کدام «بزرگی» گمشده؟
کدام «بزرگی» گمشده؟

      وصال روحانی / حرف‌های احمد مددی سرپرست جدید باشگاه استقلال در مصاحبه‌ای تلویزیونی طی جمعه گذشته شباهت زیادی با اظهارات احمد سعادتمند مدیرعامل اخیراً خلع‌شده این باشگاه طی فروردین‌ماه امسال داشت. هنگامی که تازه حکم مدیریت وی صادر شده بود و او هم در مصاحبه‌ای با تلویزیون آینده‌ای درخشان را برای باشگاه […]

 

 

 

وصال روحانی /

حرف‌های احمد مددی سرپرست جدید باشگاه استقلال در مصاحبه‌ای تلویزیونی طی جمعه گذشته شباهت زیادی با اظهارات احمد سعادتمند مدیرعامل اخیراً خلع‌شده این باشگاه طی فروردین‌ماه امسال داشت. هنگامی که تازه حکم مدیریت وی صادر شده بود و او هم در مصاحبه‌ای با تلویزیون آینده‌ای درخشان را برای باشگاه ترسیم کرد حال آنکه در زمان خلع در دهه دوم مهرماه و یکی دو روز قبل از روی کار آمدن مددی، آبی‌ها براساس برنامه‌ها و کارهای او به خاک سیاه نشسته بودند.
همه امیدواری‌ها و اظهارات خوش مددی و اینکه باشگاه می‌تواند به بهترین دوران خود برگردد، در پس‌زمینه‌هایی از شدیدترین بدهکاری‌ها به امثال استراماچونی و شفر و همچنین بسته شدن پنجره‌های نقل و انتقالاتی به ‌همین دلیل و در حالی بیان و عیان شد که آبی‌ها حتی اطمینانی به حفظ دیاباته و قایدی ندارند. از آخرین مهلت دیاباته برای دریافت مطالباتش صفر روز باقی مانده است و قایدی حتی اگر امروز جذب یکی از پیشنهادهای پرتعداد خارجی‌اش نشود، فردا جذب خواهد شد. دل علی‌ کریمی هم با باشگاه‌های اروپایی است و لژیونرشدن چیزی است که شامل روزبه ‌چشمی هم شده است. در ازای این رفته‌های عینی و احتمالی فقط دو خرید قابل ذکر و آینده‌ساز برای آبی‌ها شکل گرفته که محمدرشید مظاهری و محمدحسین مرادمند را به ‌اردوی آنها کشانده و بقیه صیدهای آنان بازیکنانی هستند که هرچند زحمتکش و قابل احترام‌اند اما بعید است آبی از آنها لااقل برای تیمی به بزرگی استقلال گرم شود.

فقط یک جام
حالا که صحبت از بزرگی استقلال شد و وعده مددی برای احیای این خصلت را هم قلمی کردیم، وقت آن است که از دوستان بپرسیم اشاره‌شان به کدام بزرگی از دست رفته در اردوی استقلال است؟ آبی‌ها البته بسیار بزرگ بوده و طی ۷۵ سال فعالیت جام‌های متعددی برده‌اند اما در هفت سال اخیر استقلال فقط یک جام تصاحب کرده که همان جام حذفی دو فصل پیش است که در زمان مربیگری وینفرد شفر و با گل‌های حساس مامه ‌تیام امکان‌پذیر شد. طی این مدت طولانی آبی‌ها حتی یک ‌بار هم قهرمان لیگ برتر نشده‌اند و این در حالی است که حتی استقلال خوزستان بی‌پشتوانه یک بار به این افتخار رسیده است. پیش از هر چیز طی این مدت باشگاه استقلال چوب اهلیت نداشتن مدیرانش را خورده که برخی حتی شش ماه هم در این باشگاه عمر نکرده‌اند. امروز مدیری که شاید به همان جمع تعلق داشته باشد آینده‌ای را برای باشگاه ترسیم می‌کند که مشکلات عظیم باشگاه احتمال تحقق آن را اندک می‌سازد.
این معضلات از همان قماشی است که سعادتمند را هم زمینگیر کرد و تنها وجه برتری احتمالی مددی بر سعادتمند شاید این نکته باشد که او حرکت براساس منطق را بر بلندپروازی‌های بی‌پایه و اساس ارجح بشمرد و کمتر به ‌فکر مطرح کردن خود باشد. زخم‌های دوران سعادتمند که قرار است توسط مددی ترمیم شود، از آرزوها و کارهای مردی نشأت می‌گرفت که معیارهای خوب و بد از نظر او مشخص نبود. او ایراد می‌گرفت که چرا فرهاد مجیدی حتی یک بار به دیدن وی نیامده است اما هرگز نگفت سفر پرهزینه به اروپا برای به اصطلاح راضی کردن استراماچونی و شفر به تخفیف دادن مطالبات‌شان چرا اینقدر بی‌ثمر مانده است. او و علی خطیر که قبل از وی در دوران خلیل‌زاده و فتحی مانورهای پر سر و صدای زیادی داد، طوری در مورد استقلال تصمیم‌گیری و اقدام‌های یکطرفه می‌کردند که گویی عالم و واقف به تمام جزییات‌اند حال آنکه دیدیم هر دو فقط باعث و بانی برخوردها و خالق چالش‌هایی در باشگاه شدند که وظیفه مدیران صرفاً جلوگیری از آنها است و نه خلق آن.

آمدن فکری اتفاق خوبی است اما…
جمع‌بندی بدهکاری‌های عظیم و همچنان پرداخت نشده آبی‌ها نشانگر این است که حتی بعد از تسویه حساب استقلال با برخی شاکیان خارجی‌اش بیش از ۱۰۰ میلیارد بدهی روی دست باشگاه مانده است و اگر قول سعادتمند در مورد تأمین و پرداخت آن جامه عمل پوشانده شد، احتمالاً قول‌ها و وعده‌های مددی نیز چنین ‌اثری خواهد داشت. آمدن محمود فکری و تیمی که با وی کار می‌کند و اغلب هم استقلالی‌های قدیمی‌اند اتفاق خوبی برای آنان است اما به‌ نظر می‌رسد در زمینه مدیریت تفاوتی اساسی در کار آنان به‌وجود نیامده و باز مشتی وعده و وعید در دور تازه تلاش برای آرام‌سازی هواداران بر زبان‌ها جاری شده است بدون اینکه ضمانتی بر اجرای آن باشد. البته استقلال سرمایه‌ای ارزشمند از بازیکنان توانا دارد. مادامی که یک مدیریت قوی پشت آنها و مربیان تیم نباشد، بعید‌ است که حتی مهارت‌های فردی و فنی و گروهی استقلال دلیل و وسیله‌ای برای نجات تیم از وضعیت تیره سال‌های اخیرش باشد و بیم آن می‌رود که «بزرگی» گمشده ‌این باشگاه همچنان گمشده باقی بماند.