به گزارش جمله، در این گفتوگوی نوروزی با کبری گودرزی، بازیگر محبوب سینما و تلویزیون، از حسوحال او در آغاز سال نو، خاطرات ماندگار نوروزی، آرزوهای تازه و نگاهش به سنتهای این جشن باستانی سخن گفتیم. او از لحظاتی گفت که بیش از هر چیز برایش معنا دارند و از اینکه چگونه نوروز، هر سال فصلی نو در زندگیاش میگشاید.
جمله: اگر نوروز را در یک کلمه توصیف کنید، کدام کلمه را انتخاب میکنید و چرا؟
زندگی دوباره؛ چون نوروز تنها یک تغییر تقویمی نیست، بلکه فرصتی است برای تولد دوباره. همهچیز جان میگیرد، از زمین و درختان گرفته تا دلهای ما. نوروز لحظهای است که طبیعت از نو متولد میشود و انسان نیز همراه با آن میتواند مسیر تازهای برای زندگیاش رقم بزند.
جمله: اگر فقط یک روز از سال جدید را میتوانستید به یادگار از گذشته تغییر دهید، کدام روز بود و چرا؟
اولین روزی که برف آمد؛ آن روز برایم حس سرزندگی داشت. تماشای برف که آرام و بیصدا روی زمین مینشیند، حس ناب زندگی را در من زنده میکند. بارش برف و باران، نشانهای از تداوم حیات است، نشانهای که امید را در دلها زنده نگه میدارد.
جمله: چه چیزی در نوروز بیشترین ترس را به شما وارد میکند؟ آیا این ترس را با چیزی میتوانید کنار بگذارید؟
احساس اینکه یک سال پیرتر شدهام، اما این ترس با دیدن شکوفههای بهاری از بین میرود. وقتی میبینم درختان هر سال با طراوت بیشتری شکوفا میشوند، یاد میگیرم که سن فقط یک عدد است و انسان میتواند همیشه با امید و تلاش، دوباره رشد کند و جوانه بزند.
جمله: اگر نوروز یک کتاب بود، فصل اول آن چه داستانی را روایت میکرد؟
داستان تغییر و تحول؛ فصلی از کتابی که در آن زمین از خواب زمستانی بیدار میشود، درختان لباس سبز میپوشند، رودخانهها جاری میشوند و انسانها با شوقی تازه، امید را در دلهایشان زنده میکنند. این فصل، قصه شکوفایی و رویش است، قصهای که هر سال تکرار میشود اما همیشه تازگی دارد.
جمله: اگر میتوانستید یک سنت نوروزی را به گونهای نوآورانه تغییر دهید، چطور آن را دگرگون میکردید؟
نوروز را به یک جشن هدفمندتر تبدیل میکردم؛ هر روز یک نام داشت:
- یک روز برای درختکاری
- یک روز برای سر زدن به خانه سالمندان
- یک روز برای دیدار از بیمارستانهای بیماران اعصاب و روان
- یک روز برای دید و بازدید خانوادگی
- و یک روز برای طبیعتگردی و احترام به محیط زیست
این تغییرات نوروز را از یک جشن سنتی به جشنی برای مهرورزی، دوستی و احترام به طبیعت تبدیل میکرد.
جمله: اگر نوروز میتوانست از شما یک سؤال مهم بپرسد، آن سؤال چه بود؟
«سالی که گذشت، کولهبارت از چه چیزهایی پر شد؟»
پاسخ من: از تجربهها، خاطرات، درسهای زندگی، لحظات شیرین و تلخ، امیدها و آرزوهای تازه… و مهمتر از همه، یاد گرفتم که زندگی هرچقدر هم سخت باشد، همیشه راهی برای لبخند زدن وجود دارد.
جمله: اگر امسال تنها یک تصمیم میتوانستید بگیرید که تأثیر بزرگی بر آینده شما بگذارد، چه تصمیمی بود؟
راهاندازی یک تولیدی بزرگ برای کودکان کار. همیشه آرزو داشتهام محیطی فراهم کنم که این کودکان بتوانند استعدادهای خود را شکوفا کنند و از چرخه فقر خارج شوند.
جمله: نوروز برای شما بیشتر یک شروع است یا یک تکرار؟ آیا هر سال حس نو بودن و تازگی را تجربه میکنید؟
یک شروع دوباره… نوروز مثل یک صفحه سفید است که میتوان روی آن داستان جدیدی نوشت. هر سال حس تازگی و امید را با خودش میآورد، حس پاک شدن از گذشته و آغاز یک مسیر تازه.
جمله: چه چیزی در نوروز برای شما نماد حقیقت است؟ آیا این نماد را به چالش کشیدهاید؟
زندگی دوباره… این حقیقت را هر سال با کاشت سبزه و درخت و خانهتکانی دلها جشن میگیرم. نوروز یادآور این است که هر پایانی، آغاز تازهای را در پی دارد.
جمله: اگر میتوانستید یک سنت ایرانی را برای همیشه از بین ببرید، کدام یک را انتخاب میکردید و چرا؟
چهارشنبهسوری، نه به خاطر خود سنت، بلکه به این دلیل که دیگر آن اصالت و زیبایی گذشته را ندارد و به یک شب پرخطر تبدیل شده که هرساله باعث آسیبهای جدی به بسیاری از خانوادهها میشود.
جمله: اگر سفره هفتسین، نمایی از شخصیت شما را نشان میداد، چه اجزایی باید در آن باشد؟
- سرکه: نماد صبر و استقامت
- سماق: نماد تحمل سختیها
- سنجد: نماد عشق و دوستی
- سبزه: نماد تازگی و زندگی
- سکه: نماد ثروت و برکت
- سیر: نماد سلامتی و درمان
- سنبل: نماد شکوفایی و رشد
و اگر قرار باشد یکی از این سینها شخصیت من را نشان دهد، سرکه را انتخاب میکنم، چون استقامت و صبر همیشه جزئی از وجود من بوده است.
جمله: اگر سفره هفتسین به شما شخصیترین درس زندگی را میآموخت، آن درس چه بود؟
عشق، محبت و زندگی
جمله: اگر نوروز میتوانست یک خاطره خاص از شما را بگیرد و برای همیشه در ذهن شما باقی بگذارد، آن خاطره چه بود؟
لحظات دید و بازدید، یکدلی، پوشیدن لباس نو و خانهتکانی دلها…
جمله: بهترین عیدی که تا به حال گرفتهاید چه بوده است؟
تولد فرزندم، که زیباترین هدیه زندگیام بود.
جمله: اگر میتوانستید در لحظه تحویل سال در هر جای دنیا باشید، کجا را انتخاب میکردید؟
فقط ایران، استان لرستان؛ جایی که بوی بهار، طبیعت سرسبز و هوای دلنشینش برایم یادآور اصالت و آرامش است.
جمله: با کلماتی از قبیل؛ (پدر – مادر – باران – آینه – اشتیاق – شکوفه – طلوع – رسانه – تلویزیون) جمله بسازید.
پدر و مادر بهترین آینه برای شکوفا شدن هستند، بالاتر از هر رسانه و تلویزیون.
جمله: نظرتان راجع به مصاحبهکننده چیست؟
واقعاً مصاحبه چالشی و تأملبرانگیزی بود. ممنونم که با سؤالاتتان مرا به گذشته و خاطراتم بردید.
جمله: اگر بتوانید یک آرزو برای سال جدید داشته باشید که تأثیر عمیقی در زندگی شما و اطرافیانتان بگذارد، آن آرزو چه بود؟
آرزوی سلامتی، خوشبختی و آرامش برای همه انسانها.
جمله: اگر بخواهید در پایان این گفتوگو پیامی ماندگار و تاثیرگذار برای مخاطبانی که این مصاحبه را میخوانند به اشتراک بگذارید، آن پیام چه خواهد بود؟
عرض ادب دارم به همه مخاطبان عزیزم، امیدوارم در سال جدید بیش از هر چیزی به سلامتی جسم و روح خود اهمیت بدهید، مهربانی را فراموش نکنید و همیشه امید را در دل خود زنده نگه دارید
- نویسنده : فرزانه حسنی