جواد اسفندانی، مدير تجاریسازی مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازی كشور در شرايط طبيعی هر ساله با بحرانها و خطرات ناشی از بلايای طبيعی از قبيل سيل، زلزله، رانش زمين و…مواجه است. شاهد هستیم که در حوزه مديريت بحران معمولا فعالیت شركتهای استارتاپی و دانشبنيان اندک بوده و سازمانها و ارگانهای دولتی در شكوفايی […]
جواد اسفندانی، مدير تجاریسازی مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازی
كشور در شرايط طبيعی هر ساله با بحرانها و خطرات ناشی از بلايای طبيعی از قبيل سيل، زلزله، رانش زمين و…مواجه است. شاهد هستیم که در حوزه مديريت بحران معمولا فعالیت شركتهای استارتاپی و دانشبنيان اندک بوده و سازمانها و ارگانهای دولتی در شكوفايی و فعال شدن اين قبيل شركتها، حمایت لازم را ندارند. نادیده گرفتن نقش شرکتهای دانشبنیان، خسارات فراوانی بر زیرساخت های اقتصادی و اجتماعی وارد آورده و صدمات نادیده گرفتن نقش این شرکتها معمولا جبران ناپذیر است. چنانچه در بحران کنونی نیز شاهد آن هستیم. در حالیکه مدیریت بحرانهای طبیعی میتواند این هزینهها را تا حد زیادی کاهش دهد و جوامع را در برابر این بحرانها، ایمن و مصوب کند. بحران کرونا و تهدید این ویروس همهگیر، فرصتی است تا يكبار با نگاه كلان حداقل در سطح وزارت راه و شهرسازی در قالب كميته يا كار گروهی، اين موضوع مورد بررسی قرار گيرد. اگرچه هم اکنون اين موضوع در قالب طرح رويش در تمامی حوزههای راه و مسكن مورد توجه مديران ارشد وزارت راه و شهرسازی قرار گرفته و وزارت راه و شهرسازی حمایت از شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها را در سال ۹۸ در دستور کار قرار داده و كار خود را تا حدی پيش برده است.
بخشی از چالشها و دغدغههاي حوزه مديريت بحران كه به نوعی هر ساله گریبانگیر بخش عمدهای از سازمانهای دولتی و نهادهاست شامل عدم اتخاذ مدل كلان مديريت بحران، ناهماهنگي بين بخشي در مقابله با بحرانها و بلاياي طبيعی است. جا دارد از اين تهدید پیشرو به عنوان فرصت ارزشمند استفاده کرده و با توسعه زيرساختهاي اطلاعاتي و دادههاي فناورانه هوشمند از پراكندگي و توزيع جمعيت در سطح شهرها و روستاها، فروشگاهها، مراكز تجاري، خدماتی، رستورانها، بيمارستان ها، جلوگیری شود. پیشنهاد میشود، اطلاعات به شکل یکپارچه با هماهنگی سازمانهاي دولتي و نهادهاي عمومي غير دولتي، وزارت بهداشت، وزارت راه و شهرسازی، سازمان ثبت اسناد و املاك، شهرداريها، در اختيار شركت هاي دانش بنيان و استارتاپها قرار بگیرد. با انجام این قبیل اقدامات میتوان، زمينه شكلگيري و توسعه شركت هاي دانش بنيان را در سطح كشور ایجاد کرد.
به هر حال كنار گذاشتن خطي مشيهاي گذشته در مواجهه با بحران، بدون شك براي همه ثابت شده است. به عنوان نمونه، زمانیکه در يك نقطهاي از كشور بحراني ايجاد ميشود، دسترسي به اطلاعات جمعيتي و تفكيك مدلهاي خاص آماري از ساكنان منطقه و امكانات موجود و برنامهریزی سريع و دسترسي هوشمند و يكپارچه سازمان هاي درگير در بحران ميتواند خدمات اوليه را در سريع ترين زمان ممكن انجام دهد. بدینشیوه، میتوان جلوی بسیاری از كارهای موازی و تكراری را گرفت.
اين مقوله مهم بدون شك با حضور و رشد شركتهاي دانش بنيان تخصصي، سرعت خدماترسانی و شناسايی افراد آسيبديده را سرعت داده و در عین حال موجب تسریع در ارایه خدمات اجتماعی و روانی پس از بحران میشود.
خوشبختانه زير ساخت ظهور چنين شركتها در كشور به همت معاونت علمی و فناوری رياست جمهوری شكل گرفته است و در قالب پاركهای علم و فناوري و مراکز رشد و نوآوری دانشگاههای مطرح كشور آماده ارایه خدمات هستند.