو هفته اخیر ظاهرا حالا مشکلات درون تیم این تیم هست. جاییکه در چند روز اول تمرین بزرگترهای این تیم در تمرینات حاضر نشدند، هرچند سید جلال حسینی مدعی شد که اعتصابی در کار نبوده و مسئله عدم احترام گذاشتن مدیریت به بازیکنان فینالیست آسیا بوده اما کیست که نداند حالا بازیکنان با شرایط موجود دست بالا را گرفته اند و به دنبال مطالبات معوقه و غیر معوق خود بودند و هستند. نشانه آنها شرایط بشار رسن و سرگیجه چهل میلیون ایرانی که همچنان ادامه دارد و بعد از آن فسخ عجیب و غریب شجاع خلیل زاده بصورت یک طرفه با باشگاه پرسپولیس بود، البته خالی از لطف نیست که مسئله قراردادها و پرداختی های فوتبال ما و باشگاههای درگیر در آن هر سال و هر فصل دستخوش مسائل عجیب و غریب هست و ظاهرا پایانی برای آن نمی توان متصور شد علی الخصوص با این مدیریت دولتی . در هر حال پیگیری این موارد از سمت هیئت مدیره ناهمگون و ناقص در حال انجام شدن هست و خبر توافق ضمنی با شجاع و عدم دادن رضایت نامه به بشار برای رفتن به قطر تا لحظه انشا این یادداشت، شاید مسکنی برای التیام زخم هوادارن این تیم باشد.