انتشارات ققنوس کتاب «کودک ابدی» نوشته فیلیپ فورست را با ترجمه مرضیه کردبچه نشر داده است. این رمان از ۹ بخش و چند فصل تشکیل شده است. «نخستین برف»، «قصههایی در تاریکی»، «در جنگل زمان»، «باغ»، «آناتول و لئوپولدین»، «مانگا»، «بدهی مردگان»، «وندی» و «گردشی در سپیدی» عناوین فصول کتاب محسوب میشود. «کودک […]
انتشارات ققنوس کتاب «کودک ابدی» نوشته فیلیپ فورست را با ترجمه مرضیه کردبچه نشر داده است. این رمان از ۹ بخش و چند فصل تشکیل شده است. «نخستین برف»، «قصههایی در تاریکی»، «در جنگل زمان»، «باغ»، «آناتول و لئوپولدین»، «مانگا»، «بدهی مردگان»، «وندی» و «گردشی در سپیدی» عناوین فصول کتاب محسوب میشود.
«کودک ابدی» روایت بیم و امیدهای یک سال پایانی زندگی دختر نویسنده کتاب فیلیپ فورست است که دچار سرطانی نادر شده است. نوشتن این کتاب آخرین تلاش او برای زنده نگه داشتن فرزندش است.
در بخشی از مقدمه مترجم آمده است: «او نه تنها به واژه، بلکه به کل تاریخ ادبیات چنگ میزند تا راهی برای جاودان کردن کودک پیدا کند. گویی قصد دارد به شیوه هوگو یا شکسپیر اثری خلق کند تا بار دیگر در آن فرصت دیدار و گفتوگو با فرزند را داشته باشد. هر چند درونمایه مرگ در رمان بسیار پررنگ است، کودک ابدی از فرصت حیات، نشاط زندگی و قدران فرصتها بودن میگوید. رمان آکنده از شور زندگی است».
فیلیپ فورست، متولد ۱۹۶۲ در پاریس است و دکترای ادبیات دارد. در سال ۱۹۹۷ همزمان با آغاز همکاری با دانشگاه نانت، پا به عرصه رماننویسی گذاشت و با چاپ «کودک ابدی» کلیشه (منتقد ادبی ناتوان از خلق اثر ادبی) را درهم شکست. این رمان با کسب جایزه فمینای اولین رمان، جایگاه نویسنده را بهعنوان رماننویس تثبیت کرد.
در بخشی از این رمان در صفحه ۲۶۲ میخوانیم: «در گوش کسانی که دچار این وضعیت شدهاند تکرار میکنند: باید با بیماری و ناامیدی جنگید، نباید تسلیم شد، بهبودیتان به خودتان بستگی دارد، باید شایستهاش باشید. سربازهای کوچک شجاعی باشید!…به بیماریتان بتازید، پرچمها در باد، صدای طبل جنگی در سر، شمشیر بکشید. آنهایی که میمیرند نمیتوانند کسی را مسئول بدانند، مگر خودشان را. بهاندازه کافی به اقبالشان باور نداشتهاند. سلاح قوی زندهها را زمین گذاشتهاند. مثلا، باید به تیربارشان بست. آیا بیرحمی این واژههایی را که در همه مجلات تکرار میشود، این حرفهایی که بعضی پزشکها میگویند، اندازه میگیریم؟ مردن کافی نیست. آدم باید جرم سرنوشتش را هم به گردن بگیرد». کتاب «کودک ابدی» نوشته فیلیپ فورست با ترجمه مرضیه کردبچه در شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و با قیمت ۸۵ هزار تومان توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است.
مرضیه کردبچه مترجم کتاب «کودک ابدی» نوشته فیلیپ فورست که به تازگی به همت نشر ققنوس به چاپ رسیده است درباره نحوه آشنایی با این کتاب گفت: فیلیپ فورست منتقد ادبی است و یکسری از آثار و مقالات نقد ادبی او را خوانده بودم اما نمیدانستم که رماننویس هم هست تا اینکه طی مراسمی در فرانسه در بزرگداشت فیلیپ راث او هم حضور داشت و من اتفاقی روی میزی دیدم که آثار فورست، اورهان پاموک و فیلیپ راث گذاشته شده است و کتاب «کودک ابدی» را برداشتم و شروع کردم به خواندن. بخشهایی از کتاب را خواندم و بسیار برایم جالب بود. جستجو کردم و متوجه شدم که این رمان به فارسی ترجمه نشده است و در پایان همان مراسم با فورست صحبت کردم و به او گفتم که در کشور ما قانون کپیرایت رعایت نمیشود اما من دوست دارم این کار را ترجمه کنم و با او در ارتباط بودم.
او ادامه داد: احساس می کردم که جای خالی این نویسنده و منتقد بزرگ در ایران خالی است و اینکه این رمان با توجه به ویژگی های خاصی که دارد، چیزهایی را درباره بیماری سرطان، مرگ و… از نگاه و منظری متفاوت بیان می کند و همه این نکات من را برای ترجمه این رمان جذب کرد.
این مترجم در ادامه درباره محتوای رمان توضیح داد: «کودک ابدی» درواقع از زندگی واقعی خود نویسنده الهم گرفته شده است. دختر فورست در سه سالگی به سرطان مبتلا می شود و طی یک سال فوت می کند. در ابتدای این رمان هم بچه فوت می کند اما اینکه در این یک سال چه اتفاقاتی می افتد از زمانی که خانواده متوجه می شوند این کودک بیمار است، دور شدن ها و افت و خیزها، مواجهه با بیماری سرطان و اینکه ما عادت داریم خود را با اعداد و ارقام دلداری دهیم یا گاهی از این آمار بترسیم، در این رمان روایت شده است. به علاوه اینکه مساله نویسنده در این کتاب شخصی نیست و یک دغدغه فراتر را درباره بیماری و مرگ همه کودکان براثر بیماری، جنگ، قحطی و… روایت می کند و به مسائل مختلفی می پردازد.
او افزود: این رمان درباره مرگ صحبت میکند اما نمی توان گفت که یک رمان کاملا غمگین است بلکه آنقدر با صحبت و گفتگوهای خانواده و پدرودختر پر شده است که گاهی شیرین به نظر می آید.
کردبچه در ادامه درباره تخیل و واقعیت در این داستان تصریح کرد: این مرگ در زندگی نویسنده واقعا اتفاق افتاده است اما بخشی از آن میتواند تخیل باشد. حتی خودش در جایی می گوید «نمیتوانم بگویم تمام چیزهایی که در این رمان تعریف می کنم در آن تابستان دقیقا اتفاق افتاده است» بلکه الهامات از زندگی شخصی نویسنده دست در دست هم می دهند که به مسائل عمیق تری بپردازد. حتی در بخش های میانی رمان کاملا وارد ادبیات فرانسه می شود و درباره اینکه در این مقطع تاریخی ادبیات، نویسندگان به چه شکل هایی از مرگ بچه ها صحبت کردند یا شخصیت های بزرگی مانند ویکتور هوگو یا شکسپیر چگونه سعی کردند با خلق یک اثر ادبی بچههای خود را زنده نگه دارند و فضایی ایجاد کنند تا دوباره با آن فرزند از دست رفته گفتگو کنند، صحبت کرده است. بنابراین فکر می کنم این رمان هم برای خواننده علاقهمند به ادبیات جالب باشد و هم برای کسانی که ادبیات را به صورت حرفه ای دنبال می کنند.
این مترجم در پایان درباره دو اثر خود که در نوبت چاپ قرار دارند، گفت: یک کتاب از آثار ژول ورن در نشر ققنوس و یک رمان پلیسی جنایی در انتشارات فارابی در دست چاپ دارم که امیدوارم به زودی منتشر شوند.