امروز در آستانه برگزاری نمایشگاه کتاب کشور خالی از لطف نمیدانیم که بررسی کنیم آیا کتاب در سبد خرید خانوار جایی دارد یا خیر. به نوعی بهتر است این پرسش را اینگونه مطرح کرد: آیا کتاب میتواند جایی در سبد خرید خانوار داشته باشد؟
بر اساس آمار، آخرین گرانی کتاب مربوط به آبانماه سال گذشته است که اعلام شد علاوه بر ۳۰ درصد گرانی کلی، ملزومات آن هم ۴۰ درصد افزایش قیمت داشته است. ملزومات شامل هزینههای چاپ، صحافی، حملونقل، ویراستاری و … است. البته بر همگان مبرهن است که آمارهای گرانی در کشور ما بیشتر یک گزاره خندهدار است چراکه معمولا گرانی آنچنان که در واقعیت محسوس است، با آمارها کیلومترها فاصله دارد. اما با اتکا به همان آمار هم با دادههای نزدیک به فاجعه مواجه میشویم. بر اساس آمار، میانگین قیمت کتاب در مهرماه ۱۴۰۳، حدودا ۲۰۶ هزارتومان است. در مقایسه با مهرماه ۱۴۰۰ که میانگین قیمت کتاب حدودا ۶۲ هزار تومان بوده، با رشد ۲۳۰ درصدی روبهرو میشویم. یعنی ۲۳۰ درصد گرانی تنها در سه سال. پرواضح است که اصلیترین علت این تورم فزاینده هم گرانی کاغذ است.
گزارشهای رسمی نشان میدهند هزینههای فرهنگی خانوار ایرانی تنها ۲.۸ درصد از کل هزینههای سالانه را شامل میشود، درحالیکه این رقم در میانگین جهانی بین ۵ تا ۷ درصد برآورد شده است. از این میزان، سهم خرید کتابهای غیردرسی و مطبوعات کمتر از ۰.۵ درصد است که نشاندهنده جایگاه متزلزل کتاب در سبد مصرف فرهنگی جامعه است. نرخ تورم سالانه در سال ۱۴۰۲ حدود ۴۵ درصد اعلام شد اما افزایش قیمت کتاب در یک بازه ۳ ساله (۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳) بیش از ۲۳۰ درصد بوده است.
در این میان باید باز هم ردپای تحریمها را در بحران به وجود آمده جستجو کرد. تحریمها و محدودیتهای مراودات اقتصادی نهتنها تولیدکنندگان و فعالان عرصه چاپونشر را برای تهیه ملزومات و سهولت تجارت گرفتار کرده، بلکه فضای مشوش اقتصادی، دست محتکران و اخلالگران بازار را نیز باز گذاشته است و مجموعه اینها باعث شده که کتاب و کتابخوانی در یک مورد رتبه اول را در کشور کسب کند و آن هم تورم است. اینکه امروز سرانه مطالعه در کشور پایین و نزدیک به مرز فاجعه است، به علت همین است که اقتصاد، ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ دارد و سخت بتوان انتظار داشت دغدغه کسی که در روزمرهترین مخارج زندگی خود مانده است، مطالعه و آگاهی باشد.
بررسی سیاستهای سایر کشورها در حوزه حمایت از مطالعه، نشان میدهد که چقدر دخالت دولت و هزینه کردن کشور در این راستا توانسته ثمربخش باشد. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، مطالعه به عنوان بخشی از حقوق فرهنگی شهروندان در نظر گرفته شده و دولتها با ارائه یارانه به کاغذ، کاهش مالیات بر کتاب و حمایت از کتابخانههای عمومی، هزینه مطالعه را برای شهروندان کاهش دادهاند. به عنوان مثال، در کشورهای اسکاندیناوی، بودجه اختصاصیافته به کتابخانههای عمومی نهتنها امکان دسترسی رایگان شهروندان به کتابهای روزآمد را فراهم میکند، بلکه از طریق برنامههای حمایتی، امکان دریافت کتابهای درسی و دانشگاهی با قیمتهای یارانهای را نیز فراهم کرده است. در فرانسه و آلمان، مالیات بر کتاب تنها ۵ تا ۷ درصد است، در حالی که در ایران، هرچند کتاب از مالیات بر ارزش افزوده معاف است اما هزینههای جانبی مانند اجاره بالای کتابفروشیها، هزینههای چاپ و توزیع، عملاً تأثیری مشابه بر افزایش قیمت کتاب دارند.
نمایشگاه کتاب فرصت بسیار غنیمتی برای این مهم است. چراکه حضور عمومی در آن و جلب شدن توجه همگانی نسبت به بزرگترین رویداد فرهنگی و ادبی کشور، میطلبد که با کمی آسانگیری اقتصادی و هزینهکرد و دخالت دولت، جامعه را به سمت مطالعه سوق داد؛ اینکه کیفیت آثار ادبی تالیفی و برگردانشده در همین سالهای تحت تورم چگونه بوده و اصلا ارزش هزینه کردن دولت را دارد یا نه، خود بحث مفصل دیگری است، در ابتدای امر این مهم است که مطالعه افزایش یابد چراکه از دل همین توجه و جذب مخاطب، اشکالات و شکافهای محتوایی آثار تولیدی نیز استخراج خواهد شد.
گفتنی است؛ سیوششمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از ۱۷ تا ۲۷ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ با شعار «بخوانیم برای ایران» در محل مصلای امام خمینی(ره) برگزار خواهد شد.
- نویسنده : سایه برین/ روزنامهنگار