حمیدرضا عرب / بیهیچ اغماضی استقلال در لیگ نوزدهم اسفبارترین اوضاع مدیریتی خود در ۱۰ سال اخیر را تجربه کرد و حتی میتوان فصل جاری را که هنوز زمان قابل توجهی تا پایان آن باقی مانده یکی از پرچالشترین فصول تاریخ این باشگاه نامید. استقلال در فصلی که گذشت عملاً ۴ مدیرعامل را بر […]
حمیدرضا عرب /
بیهیچ اغماضی استقلال در لیگ نوزدهم اسفبارترین اوضاع مدیریتی خود در ۱۰ سال اخیر را تجربه کرد و حتی میتوان فصل جاری را که هنوز زمان قابل توجهی تا پایان آن باقی مانده یکی از پرچالشترین فصول تاریخ این باشگاه نامید. استقلال در فصلی که گذشت عملاً ۴ مدیرعامل را بر مسند مدیریت خود دید. ابتدا فتحی بعد خلیلزاده، سپس فتحاللهزاده و در نهایت سعادتمند! حال شاید با روی کار آمدن سعادتمند که مورد حمایت بالادستیها هم قرار دارد، لااقل تا پایان فصل دیگر شاهد تغییرات در مدیریت این باشگاه نباشیم.
در همین حال میبینیم که بدنه هیأت مدیره این باشگاه تقریباً خالی شده و سعادتمند به تنهایی زمام امور را در دست گرفته که حضور تنها یک مدیر به اصطلاح پای کار در این تشکیلات عریض و طویل خطایی است نابخشودنی. بعد از موافقت با جدایی فتحاللهزاده، دو عضو دیگر هیأت مدیره نیز از سمت خود کنارهگیری کردند. هرچند در هفته جاری خبرهایی مبنی بر بازگشت احتمالی خلیلزاده و منزوی به گوش رسید اما هیچ یک از این دو عضو هیأت مدیره تا امروز در باشگاه آفتابی نشدهاند و حتی درباره نحوه همکاری خود با باشگاه نیز توضیحاتی ندادهاند.
این وضعیت در حالی معمای مدیریت استقلال را پیچیده کرده که پیشتر نیز میرشاد ماجدی و امیرحسین فتحی به جهت سازماندهی هیأت مدیره کنار گذاشته شدند تا استقلال با جدایی فتحی، فتحاللهزاده و استعفای ماجدی، منزوی و خلیلزاده ۵ تغییر را در ماههای اخیر تجربه کند و ناخواسته به باشگاهی آشفته در دایره مدیریتی بدل شود.
اکنون مدیریت باشگاه استقلال تنها به دست یک نفر است. فردی که پیشتر ریاست هیأت مدیره را هم به عهده داشت و درباره او گفته میشود که قابلیت سازمان دادن به اوضاع کنونی استقلال را دارد؛ ادعایی که بعد از ماجرای کمک خواستن از فردی به نام ابرا که قرار بود به سعادتمند پول بدهد زیر سؤال رفت و دستگاه نظارتی فیالفور وارد ماجرا شد و اجازه نداد این فرد مراودهای با باشگاه استقلال داشته باشد.
تحلیل اینکه دورنمای استقلال با شرایط فعلی و اتفاقات عجیب اخیر چگونه رقم خواهد خورد نمیتواند چندان دشوار باشد. اگر تصور کنیم سعادتمند به تنهایی و با هیأت مدیرهای ۲ نفره قادر است سنگهای بزرگ پیش روی استقلال را بردارد اشتباه بزرگی مرتکب شدهایم و چه بسا گافهای بزرگتری نیز داده شود.
از همه نگرانکنندهتر جریان موافق او در فضای مجازی است که بیآنکه حقایق را دریابند و پیرامونش بحث کنند، تنها با تکرار این جمله که باید به مدیر جدید وقت داد، میکوشند جاده را برای مدیر جدید باز کنند و از هواداران وقت بگیرند، درحالی که این شیوه نادیده گرفتن مشکلات و عدم مطالبهگرایی هم خود سعادتمند را در دام خواهد انداخت و هم باشگاه استقلال و هوادارانش را.
پرواضح است که از زمان جدایی فتحی هیچ اتفاق مثبت و راضیکنندهای در باشگاه استقلال رخ نداده و تغییرات پیدرپی و عدم شفافیت در این حوزه آینده این باشگاه را سخت به مخاطره انداخته است. امروز شاید نقطه پرسش تنها احمد سعادتمند نباشد که برای بیرون آوردن استقلال از چالشهای مالی تا امروز هیچ برنامه روشنی را ارائه نکرده و در روزهای گذشته هم تیرش برای گرفتن کمک مالی به سنگ خورده.
به واقع باید دایره نگاه را گستردهتر کرد و از تصمیمگیران کلان باشگاه استقلال پرسید که دلیل این همه بیثباتی و رفت و آمدهای بسیار به هیأت مدیره استقلال چیست و مهمتر اینکه اکنون چرا هیأت مدیره استقلال تنها ۲ عضو دارد: یک عضو فعال به نام مدیرعامل و یک عضو خاموش به نام حجت نظری.
اگر منزوی و خلیلزاده راضی به بازگشت نیستند در سالی که ادعا میشود استقلال واگذار هم خواهد شد لازم است لااقل برای حفظ ظاهر هم که شده باشگاه استقلال از یک هیأت مدیره منسجم و کامل برخوردار باشد. کمترین ثمری که بودن افراد ورزشی و اقتصادی در هیأت مدیره این باشگاه دارد این است که کار تقسیم خواهد شد و علاوه بر آن تعدد نظرات به یقین کمک قابل توجهی به مدیرعامل خواهد کرد اما در حالی که استقلال بعد از جدایی استراماچونی نیاز به ترمیم اساسی در هیأت مدیره خود داشت میبینیم که شکلگیری هیأت مدیره به بنبست خورده و صفر تا صد کار به دست فردی سپرده شده که اولین روزهای مدیریتش بر یک باشگاه مهم و پرحاشیه را پشت سرمی گذارد. استقلال در فصلی که هنوز به پایان نرسیده در تغییرات مدیریتی و حتی فنی رکورد شکسته و کمبود بودجه نیز مزید برعلت شده تا نتایجش در بازیهای لیگ نیز تحتالشعاع قرار بگیرد.