دارد که شرایط عالی است و پیشنهادهای طرف ایرانی توسط آمریکا وتو می شود و از سوئی دیگر آمریکایی ها معتقدند ایران زیاده خواهی می کند و نمی خواهد به برجام بازگردد. در این کش و قوس، آژانس انرژی اتمی نسبت به ایران سختگیرتر شده وایرانی ها نیز هر روز از یک دستاورد هسته ای […]
دارد که شرایط عالی است و پیشنهادهای طرف ایرانی توسط آمریکا وتو می شود و از سوئی دیگر آمریکایی ها معتقدند ایران زیاده خواهی می کند و نمی خواهد به برجام بازگردد. در این کش و قوس، آژانس انرژی اتمی نسبت به ایران سختگیرتر شده وایرانی ها نیز هر روز از یک دستاورد هسته ای رونمایی می کنند یا خبر توسعه ای تازه می دهند.
۲۸ آذرماه قرار است که آژانس انرژی اتمی در مورد ایران نظر بدهد. برخی معتقدند با گزارش جدید آژانس «اسنپ بک» به کار خواهد افتاد وبرخی دیگر معتقدند آمریکا جرات این کار را ندارد و روسیه و چین اجازه زورگویی به طرف های غربی را نمی دهند. منتقدان این نظریه اما می گویند وقتی پای هسته ای شدن ایران در میان باشد و نگرانی همسایه ها تشدید شود، چین و روسیه نیز به دلیل منافع مشترک با کشورهای همسایه ایران و غربی ها، پشت ایران را خالی می کنند و خواستار کُند شدن توسعه هسته ای ایران و بازگشتش به برجام خواهند شد.
نتیجه این دعوای سیاسی در زمین سیاست مشخص خواهد شد اما عوارضش بر اقتصاد کشور سرریز می شود و نگرانی های روانی از افزایش نرخ ارز را بالا می برد. جامعه ایران نشان داده که شاخک های احساسی بسیار دقیقی دارد و پیش از آنکه موج تورم به ساحلش برسد، خود را به دل دریا خواهد زد. به همین خاطر کنترل نرخ ارز به عنوان یکی از سوپاپ های اطمینان اصلی نظام برای پایداری سیاسی و اجتماعی کشور، آنهم در شرایط شکننده امروز ضروری است.
بررسی روند قیمت دلار در یکسال گذشته به خوبی نشان می دهد که بازار این ارز جهان روا در ایران تا چه اندازه در گرو مذاکرات هسته ای است. اگر نمودار ۱۸ ماهه نخست ریاست جمهوری سه رییس جمهور اخیر یعنی احمدی نژاد، روحانی و رییسی را ترسیم کنیم خواهیم دید که تنها دولت سیزدهم است که در ۱۸ ماهه نخست افزایش مداوم نرخ ارز را با شیب های تند تجربه کرده است. احمدی نژاد اما در یک سال و نیم اول موفق به ایجاد ثبات در بازار ارز شد. یعنی نرخ برابری دلار به ریال از ماه آغاز کار دولت تا ۱۸ ماه بعد از آن تقریبا ثابت بوده است.
اما آمارهای روحانی در این زمینه بسیار بهتر از دو رییس جمهور دیگر است و دولت تدبیر و امید در یکسال و نیم نخست موفق به کاهش نرخ دلار شده بود. اگرچه به گفته رییس کل بانک مرکزی وقت این کاهش، منطق اقتصادی نداشت اما یکی از مهمترین دلایل آن را باید در افزایش امیدواری جامعه در ۱۸ ماهه نخست دولت روحانی و تلاش پیوسته دولت برای مذاکره با قدرت های جهانی جستجو نمود.
در دولت سیزدهم اما شرایطی کاملا برعکس درجریان بوده و مذاکرات به مرور شکست خورده است و همین مسئله دلیل روشن برای چرایی افزایش قابل توجه نرخ ارز در ۱۸ ماهه نخست ریاست جمهوری آقای رییسی است. احسان سلطانی، تحلیلگر اقتصادی در همین زمینه نوشت: “در شرایطی قیمت دلار روند صعودی طی می کند که در دور ریاست جمهوری قبل از رئیسی، قیمت دلار ۵۳۰ درصد افزایش یافته بود. با این که مقرر بود با حذف ارز ترجیحی قیمت ارز کاهش پیدا کند، در یازدهم آبان ماه نسبت به اردیبهشت ۱۴۰۱، قیمت دلار آزاد ۷۳۰۰ تومان و قیمت دلار نیما ۲۴۰۰ تومان افزایش یافت. افزایش قیمت دلار یعنی تداوم و تشدید فلاکت و مصیبت مردم، یعنی افزایش قیمت همه چیز از آب معدنی و پوشک بچه گرفته تا غذا، دارو و اجاره خانه. این قیمتهای دستوری غیرواقعی دلار مبنای قیمت همه چیز حتی کالاها و خدمات دولتی قرار خواهد گرفت. دولت هیچ عزم و اراده و برنامه ای برای اصلاح وضعیت اقتصاد و بهبود معیشت مردم در دست ندارد.” بررسی نرخ ارز در یک هفته اخیر هم موید این حقیقت تلخ است که نرخ دلار همچنان در مسیر صعودی است و همین مسئله موجب شده که مردم دوباره برای حفظ ارزش سرمایه خود به بازار دلار مراجعه کنند. به باور برخی فعالان، اظهارات تلویحی رابرت مالی مبنی بر خروج برجام از اولویت آمریکا در ارتباط با ایران موجب شد که در روز دوم هفته، خریداران جسارت بیشتری برای ورود به بازار داشته باشند. این گمانه زنی به خوبی نقش سیاست خارجی به ویژه مسئله احیای برجام را در حوزه اقتصاد ایران نشان می دهد و تاکید می کند که اگرچه همه چیز به سیاست خارجی ربط ندارد، اما نمی توان به انکار نقش موثر آن ادامه داد و همه راه حل ها را در درون کشور جستجو کرد. برخی معاملهگران ارزی تصور میکنند بدون احیای برجام و برداشته شدن تحریمهای نفتی، درآمدهای ارزی به شکل معناداری بالا نخواهد رفت و این موضوع میتواند قدرت بازارساز در برابر نیروهای متقاضی را به تدریج کاهش دهد. در کنار این، برخی رسانههای داخلی خبر دادهاند که میزان مهاجرت در سال جاری بالا رفته است و این موضوع نیز میتواند سمت تقاضا را تحریک کند. البته برخی فعالان اشاره میکنند که با وجود برجسته شدن عوامل افزایشی، در روز یکشنبه اسکناس آمریکایی رشد معناداری را به ثبت نرساند. از نگاه آنها، این اتفاق نشان میدهد که افزایشیها برای غلبه بر بازارساز، کار راحتی پیش رو ندارند. افزایشیها برای برجسته کردن قدرت خود نیاز دارند دلار را از محدوده ۳۶ هزار و ۲۰۰ تومان عبور دهند و این ارز را به سوی سقف تاریخی ۳۶ هزار و۵۰۰ تومان حرکت دهند. اتفاقی که در بازار آزاد تا حد زیادی رخ داده و این پیام را مخابره می کند که در اقتصاد ایران، همیشه پای سیاست در میان است. این یعنی زمستان سخت نه تنها در انتظار اروپا، بلکه در انتظار اقتصاد ایران است که در حرف خود را بی نیاز از دلر می خواند، اما در عمل پایش در زمین ارز گیر است.