مذاکره کنید؛ تطهیر نه!
مذاکره کنید؛ تطهیر نه!

گروه سیاسی حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران پس از رأی اعتماد مجلس در توئیتی تاکید کرد همسایگان و آسیا اولویت او است نکته‌ای که پیشتر و در سخنانی که در جلسه بررسی صلاحیت خود در صحن علنی مجلس طرح کرده بود نیز وعده داد اما به باور ما دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در […]

گروه سیاسی
حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران پس از رأی اعتماد مجلس در توئیتی تاکید کرد همسایگان و آسیا اولویت او است نکته‌ای که پیشتر و در سخنانی که در جلسه بررسی صلاحیت خود در صحن علنی مجلس طرح کرده بود نیز وعده داد اما به باور ما دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در میان اولویت‎های منطقه‌ای و آسیایی خود، یک اولویت ویژه دارد و آن مواجهه هوشمندانه با افغانستانِ طالب‌زده است.
کشور افغانستان در دو دهه گذشته، یکی از بی‌دردسرترین همسایگان ما در مرزهای شرقی بود و حتی درگیری‌های مرزی، آدم‌ربایی و مزاحمت قاچاقچیان مواد مخدر نیز در مقایسه با راند اول قدرت‌گرفتن طالبان در سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ به کمترین حد خود رسیده بود و مناسبات دیپلماتیک دو کشور نیز براساس احترام متقابل بین کابل و تهران برقرار بود اما امروز شرایطی بسیار پیچیده و تا اندازه‌ای هم مبهم برای کشور ما در مرزهای شرقی رقم خورد که موجبات نگرانی برای بسیاری از دلسوزان و تحلیل‌گران کرد.
جای تأسف است که طی دو سال اخیر، برخی تحلیل‌گران و رسانه‌ها از طرحی پرده‌برداری کردند که امروزه «تطهیر طالبان» و «طالب‌شویی» نامیده می‌شود.
انتقاداتی به حضور ملاعبدالغنی برادر در تهران و مذاکره با وزیر امور خارجه پیشین و نگاه دولت به این گروه تروریستی که هنوز درخصوص جنایت خود در کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در مزار شریف، مجازات نشدند، وارد بود اما دولتمردان وقت و برخی بازوهای رسانه‌ای از تغییر طالبان سخن گفتند و تأکید داشتند طاالبان امروز با طالبان بیست سال قبل فرق دارد و ما ضمن این‌که درخصوص «طالب» چنین نگاهی نداریم اما باور داریم راه مذاکره را نباید بر هیچ گروه و کشوری حتی اگر متخاصم باشد، بست.
براین اساس توصیه ما به وزیر امور خارجه جمهوری اسلام ایران این است که برابر همان سه اصل «عزت»، «حکمت» و «مصلحت» با این گروه که درحقیقت حاکم بر همه کشور شده است و امروز چیزی فراتر از یک گروه با سابقه تروریستی است، مذاکره کند اما تکرار می‌کنیم برای مذاکره کردن، نیازی نیست حتماً طرف مذاکره را «تطهیر» کنیم.
وزیر امور خارجه با این سابقه دیپلماتیک خود بهتر از هر کسی می‌داند مذاکره کرده اختصاص به دوستان ندارد و گاه به اقتضای شرایط باید با دشمن شماره یک نیز مذاکره کرد آن‌گونه که نبی مکرّم اسلام در حدیبیه با ابوسفیان نشست و پیمان صلح حدیبیه را به امضا رساند یا نظیر آنچه که رهبر معظم انقلاب حَفِظَهُ اللهُ آن را «نرمش قهرمانانه» نامیدند و به دیپلمات‌های دولت قبل إذن و اجازه دادند تا با آمریکا که به بیان بنیانگذار کبیر انقلاب «شیطان بزرگ» است، مذاکره کنند و حتی به توافق برسند.
مذاکره در روابط بین‌الملل در دنیای امروز یکی از شیوه‌های گریزناپذیر و گاه ضروری است تا حداکثر منافع ملی تضمین و دامنه خطرات احتمالی کم شود و امروز ما هم نیاز داریم به منافع درازمدت خود در کابل بیندیشیم چون بخشی از صادرات جمهوری اسلامی به این کشور است و مناسبات تجاری بخش خصوصی با این همسایه شرقی، بالاست و هم نیاز داریم تا بخشی از تهدیدات امنیتی که احتمال وقوع آن با تحکیم یک دولت ایدئولوژیک افراطی با گرایش سلفی در افغانستان بالا می‌رود، اقدامات پیشگیرانه انجام دهیم.
افغانستان در مجموع یک کشور واردکننده-مصرف‌کننده است تا تولید‌کننده و بخش قابل توجهی از اقلام مورد نیاز مصرفی روزانه شهروندان این کشور به‌طور سنتی، یا از گذرگاه مرز اسپین‌بولدک و کشور پاکستان وارد این کشور می‌شود و یا از مرز دوقارون و پل ابریشم و جمهوری اسلامی ایران.
شرایط جدید افغانستان موجب خواهد شد بسیاری از پیمانکاران و تاجران کشورهای غربی برای همیشه این کشور را ترک کنند و با توجه به نیازی که افغانستان به توسعه دارد، جا برای شرکت‌های ایرانی بیش از گذشته باز خواهد شد و دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی نباید از این فرصت مغتنم، دست بکشد و لازم است مسیرهای دیپلماتیک این مناسبات را هموار کند همان‌گونه که امروز کشور چین، ترکیه و روسیه خود را برای گسترش چنین مناسبات اقتصادی آماده کردند.
رییس دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم بهتر ازهر کسی می‌داند «دیپلماسی عمومی» یکی از بهترین مکانیسم‌ها برای تسهیل تجارت و گسترش مناسبات اقتصادی بین کشورها است و نباید اجازه دهد ماجرای بحران بین عربستان و قطر در سال ۲۰۱۷ -۱۳۹۶- تکرار شود. در آن بحران و قطع مناسبات اقتصادی عربستان و چند کشور عربی حوزه خلیج فارس با قطر که اقتصادی مصرفی و واردات‌محور دارد و با توجه به این نکته که جمهوری اسلامی ایران یکی از دلایل این مناقشه بود چون ارتباط دوستانه‌ای با قطر داشته و دارد، فضا برای فعالان بخش خصوصی ایران فراهم شد تا صادرات به قطر را ادامه دهند اما کوتاهی دستگاه دیپلماسی دولت تدبیر و امید موجب شد فضا برای ایران از دست رفت و ترکیه، چین و روسیه جای آن را گرفتند.
نکته آخر این‌که رهبر معظم انقلاب بارها بر درون‌زایی و برون‌گرایی اقتصاد مقاومتی تأکید کردند و برون‌گرایی اقتصاد نیز به صادرات نظر دارد و دستگاه دیپلماسی می‌تواند مسیر درست را شناسایی و ریل‌گزاری کند تا فعالان بخش خصوصی، با خیال راحت وارد این مسیر شوند و نیازی به گفتن نیست که یکی از شروط مهم جهش تولید و به چرخش درآوردن صنایع تولیدی داخل، رونق تجارت خارج و تکیه بر صادرات غیرنفتی و ارزآوری است.