محرم نویدکیا دوستان و دشمنانش
محرم نویدکیا دوستان و دشمنانش

    اردشیر لارودی / یکم- در بازی‌های دوستانه و دست‌گرمی تیم‌های لیگ برتری که این روزها برگزار می‌شود، اتفاق تازه‌ای را شاهد نیستیم! یکی می‌برد، یکی می‌بازد! نه بازندگان تفکر دفاعی نوتری را دستور عمل خود قرار می‌دهند و نه برندگان، برای برنده شدن، به شیوه‌های جور دیگری متوسل می‌شوند! همان بی‌شیوگی برآمده از […]

 

 

اردشیر لارودی /

یکم- در بازی‌های دوستانه و دست‌گرمی تیم‌های لیگ برتری که این روزها برگزار می‌شود، اتفاق تازه‌ای را شاهد نیستیم! یکی می‌برد، یکی می‌بازد! نه بازندگان تفکر دفاعی نوتری را دستور عمل خود قرار می‌دهند و نه برندگان، برای برنده شدن، به شیوه‌های جور دیگری متوسل می‌شوند! همان بی‌شیوگی برآمده از آسانگیری عادی شده و عادت شده! همه چیز همان است که بود! تکراری و فاقد نوآوری حتی کوچک و ناچیز!
صحنه‌های بدیع، جایشان همان قدر خالی است که «پرده»‌هایی از بازی توأم با غافلگیری در عملیات حرکتی گل‌گهر، تراکتور، پیکان، شهرخودرو، ذوب‌آهن و حتی سپاهان که در اولین بازی رسمی‌اش در لیگ بیستم، با یکی از «خاص»ترین حریفانش بازی دارد! محرم نویدکیا، در زمین گل‌گهر، نه به مهمانی که برای نبردی همه‌جانبه به میدان می‌رود!
امیر- محرم! بر شمار تسویه حساب‌های شخصی، یکی هم اضافه شد! یک مسابقه که ابعاد دیدنی‌تری به خود می‌گیرد و گرفته است! روزشماری معکوس برای مقابله سپاهان و گل‌گهر، چند روزی است که آغاز شده است!

نوسپاهانی‌ها
دوم- محرم نویدکیا، شخصیتی دارد که نادیده‌اش نمی‌توان گرفت! محرم از آنهاست که فوتبال اصفهان را با سبک سپاهان، بلکه با سبک «نوسپاهانی» معرفی می‌کند! مثل رسول کربکندی و تفکرات مربوط به خودش! مثل محمود یاوری و اسلوب اجرایی متفاوتش! مثل اندیشه‌های علم‌پذیرانه ابراهیم‌زاده که سلیقه‌اش غالب بود! و حالا نوبت رسیده است به محرم نویدکیا که همه انتظار دارند جور دیگری عمل کند! آیا به این انتظار پاسخ خواهد داد؟
نویدکیا هم وارد آب شده است! چه بخواهد و چه نخواهد، باید خیس شود و خیس شده است! محرم، به همان اندازه که «هواخواه» دارد، دچار بدخواهان و بدبینان خواهد شد و بلکه شده است! اینجاست که نمی‌توان گفت، چشم‌های خود را بشویید و من را جور دیگری ببینید! باید حریف را به خوب دیدن وادار کرد! وادار کردن هم قواعد خود را می‌طلبد! از جمله آنکه باید هم خوب بازی کرد و هم خوب برنده شد! مثل تیم یحیی و مثل خود یحیی! که این روزها، تعریف عملکرد درستش، بر سر هر بازاری هست! محرم، باید سبک خودش را جا بیندازد! ما هم این را به شدت تأیید می‌کنیم، ولی «خودم بودم» و «من، منم» کردن نه به این معناست که پا می‌فشارم بر یکسری عمل اشتباه!
محرم مثلاً اعتماد کرده است، هم به خلعتبری و هم دستی دراز کرده است به سوی رسولش و نیز توقعاتی دارد از مهدی کیانی که باید به جای «ندو»ها هم بدود! محرم، کارش را نباید سخت‌تر از این کند! سپاهان باید بهترین راه را برای استفاده از کی‌روش استنلی و سجاد شهباززاده بیابد!
آقای نویدکیا، به اندازه هر دوست، یک نادوست هم داری! که هم تو را می‌زنند و هم «ساکت» را!

پیکانی‌های پراکنده
سوم- پیکان به ترکیب درستی دست یافته است: مدیر باشگاه، اکبر محمدی که از طایفه فوتبال‌بلدان آمده است! مربی تیم، عبدا… ویسی که خیلی وقت است جایش در بالای هرم فکرآوران فوتبال خالی می‌نماید! همفکری و همدلی ویسی با محمدی، می‌تواند گمشده پیکان و بلکه رویه تیمداری در فوتبال ایران باشد! دو مردی که زبان هم را می‌فهمند و زبان فوتبال را هم بلدند! پس بیراه نیست که پیکان را با وجود تمام بازیکنانی که از دست داده است، صاحب فوتبالی ببینیم که مطلوب است! شاید عبدا… ویسی و اکبر محمدی، همان زوجی باشد که فوتبال ایرانی دنبالش می‌گردد! دو اندیشه همگرا، دو تفکر هم‌افزا و مکمل یکدیگر!
پیکان اگر رخنه کند به محلات کوچک و بزرگ همسایه پیکان‌شهر، تیمی خواهد شد که بزرگترین نقص و کمبودش را برطرف خواهد کرد: …جمع‌آوری تماشاگرانی که پراکنده‌اند!

تیشه‌ها به سوی ریشه‌ها
چهارم- حرف‌های یک غریبه با ورزش که مدتی در این دایره حتی دست به قلم هم بود و صاحب اختیار، صرف نظر از درست و غلط بودنش، معنای ویژه‌ای دارد! سخنان آقای ابراهیمی نامی که در به این روز افتادن ذوب‌آهن، نه خودش که افکارش، تأثیر بارزی داشته است، مشتی است به نشانه خروار! مشتی برای زدن فوتبال! زدن تا مرز ناک‌اوت!
آقای ابراهیمی از مدیران باشگاه ذوب‌آهن، پیشنهاد تعطیلی فوتبال را می‌دهد و این حرفی نیست که بی‌خریدار هم باشد و همراهانی هم می‌یابد! دلیل هم روشن است:
مقایسه دستمزدها و پایمزدهای فوتبال با حقوق کارگران و کارکنان ذوب‌آهن! پولی که در کارخانه ساخته می‌شود و تیم ذوب را می‌پرورد! این بار خطر چقدر جدی می‌تواند باشد! دردسرهای مدیریتی فوتبال، کل فوتبال را با خطر مواجه کرده است! آقایان دست و دلباز، تیشه به ریشه زده‌اند! در مقام مقایسه، حرفی نمی‌توان در دفاع زد!

فاصله یک قدمی
پنجم- از هر چیز بگذریم، از شانس بزرگ پرسپولیس برای قهرمان شدن در لیگ آسیا نمی‌توان گذشت! همه دعواها و تمام دعوی‌ها، نباید دچار فراموشی‌مان کند که پرسپولیس، بشار رسن را می‌خواهد! پرسپولیس، شجاعش را لازم دارد و پرسپولیس بدون آل‌کثیر، حتی برای یک فینال در لیگ آسیا، فوق‌العاده کم دارد!
رسیدن به زیاده‌خواهی‌ها به جای خود! پیدا کردن راه حلی برای خروج از بن‌بست ناشی از درآمد نداشتن هم به جای خود! لیگ آسیا و قهرمان شدن، یک قدم از هم دورند، این فاصله را پر کنیم!