در پایان رقابتهای لیگ قهرمانان از دور پنجم، نمایندگان ایران نتایج خوبی را به دست نیاوردند و این در حالی است که در امری بیسابقه هیچکدام از تیمهای ایرانی در این دور، گلی به ثمر نرساندند. دور چهارم رقابتهای مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا، بامداد امروز (چهارشنبه) با انجام بازی دو تیم الاهلی عربستان […]
در پایان رقابتهای لیگ قهرمانان از دور پنجم، نمایندگان ایران نتایج خوبی را به دست نیاوردند و این در حالی است که در امری بیسابقه هیچکدام از تیمهای ایرانی در این دور، گلی به ثمر نرساندند.
دور چهارم رقابتهای مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا، بامداد امروز (چهارشنبه) با انجام بازی دو تیم الاهلی عربستان و استقلال در حالی با نتیجه تساوی به پایان رسید، که عملاً هر چه به پایان مرحله مقدماتی نزدیک شدیم نتایج نمایندگان ایرانی نیز دچار افت فاحشی شد، تا جاییکه فولاد خوزستان علیرغم بازیهای خوبی که در دور رفت به نمایش گذاشت، مقابل السد تن به شکست داد و عملاً شانسی در بازی آخر نخواهد داشت. از طرفی تراکتور نیز با توجه به کسب تساوی مقابل پاختاکور، کار سختی برای صعود بهعنوان تیم دوم خواهد داشت. اما استقلالیها با کسب تساوی مقابل الاهلی برای صعود باید از سد الشرطه عراق بگذرند. پرسپولیس هم که صعودش به دور بعدی مسجل شده بود بازی را به نماینده امارات واگذار کرد.
آقای چراغپور ، بهعنوان اولین سؤال میخواستیم از شما بپرسیم که چرا روند نتایج نمایندگان ایران در رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا نزولی طی شده است و شما به یک کارشناس باسابقه تصور میکنید مشکل اصلی کجاست؟
همه ما میدانیم که در فوتبال مبحثی وجود دارد به نام آنالیز، این آنالیز به زبان ساده یعنی اینکه من میدانم که شما چطور بازی میکنید، آن حریف هم متقابلاً میداند که شما به شکلی بازی میکنید، اما حالا زمانی که قرار شده است طبق برنامه هر دو تیم همگروه، ظرف شش روز دو بار به مصاف هم بروند، دیگر آنالیز اثر خودش از دست میدهد و بهجای آن دانش فوتبالِ سرمربیان تیمها محک میخورد و مطرح میشود و اینجا است که تفاوت مربیان حرفهای مشخص خواهد شد چراکه همانطورکه گفتم، در بازی دوم دانش مربیان جایش را با آنالیز اولیه عوض میکند.
با این احتساب، دیدار دو تیم فولاد و السد را چطور در قالب این تعریف میتوان تحلیل کرد؟
درمجموع؛ هر ۴ تیم ما در بحث دانش، قافیه را به رقبایشان واگذار کردند و تمام حوادثی که اخیراً اتفاق افتاده بهخصوص در دیدار فولاد مقابل السد که شاگردان ژاوی با احتساب ۱۱ دقیقه از زمان بازی (با احتساب اوقات تلفشده)، ۱۰ نفرِ گلی را نپذیرفتند را در قالب این ظرف میتوان تعریف کرد. به نظر من دیگر لزومی ندارد با پرداختن به مسائل جزئی و اگر و اما وقت خودمان را تلف کنیم. من معتقدم کادر فنی فولاد همه کار کرد و هر آنچه را در چنته داشت رو کرد. آنها تقریباً همه تیم را با ۵ بازیکن جانشین تغییر دادند، دو شکل از مهاجم، دو شکل از هافبک را وارد زمین کردند و همچنین تغییراتی را در فاز دفاعی به وجود آوردند، تقریباً میتوان گفت هر کاری لازم بود انجام شد. اما آن چیزی که نمیگذارد از این چالش عبور کنیم بهاصطلاح KNOWLEDGE OF THE GAME است، یا همان سواد بازی است. درست همینجا است که یک پله به عقب برمیگردیم و از خود میپرسیم: این سواد از کجا باید حاصل شود؟
جوابش خیلی ساده است…
از کمیته آموزش و کلاسهای مربیگری. جایی که متأسفانه آن چیزی که امروز در کمیته آموزش ایران تدریس میشود به ۳۷ سال پیش برمیگردد، در شرایطی که سرعت تغییرات در فوتبال به حدی شده است که اگر یکشب را بدون مطالعه پشت سر بگذارید، روز بعدی کاملاً عقب میافتید. از نگاه من علت شکست فولاد مقابل السد، صرفنظر از پرداختن به تفاوتِ مهرهها، به علت تفاوت نگرش مربیان در فوتبال است.
درخصوص گلی که فولاد دریافت کرد به نظر شما آیا تفاوت در کلاس بازیکنان بود یا اینکه شما نظر دیگری دارید؟
شما یکبار دیگر گل “نام تائه هی” را بروید ببینید. انگار در تمرین این گل به ثمر رسیده است. بهطوریکه آن منطقه را گویا چوب گذاشتهاند و خالی کردهاند و به مدافعان گفتهاند کسی در این منطقه وارد نشود، چراکه این بازیکن میخواهد ضربه سر بزند. این بازیکن کرهای آنجا ایستاد و توپ ارسالی را ضربه زد، جالب اینجاست که قبل از اینکه توپ وارد دروازه شود، او شادی پس از گلش را انجام می دهدبه خاطر او میدانست که این توپ گل میشود. حالا شما این گل را بگذارید، کنار گلی که استقلال در دیدار مقابل الدحیل از الونگا در دریافت کرد. در آن صحنه، مهاجم حریف ما ضربه سر میزند، و وریا غفوری بااینهمه سال تجربه تنها نگاه میکند، او حتی فرصت نیافت روی پنجهاش بلند شود. حالا به نظر شما پذیرش دو گل یکشکل در دو تیم باشگاهی مطرح فوتبال ایران، صرفاً یک حادثه تلقی میشود یا اینکه برمیگردد به شناخت شکافِ خط دفاعی از طرف کادر فنی رقبایمان؟ خواهش میکنم از مربیانمان که این فیلمها را بگذارند و خودشان تجزیهوتحلیل کنند تا متوجه ضعف کار بشنود. مثلاً آن محوطه دریافت گل را بهصورت های لایت در هر دو بازی مشخص کنید، آخر چطور ممکن است. آیا جز این نیست که مدافعان ما را بهخوبی آنالیز کردهاند و متوجه شکاف بین مدافعان کناری و میانی تیمهای ما شدند.
آقای چراغپور با توجه به بازی استقلال عملکرد کادر فنی این تیم را تا به اینجا چطور ارزیابی میکنید؟
من تنها یک سؤال از این دوستان دارم که در دیدار برگشت مقابل الدحیل، با توجه به اینکه هنوز دقایقی تا انتهای بازی باقیمانده است و همچنین وجود ۴ یا ۵ مربی روی نیمکت، چطور ممکن است فرایند تقسیم بازیکنان در هنگام تعویض بهجایی برسد که به دیاباته بگویند به هر قیمتی است باید تا پایان بازی را ادامه بدهی؟ یعنی مربیگری تا این حد پیچیده است که شما یک تعویضت را برای حوادث از پیش تعیین نشده نگه ندارید؟ یا آنکه چرا باید بازیکنی را به زمین بفرستید که از ده پاس ارسالی ۸ پاس رو به عقب بدهد؟ شما میدانید منظور من کدام بازیکن است و من دلم نمیخواهد اسمی بیاورم چراکه اصلا به اشخاص کاری ندارم.
آقای چراغپور ما در این تورنمنت همانطور که از قبل قابل پیشبینی هم بود، میدانستیم که ازلحاظ آمادگی جسمانی با مشکل مواجه میشویم. ازنظر شما نمایندگان ایران در مقوله بدنسازی و پرداختن به این موضوع بهطورکلی به چه شکلی عمل کردند؟
ببینید آمادگی جسمانی یک مقوله بسیار پیچیدهای است، ضمن اینکه فراموش نکنیم، بازیکنان ما از یک منطقه معتدل هوایی به منطقهای منتقل شدند که هر ۶ ساعت آب بدنشان را از دست میدهند، همانطور که در عکسها و فیلمهای ارسالی که تماشا میکنیم، میبینیم که چطور لباسهای بازیکنان ما در همان ۵ دقیقه ابتدایی خیس عرق میشود، درنتیجه بافتهای عضله در این میان آب از دست میدهند و آمادگی جسمانی بهطور طبیعی تحلیل میرود و سطح مایعات بدن کمتر میشود .
با توجه به این صحبتهای شما درخصوص اثرات مخرب آب و هوایی میتوان نتیجهگیری کرد از دست دادن میزبانی چقدر برای باشگاههای ایرانی گران تمام شد.
در این خصوص باید بگویم سران AFC با اهدای میزبانی متمرکز به کشورهای عربی بزرگترین بزرگترین و بزرگترین لطف را در قبال باشگاههای حوزه خلیجفارس کرد. ممکن است که آنها بازیهای اول و دوم را واگذار کنند اما در ادامه با تحلیل رفتن قوای بدنی تیمهای مهمان، بهمرورزمان نتایج لازم را به دست میآورند که بخشی از آن برمیگردد به از دست رفتن آمادگی جسمانی تیمهای مقابلشان.
آقای چراغپور درخصوص استقلال و اینکه تا چه حدی غیبت دیاباته از ابتدای بازی تأثیرگذار بود؟
در ارتباط با دیاباته من معتقدم او اگر بهعنوان یک سانتر فوروارد در تیم حضور نداشته باشد ۶۰ درصد نیروی گزنده استقلال از بین خواهد رفت، چراکه هم خوب گل میزند و هم خوب پاس میدهد و مهمتر از هر چیزی، برای مهار او صرفاً یک مدافع کافی نیست و همین امر باعث میشود که مدافع یارگیر مهدی قایدی نتواند بهاندازه کافی روی او متمرکز شود و همین امر در قبال ارسلان مطهری نیز صادق است. دیاباته از آن دست مهاجمانی است که مدافع مستقیمش را بهاصطلاح میکوبد. هم دستش کار میکند هم آرنجش کار میکند، هم کتکخور است و هم کتک میزند اما وقتی او نباشد درصد گزندگی استقلال همانطور که گفتم ۶۰ درصد تحلیل میرود.
بهعنوان آخرین سؤال، با توجه به این موضوع که تیم فولاد دیگر شأنسی برای صعود ندارد، بزرگترین اشکال این تیم در این دوره از رقابت ها ازنظر شما در چه چیزی بود؟
من معتقدم فولاد یک در این مسابقات، یک مشکل ساختاری و اساسی داشت که این اشکال حتی در رقابتهای لیگ هم خودش را نشان داده بود. من این مشکل را الآن به شما میگویم.
تیم فوتبال یک محور مرکزی به نام اکسل مرکزی دارد. در تیم فولاد نوک این محور به شیمبا مهاجم برزیلی فولاد ختم میشود که بالغبر ۳۷ سال سن دارد. در محور دفاعی نیز ما به نام کولیبالی برمیخوریم که او نیز از مرز ۳۰ سال عبور کرده است. این در حالی است که سرزمین ایران، مخصوصاً استان خوزستان مملو از داشتن چنین استعدادهایی ناب و درخشان است. این محور بهنوعی رگ حیاتی هر تیمی به شمار میرود، در شرایطی که مجموع سن این دو بازیکنو پاتوسی بیش از ۱۰۰ سال میشود. خب این تیم بهطور طبیعی تحلیل میرود. در ۲۰ دقیقه آخر پاتوسی و شیمبا فقط راه میرفتند که متأسفانه باعث شد تا حذف این تیم در دور پنجم رقم بخورد.