مهدی روزخوش / باشگاه پرسپولیس مثل خیلی از باشگاههای دیگر ایرانی پروندههای حقوقی متعددی در مراجع داخلی و بینالمللی دارد که در همه این پروندهها نقش یک بازنده را ایفا کرده است. البته که عمل نکردن باشگاه به تعهدات قراردادی خود اصلی ترین دلیلی شکستهای باشگاه در پروندههای مختلف بوده اما در […]
مهدی روزخوش /
باشگاه پرسپولیس مثل خیلی از باشگاههای دیگر ایرانی پروندههای حقوقی متعددی در مراجع داخلی و بینالمللی دارد که در همه این پروندهها نقش یک بازنده را ایفا کرده است. البته که عمل نکردن باشگاه به تعهدات قراردادی خود اصلی ترین دلیلی شکستهای باشگاه در پروندههای مختلف بوده اما در این بین فرصتهای حقوقی زیادی هم در اختیار پرسپولیس بوده تا به عنوان یک شاکی وارد میدان شود و در نهایت با یک پیروزی شیرین، حقوق مادی و معنوی خود را حفظ کند اما بررسی این فرصتها نشان میدهد، به دلایل گوناگون حقوق باشگاه تضعیف شده است. در این گزارش قصد داریم فقط به پروندههای یک سال اخیر اشاره کنیم و آنها را به دقت مورد بررسی قرار بدهیم.
برانکو و شکایتی که از الاهلی نشد
پرونده برانکو ایوانکوویچ و شکایتش از پرسپولیس، آشنا ترین پرونده برای هواداران سرخ است. مربی کروات که به خاطر دریافت نکردن مطالباتش، قراردادش را با پرسپولیس فسخ کرد و به الاهلی عربستان پیوست. بررسی پرونده این مربی نشان میدهد او در زمان جدایی حدود یک میلیون یورو بابت دستمزد ٩٧ – ٩٨ خود از سرخها طلبکار بود که باید آن را دریافت میکرد اما گافهای این مربی در زمان فسخ یکطرفه قرارداد با پرسپولیس و پیوستنش به الاهلی فرصت بسیار خوبی به پرسپولیس داده بود تا با طرح شکایت غرامت سنگینی را دریافت کند، اما این کار انجام نشد.
زمانی که برانکو ایران را ترک کرده بود، در یکی از نامههای خود از پرسپولیس خواسته بود قراردادش با این باشگاه «اقاله» شود. یعنی باشگاه و او مذاکره کرده و قرارداد به صورت دو طرفه فسخ شود اما وقتی از سوی پرسپولیس جوابی دریافت نکرد، درحالی که هنوز به طور رسمی قراردادش را فسخ یکطرفه نکرده بود، در تصاویر رسمی باشگاه الاهلی عربستان دیده شد. این یعنی پیش از فسخ رسمی قرارداد با پرسپولیس، با الاهلی عربستان به توافق رسیده بود. به همین خاطر تخلفی از سوی این مربی و باشگاه عربستانی صورت گرفته بود. نکته حائز اهمیت ماجرا اینجاست که برانکو با علم به این گاف، حاضر شده بود به پرسپولیس تخفیف ۵٠ درصدی بدهد تا پرونده بسته شود.
باشگاه پرسپولیس به خاطر محبوبیت برانکو و نادیده نگرفتن زحمت او، حاضر نشد از این مربی به فیفا شکایت کند اما در این میان پرسپولیس به راحتی میتوانست از باشگاه الاهلی عربستان به جرم تحریک سرمربی تحت استخدام خود به فیفا شکایت و با استناد به ماده ١٧ نقلوانتقالات فیفا، این باشگاه عربستانی را به پرداخت غرامت به اندازه مبلغ قراردادش محکوم کند. کاری که با وجود مستند سازی در کمیته حقوقی باشگاه انجام نشد و چرایی این موضوع هم مشخص نیست! در واقع اگر این شکایت انجام و به سرانجام میرسید، بر اساس رویههای قبلی فیفا، احتمالا پرسپولیس الاهلی را به اندازه کل مبلغ قرارداد برانکو ( حدود یک میلیون یورو) محکوم به پرداخت غرامت میکرد.
دفاعیه ١٣٠٠ صفحهای علیه برانکو چه شد؟
در دورهای که حکم شکایت برانکو از پرسپولیس از سوی کمیته تعیین وضعیت بازیکنان و مربیان فیفا صادر شده بود، سرخها پرونده را به CAS بردند تا بلکه بتوانند با خرید زمان، آخرین تلاشهای خود را برای احقاق حق باشگاه انجام بدهند. در آن روزها مهدی رسولپناه به عنوان سرپرست باشگاه در اظهارات عجیبی ادعا کرده بود که پرسپولیس لایحهای ١٣٠٠ صفحهای علیه برانکو به دادگاه عالی ورزش فرستاده است اما پس از مدت کوتاهی، CAS پرونده پرسپولیس را به دلیل ایراد شکلی رد کرد. در این بین دو سوال ایجاد میشود. چرا باید لایحهای که توسط کمیته حقوقی باشگاه تنظیم میشود، ایراد شکلی داشته باشد؟
اگر لایحه تعمدی با ایراد شکلی تنظیم شده، آیا نهادهای نظارتی آن را بررسی کردهاند؟ چه بسا که اگر دفاع خوبی در CAS انجام میشد، شاید پرسپولیس پول کمتری به برانکو پرداخت میکرد.
زیان ٧٨٠ هزار دلاری در پرونده کالدرون
در قرارداد گابریل کالدرون و پرسپولیس، بندی وجود داشت که اگر پیش از پایان سال ٢٠١٩ (٣١ دسامبر) ٣٠٠ هزار دلار از قرارداد مربی پرداخت میشد، او در صورت قطع همکاری با پرسپولیس (یعنی حتی اگر اخراج میشد) دیگر نمیتوانست باقیمانده قرارداد خود را طلب کند. در همین حال کالدرون پیش از پایان سال ٢٠١٩، حدود ١٧۵ هزار دلار خود را دریافت کرده بود و ١٢۵ هزار دلار باقیمانده با چند روز تاخیر در ژانویه ٢٠٢٠ به حسابش در قطر واریز شد. به همین خاطر مربی آرژانتینی توانست قرارداد خود را یکطرفه فسخ کند و با کشورش برود و در حالی که در خانه به استراحت مشغول بود، پرسپولیس را محکوم به پرداخت باقیمانده دستمزدش کرد. یعنی در واقع پرسپولیس به خاطر تاخیر چند روزه در پرداخت حقوق این مربی، حالا مجبور است ٧٨٠ هزار دلار دیگر به کالدرون و دستیارانش بپردازد درحالی که کاری برای باشگاه انجام ندادهاند.
در این بین نقش مدیر حقوقی وقت بسیار پررنگ است چراکه اگر مشاوره حقوقی درستی به مدیران باشگاه داده شده بود، احتمالا حقوق مربی آرژانتینی هم به موقع پرداخت میشد و او هم نمیتوانست کل پول قراردادش را طلب کند. البته اگر مدیران حقوقی پرسپولیس کمی دلسوزی به خرج میدادند، قطعا میشد با طرح یک مذاکره، حداقل باشگاه پول کمتری بابت غرامت بپردازد.
بودیمیر و ۵٠٠ هزار یورو ناقابل
مهاجمی بی کیفیت و سطح پایین شاید توصیف درستی از ماریو بودیمر باشد. او در دوره برانکو آمد تا در کنار علیپور مشکل گلزنی پرسپولیس را حل کند اما هرچه علیپور میدرخشید، مهاجم کروات بیشتر نشان میداد در حد نام پرسپولیس نیست. با این حال به لطف قرارداد ۵٠٠ هزار یورویی که با او منعقد شده بود، باید یک فصل و نیم پیراهن پرسپولیس را به تن میکرد اما پس از یک نیم فصل با زیرکی خاصی که به خرج داد، با فسخ یک طرفه قرارداد، باشگاه را محکوم کرد تا باقیمانده دستمزدش را هم بدهد.
در پایان فصل ٩٧ – ٩٨، پس از جدایی رسمی برانکو، بودیمر هم اعلام کرد اگر مطالباتش پرداخت نشود، به ایران بر نمیگردد، اما پرسپولیس با استناد به پرداختیهای قبلی که به او داشت (یعنی به صورت اسکناس حقوقش را داده بود) به این بازیکن نامه زد که به خاطر مشکلات تحریم، امکان واریز پول به حسابش در کرواسی نیست، به همین خاطر با حضورش در ایران میتواند دستمزدش را بگیرد. پرسپولیس سه بار به این بازیکن نامه زد و از او خواست به ایران بازگردد تا علاوه بر دریافت حقوقش به تمرینات برود اما او از این کار امتناع کرد. بودیمیر با فسخ یک طرفه قرارداد، به فیفا شکایت کرد. در آن مقطع پرسپولیس مستند سازی خوبی علیه این بازیکن انجام داده بود اما بعدها معلوم نشد چرا پرسپولیس در لایحه دفاعی خود، عملکرد منفعلی داشت و در نهایت به پرداخت ۵٠٠ هزار یورو محکوم شد.
بررسی دقیق این پروژه و مکاتبات انجام شده، نشان میدهد عملا باشگاه دست برنده را در اختیار داشت، اما عملکرد کمیته حقوقی پرسپولیس منجر به شکست در پرونده شد. در این میان سوالی که ایجاد میشود این است که آیا در این پرونده تعمدی بوده تا بودمیر بتواند به اندازه کل مبلغ قراردادش پرسپولیس را محکوم کند؟
١۵٠ هزار دلار بی زبان و آقای استوکس
آنتونی استکوکس با سروصدای زیادی در دوره مدیریت محمد حسن انصاریفرد جذب شد. انعقاد قرارداد با این مهاجم ایرلندی آنقدر برای مدیرعامل وقت پرسپولیس اهمیت داشت که خبر جذب این بازیکن را، با حالت عجیب، پس از برقراری تماس در یک برنامه زنده تلویزیونی اعلام کرد. با این حال مهاجم نام آشنا برای ایرانیها، با هزار ناز به ایران آمد و درحالی که مشخص بود اضافه وزن عجیبی دارد، تنها در چند مسابقه به عنوان بازیکن تعویضی به زمین رفت، که حاصلی در بر نداشت. آقای مهاجم که در زمان امضای قرارداد شش ماهه خود، از مجموع ٢٧٠ هزار دلار دستمزدش، ١۵٠ هزار دلار آن را دریافت کرده بود، پس از سفر پرسپولیس به امارات برای بازی شارجه، دیگر به ایران بازگشت نگشت تا اینگونه به قراردادش پایبند نباشد.
با این حال پرسپولیسی که محق ماجرا بود و میتوانست با استناد به قرارداد طرفین علیه بازیکن در فیفا طرح دعوا کند، پرونده را به کمیته تعیین وضعیت بازیکنان و مربیان فدراسیون فوتبال ایران برد تا مثلا از مهاجم خاطی شکایت کرده باشد. به راستی مدیران حقوقی پرسپولیس نمیدانستند آرای کمیته تعیین وضعیت بازیکنان و مربیان فدراسیون فوتبال ایران مورد تایید فیفا نیست و قابلیت اجرایی ندارد؟ یا باید باور کنیم تعمدی در کار بوده که پرونده این بازیکن به فیفا نرود تا محکوم به پرداخت غرامت نشود؟
در این پرونده نکتهای که میتوان به صراحت به آن اشاره کرد، این است که طرح یک شکایت و ارسال یک لایحه مستند به راحتی میتوانست علاوه بر بازگرداندن ١۵٠ هزار دلار پیش پرداخت، استکوکس را محکوم به پرداخت غرامت کند اما این کار از سوی پرسپولیس انجام نشد.
ترابی و پول ترانسفری که نداد
درباره مهدی ترابی و نحوه جدایی او حرف و حدیثهای زیادی مطرح است. او بندی در قراردادش داشت که اگر قرار بود به خارج از کشور برود، باید ٣۵ درصد قرارداد جدید خود را به پرسپولیسِ میداد اما مهاجم سرخها برای پیوستن به العربی قطر از این بند استفاده نکرد. او به واسطه بند دیگری که در قراردادش بود، به خاطر دریافت نکردن ٩٠ درصد از مطالباتش توانست قرارداد خود را یکطرفه فسخ کند و راهی قطر شود تا اینگونه دیگر پولی به پرسپولیس ندهند.
درباره این بازیکن و نحوه جداییاش هم باید گفت مدیران حقوقی باشگاه مقصر هستند. اینکه چنین بازیکنی بند جدایی درباره دستمزدش در قراردادش وجود دارد اما مدیران حقوقی باشگاه، به آن حساس نمیشوند بسیار عجیب است. مهدی ترابی تنها به خاطر دریافت نکردن ۵ درصد از قرارداد خود توانست قراردادش را یک طرفه فسخ کند و اگر با مشاوره صحیح حقوقیها این ۵ درصد به او پرداخت میشد، حالا برای پیوستن به الاعربی قطر باید پول خوبی هم به پرسپولیسِ میداد.
شجاع خلیلزاده و ابهامات فراوان
درباره شجاع خلیلزاده و نحوه جدایی او حرف و حدیثهای زیادی وجود دارد. از طرفی خودش مدعی است که فسخ یکطرفه قراردادش با پرسپولیس موجه بوده و از طرف دیگر پرسپولیس فسخ قرارداد را غیر موجه میداند اما آن چیزی که مسلم است، این است که اگر قرارداد خلیلزاده با پرسپولیس فسخ نمیشد، برای پیوستن به الریان قطر باید ۴٠٠ هزار دلار به پرسپولیس پرداخت میکرد. حالا او به قطر رفته، قراردادش هم امضا شده و با وجود مخالفت پرسپولیس، ITC هم برایش صادر شده است اما پرسپولیس به جای فیفا برای احقاق حقوق خود، به کمیته تعیین وضعیت بازیکنان و مربیان فدراسیون فوتبال ایران شکایت کرده است. یعنی پرسپولیس منتظر است فدراسیون فوتبال ایران، علاوه بر جریمه باشگاه الریان به خاطر تحریک بازیکنش، شجاع خلیلزادهای که در قطر بازی میکند را با محرومیت مواجه کند.
به راستی مشاور حقوقی پرسپولیس نمیداند آرای فدراسیون فوتبال ایران در مجامع بینالمللی قابلیت اجرایی ندارد؟ باشگاه پرسپولیس برای اینکه در دفاع از حقوق قانونی خود به فیفا شکایت نکرده، چه توجیهی دارد؟ اگر فرض بگیریم فسخ قرارداد خلیلزاده موجه بوده، چرا پرسپولیس از باشگاه الریان قطر به خاطر تحریک بازیکنش شکایت نمیکرده است؟
بررسی پروندههای یک سال اخیر باشگاه پرسپولیس به خوبی نشان میدهد ضعفهای آشکاری در کار بوده که این باشگاه به حقوق قانونی خود نرسد. اگر نگوییم تعمدی در این ضعفها بوده، باید پذیرفت استفاده از افراد نالایق در کمیتههای حقوقی باشگاه، زیانهای جبران ناپذیری را به پرسپولیس وارد کرده است، اما حالا با حضور جعفر سمیعی که وعده مبارزه با فساد را داده است، امید است با بررسی دقیق این پروندهها، با خاطیان و مصوبات زیانهای وارده به پرسپولیس برخورد شود.