پس کی قرار است یک نفس راحت بکشیم؟
پس کی قرار است یک نفس راحت بکشیم؟

جمله ـ گروه اقتصاد: گاز هست، ولی کم است. در چند روز گذشته مشکل افت فشار گاز به صدر اخبار رسیده و بسیاری از مردم با طعنه به دولتمردان، انتظار آنها برای فرا رسیدن زمستان سخت در اروپا را یادآور می شوند. اما رسانه های نزدیک به دولت معتقدند مشکل گازی زمستان امسال به دلیل […]

جمله ـ گروه اقتصاد: گاز هست، ولی کم است. در چند روز گذشته مشکل افت فشار گاز به صدر اخبار رسیده و بسیاری از مردم با طعنه به دولتمردان، انتظار آنها برای فرا رسیدن زمستان سخت در اروپا را یادآور می شوند. اما رسانه های نزدیک به دولت معتقدند مشکل گازی زمستان امسال به دلیل کم کاری دولت قبل در افزایش مخازن ذخیره گاز و عدم توسعه میادین
گازی است.
اینکه دلیل اصلی این مشکل چیست درحال حاضر هیچ کمکی به گرم شدن مردم، راه افتادن جایگاه های گاز و آغاز به کار مجدد کارگاه های تعطیلی شده به دلیل قطعی گاز نخواهد کرد. اما این سوال که چرا ایران توانایی بهره برداری رقابتی با قطر از میادین مشترک گازی را ندارد، افکار عمومی را آزار می دهد. ایرانی ها عادت ندارند که از کشوری کوچک و تازه تاسیس مثل قطر عقب بمانند و انتظارشان این است که مهمترین کشور خاورمیانه از پس مدیریت منابع انرژی خود بربیاید.
اتفاقی که رخ نداده و در حالیکه ما درگیر تامین گاز مردم هستیم قطر با جذب سرمایه خارجی و بهره گیری از میدان مشترک گازی به ثروتی دست یافته که بالاترین درآمد سرانه منطقه را دارد.
با عنایت به این حقیقت به نظر می رسد بیش از آنکه مشکل گازی فعلی تقصیر دولت خاصی باشد به نوع نگاه راهبردی ایران در حوزه تحریم ها بازمیگردد. بخش بزرگ مردم امیدوارند که ایران بعد از ۴ دهه بالاخره یک روز بدون تحریم را تجربه کند، اما موافقان تحریم درحال تدوین گفتمان اداره کشور علی رغم تحریم هستند و معتقدند مردم باید با این وضع کنار بیایند و به جای اینکه به فکر رفع تحریم ها باشند زندگی در تحریم را درست یاد بگیرند. برای این سبک زندگی از پیشنهاد لُنگ پوشیدن و نان خشک خوردن تا رفع پرتوقعی مردم ایران مطرح شده است. اما صحنه موید حقیقت دیگری است و آن هم این است که اساسا ایرانی ها بسیار کم توقع هستند و حداقل ۲۰درصد مردم درگیر زندگی با همان نان خشک و پوشاک تاناکورا هستند.
رییس اتاق بازرگانی تهران: قطر به اندازه بوشهر است اما بالاترین درآمد سرانه منطقه را دارد
در همین رابطه مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران دیروز در مراسم اعطای هفتمین نشان کارآفرینی امین‌الضرب، اظهار کرد: بخش خصوصی در این روزها تحت انواع فشارهای اقتصادی قرار دارد. تحریم‌های بین المللی کسب و کار فعالان اقتصادی را نشانه رفته و مصائب آن پیش از آنکه دامان سیاستمداران را بگیرد فعالیت بخش خصوصی را با چالش همراه ساخته است‌. امروز برای هیچ کس قابل کتمان نیست که شعارهایی مانند بی اثر قلمداد کردن تحریم‌ها چه لطمه‌های سختی به اقتصاد کشور وارد کرده است؛ نمونه آشکار آنکه درآمد ارزی رو به کاهش، جذب سرمایه گداری خارجی فرساینده و ناکافی شده، ورود محدود تکنولوژی مدرن به کشور و در نتیجه اقتصاد ایران کوچک شده و رتبه ایران در میان اقتصادهای جهان تنزل یافته است.
خوانساری افزود: تمامی این فرایندها در تورم فزاینده و سفره‌های کوچک شده مردم انعکاس یافته و اینکه امروز بخشی از طبقه متوسط به طبقه فقیر سقوط کرده است و این درحالیست که همزمان تحریم‌های داخلی هم به اهرم پرفشار علیه اقتصاد ملی ایران تبدیل شده است.
خوانساری تاکید کرد: ایران برای برون رفت از بحران‌های موجود اقتصاد باید نگاهی فراگیر و ملی بر مبنای توسعه و پیشرفت را بپذیرد. هیچ کشوری و هیچ جامعه‌ای و هیچ اقتصادی حداقل طی یک قرن اخیر موفق نشده از پس شرایط نامطلوب خود براید بدون انکه به سمت توسعه با محور بخش خصوصی و کارافرینی چرخش کند.اگر کارآفرینی محور باشد دستگاه سیاست خارجی به جای تحریم تراشی، به سمت تنش زدایی و رفع تحریم‌ها می‌رود.
وی گفت: باید اعتراف کرد بزرگترین چالش کشور در طول ۴ دهه گذشته، حکمرانی نامطلوب و دیوان سالاری بوده است که کشور را به ورطه عقب‌ماندگی انداخته و همچون موریانه با ایجاد رانت، فساد، انواع گسست‌های اجتماعی و اقتصادی، بروکراسی‌های پیچیده و بی عدالتی کشور را از مسیر توسعه دور کرده است‌. اقتصاد دولتی سالهای طلایی را که می تولنست فرصتی برای جهش اقتصادی همچون ترکیه، کره جنوبی، ژاپن، مالزی و اندونزی باشد
را از ما گرفت‌.
وی ادامه داد: چه دردناک است که کشور قطر که وسعتی به اندازه استان بوشهر دارد با جذب سرمایه خارجی، ارتباط سازنده و تعاملی با دنیا و بهره‌گیری از میدان گاز مشترک با ایران به ثروتی دست یافته که امروز با داشتن بالاترین درآمد سرانه در منطقه میزبان جام جهانی باشد و همه نگاه‌ها را به خود جلب کند. اما در این سوی خلیج فارس ما درگیر تأمین گاز زمستان مردم هستیم و به دلیل ناتوانی در جذب سرمایه‌گذاری برای توسعه میادین گازی نه تنها آرزوی استراتژیک صادرات انرژی را محقق نکردیم بلکه نیازهای خودمان را هم نتوانستیم تأمین کنیم.
اظهارات خوانساری بعنوان یکی از فعالان اصلی اقتصاد خصوصی ایران و دیدبان این حوزه به خوبی نشان می دهد که اوضاع چندان خوب نیست. این به معنای نابودی اقتصاد کشور نیست اما نشان می دهد که ایران تا رسیدن به ظرفیت واقعی اش فاصله زیادی دارد و پر کردن این شکاف بدون سروسامان دادن به سیاست بین المللی و جذب سرمایه گذاری و فناوری خارجی بسیار دشوار است و حتی ممکن است یک نسل را قربانی فقر و ناامیدی کند.
اگرچه بعید به نظر می رسد حاکمیت توجهی به اظهارات افرادی نظیر خوانساری کند و با همان الگوی همیشگی که این زمستان هم می گذرد، همه چیز را به دست گذر زمان بسپارند. در این الگو بعد از گذر از زمستان باید نگران بهار و سیلاب های فصلی اش بود، و بعد تابستان و کمبود برق، پاییز و آلودگی هوا و دوباره زمستان ۱۴۰۲ و مشکل کمبود گاز. تا وقتی این تسلسل ادامه دارد نمی توان توقع داشت که اقتصاد ایران به شرایطی با ثبات برسد و جامعه بتواند یک نفس راحت بکشد.