احسان محمدی / آخرین بازی پرسپولیس – استقلال در لیگ برتر را که با نتیجه تساوی ۲-۲ تمام شد، کنار حمید درخشان و امیدرضا روانخواه دیدم. دو بازیکن از دو نسل متفاوت که یکی از آنها رفت و برگشت در شهرآورد گل زده و دیگری تجربه بردن بازی هم به عنوان بازیکن […]
احسان محمدی /
آخرین بازی پرسپولیس – استقلال در لیگ برتر را که با نتیجه تساوی ۲-۲ تمام شد، کنار حمید درخشان و امیدرضا روانخواه دیدم. دو بازیکن از دو نسل متفاوت که یکی از آنها رفت و برگشت در شهرآورد گل زده و دیگری تجربه بردن بازی هم به عنوان بازیکن و هم به عنوان سرمربی را در کارنامهاش دارد.
در لحظاتی حرص و جوش میخوردند اما نه برای هم کُری میخواندند، نه متلکهای فلفلدار به سمت هم شلیک کردند، نه توهینی در میان بود و نه تحقیری. بعد از بازی هم چای خوردند، دست دادند و رفتند پی زندگیشان. گوشیهای همراه اما لبریز بود از رکیکترین ناسزاها و بدترین تحقیرها و … این رفتار فقط خاص هواداران نوجوان نبود، حتی برخی بازیکنان و پیشکسوتان هم وارد این بازیهای کودکانه شدند.
کُری خون رگهای فوتبال است. لذت هواداری. مثل نمک و ادویه که خیلی وقتها غذا را خوردنی میکند اما برخی رفتارها نشان از عدم توسعه یافتگی ما میدهد. اسباب ناامیدی است و بیانگر این که چقدر کوتهبینانه به یک «بازی» نگاه میکنیم و بعد انتظار داریم پیشرفت کنیم!
پرسپولیس و استقلال در جام حذفی به هم خوردند؛ یک اتفاق هیجانانگیز در روزهای کرونایی. قاعدتاً باید خوشحال باشیم در روزهایی که بوی مرگ گرفته و در دستههای دویست تایی میمیریم، این فرصت را داریم تا یک شهرآورد دیگر را ببینیم. بین دو تیمی که بیوقفه مدعی هستند صاحب مکتبی غنی هستند و به عنوان بهترین تیم ایران و آسیای ۴۰ میلیون هوادار دارند اما بیانیه باشگاه پرسپولیس و وارد کردن اتهاماتی مربوط به گذشته یک کودکی تمامعیار بود. درست به اندازه آن طرح موزاییکی بیخود روی سکوها در دیدار مقابل ذوب آهن که یک «هیس بزرگ» را رو به رقبا نشان میداد. آنها با قاطعیت قهرمان لیگ شدند، با فاصله امتیازی دو رقمی از حریف سنتی و برای چهارمین بار متوالی، چه نیازی به این طرح داشتند؟
باشگاه پرسپولیس نمیتواند مدعی شود که این کار را کانون هواداران انجام داده و آنها دخیل نبودند. اگر کانون هواداران طرحی در نقد مدیریت باشگاه اجرا میکرد، باشگاه همین قدر اهل دمکراسی میشد و دست به سینه میایستاد و با نگاه میکرد؟
اگر از دیگران انتظار احترام داریم، خودمان هم باید یک قدم برداریم. اگر مدعی هستیم که رقبا باید به افتخار تیم قهرمان تونل افتخار بسازند، قهرمان هم رفتارش باید وقار قهرمانانه داشته باشد نه مثل تازه به دوران رسیدهها هیس نشان دهد! این سیاست چشم در برابر چشم و «اول اونا فحش دادن ما هم باید فحش بدیم» فقط به عمیقتر کردن نفرتها و تکثیر فحشهای جنسی میانجامد و احترام به حاشیه رانده میشود.
برخی بازیکنان سپاهان به بهانه اعلام چند پنالتی به سود استقلال مدعی ارادهای برای قهرمانی آبیها شده اند اما آیا واقعاً سپاهان در قامت یک مدعی ظاهر شد و شایسته پیروز شدن بود؟
همین نگاه باعث شده که باشگاه پرسپولیس با صدور یک بیانیه تهاجمی، حملهای پیشگیرانه به داورها و برگزارکنندگان مسابقه داشته باشد. پنهان کردنی نیست که آنها از اتهام اثبات نشده «مداخله وزیر» برای قهرمانی پرسپولیس دلچرکین هستند و از هیچ رفتاری برای تضعیف حریف کوتاهی نمیکنند اما سرانجام دمیدن در این کوره نفرت چیست؟
شاید نشود بر هوادار نوجوان خرده گرفت اما بزرگترها و عاقلان چرا این کار را میکنند؟ اگر واقعاً به سلامت یک تورنمنت شک دارید و مطمئن هستید که از قبل برای قهرمانی یک تیم برنامهریزی شده، چرا وارد آن میشوید؟ چرا بازیگردانی میکنید؟
یک رفتار غلط، غلط است حتی اگر صد میلیون نفر آن را انجام دهند. مرد و مردانه به زمین بروید، حریف را شکست بدهید و محترم جشن بگیرید اما دست بکشید از این کودکیها و لجبازیها! بزرگ شوید و مثل بزرگان رفتار کنید!