ماجراهای اخیر تیم ملی فوتبال گویای این است که حال وهوای تیم ملی منهای نتایجی که گرفته به لحاظ حواشی خوب نیست. سئوال اول؛ بعد از صعود تیم ملی از دور اول و دادن پاداش به اعضای تیم چه اتفاقی افتاده که ملی پوشان بعد از یک برد دلچسب که با یک کامبک طلایی همراه […]
ماجراهای اخیر تیم ملی فوتبال گویای این است که حال وهوای تیم ملی منهای نتایجی که گرفته به لحاظ حواشی خوب نیست.
سئوال اول؛ بعد از صعود تیم ملی از دور اول و دادن پاداش به اعضای تیم چه اتفاقی افتاده که ملی پوشان بعد از یک برد دلچسب که با یک کامبک طلایی همراه بود این چنین در قول و قراری مشخص علیه فدراسیون فوتبال موضع گرفته اند؟
سئوال دوم؛ آیا فدراسیون فوتبال نسبت به بردهای تیم ملی در دور دوم تا این حد بی تفاوت بوده که صدای بازیکنان این چنین در آمده است؟ شاید مشکل از تامین بودجه برای پرداخت پاداش باشد اما چرا در این باره توضیحی داده نمی شود؟ گفته می شود آخرین پاداشی که به بازیکنان تیم ملی پرداخت شده مربوط به بازیهای بحرین بوده و در این ۵ بازی گذشته هیچ پاداشی به ملی پوشان پرداخت نشده است.
سئوال سوم؛چرا باید بدیهی ترین امکانات برای تیم ملی بزرگسالان به قدری نایاب شود که صدای بازیکنان این چنین در بیاید؟ مگر فدراسیون فوتبال در تاریخ ۹ شهریور اعلام نکرد با شرکت آل اشپورت قرارداد بسته است تا کلیه لباس های تیم ملی تامین شود؟ البته طی روزهای گذشته هم بابت البسه سایر تیم های ملی مثل فوتسال زنان و مردان و فوتبال زنان نیز مطرح شده بود.
سئوال چهارم؛ در بخشی از این پیام اعتراضی آمده است؛ در همین سفر لبنان با مشکلات زیادی از جمله زمین تمرین مواجه شدیم اما اعتراض مناسبی از طرف مسئولان فدراسیون صورت نگرفت. چرا فدراسیون فوتبال درحالی که می دانست قرار است چمن مصنوعی در اختیار تیم ملی قرار بگیرد نسبت به این وضعیت اعتراض نکرده و اگر اعتراضی صورت گرفته چرا اطلاع رسانی نشده است؟ چرا سرمربی تیم ملی در اینگونه مواقع سکوت می کند و راضی به حمایت از بازیکنانش نیست؟ اتفاقی که نوراللهی به آن اشاره کرد
سئوال پنجم؛ چه جریاناتی در طول بازی رخ داد که اسکوچیچ را این طور برآشفته کرد تا بعد از گل ایران مقابل نیمکت لبنان در اقدامی غیر حرفه ای شادی کند و به تبع این رفتار داور او را اخراج کند تا بازی حساس مقابل سوریه را روی نیمکت نباشد؟ سرمربی تیم ملی مگر نباید خودش آرام کننده شرایط باشد؟
سئوال ششم؛ در مواقعی که سرمربی تیم یا هر یک از بازیکنان تیم ملی که تحت فشار عصبی جریانات بازی هستند چه کسی باید به دنبال آرام کردن این فضا باشد؟ نقش مدیر تیم و دیگر دستیاران چیست؟ در اتفاقاتی که فیلم ها و عکس هایش همه جا پخش شده مدیر یا همان سرپرست تیم کجای ماجرا قرار دارد؟ آیا باید سردار آزمون سرمربی را صدا بزند تا وی را دعوت به آرامش کند و وقت کم باقی مانده تا پایان بازی را به او گوشزد کند؟
سئوال هفتم؛ پست مشترک بازیکنان تیم ملی منهای به حق یا ناحق بودنش گویای این است که آنها از مدتها قبل از مسائل مختلف دلگیر هستند اما کاش یکی از مربیان تیم ملی و البته فدراسیون فوتبال که باید ناظر بر شرایط مهمترین تیم ملی زیر مجموعه اش باشد، به این سئوال پاسخ دهند که چه شده که این بازیکنان به هیچ یک از اعضای کادرفنی و مسئولان فدراسیون فوتبال و کادر سرپرستی و مدیریتی تیم ملی اعتماد نکرده اند تا قبل از انتشار پست از طریق دیگری مطالبات خود را دنبال کنند؟ آیا کریم باقری که هنوز هم معتقدیم حضوردر پرسپولیس و تیم ملی اِنقُلت دارد، برای مدیریت کردن همین مسائل به کادر فنی اضافه نشده بود؟
سئوال هشتم؛ ماجرای مهدی طارمی با بی درایتی همراه شد و هنوز کسی متوجه نشد چرا یک بازیکن باید این چنین علیه سرمربی تیمش قد علم کند و باز هم برای کسی روشن نشد چرا کسی به سرمربی تیم ملی تذکر نداد هر حرفی را در هر مکان و زمانی نزند. حالا این سئوال مطرح است که آیا اعتراض مشترک بازیکنان تیم ملی به نوعی حمایت نامحسوس از طارمی است و این نفوذ مهاجم تیم ملی بین اعضای تیم ملی است که باعث شده در خصوص پاداش و سایر مسائل گلایه کنند؟
سئوال نهم؛ آیا منظور بازیکنان تیم ملی از این پست این نیست که توقع داشتند سرمربی تیم ملی در ایامی که گذشته برای خواسته های بازیکنان با فدراسیون فوتبال وارد چالش می شده و او باید این خواسته ها را مطرح می کرده؟
سئوال دهم؛ همه این مسائل باعث نمی شود تا به این نتیجه برسیم که با فدراسیون ناکارآمدی روبرو هستیم که در بخش های مختلف و در موضوعات گوناگون به مشکل می خورد؟ آیا باید وضعیت تیم ملی ما در آستانه صعود به جام جهانی این چنین باشد؟ شاید صداقت پیشه کردن در گفتار و وعده ندادن ها باعث شود تا بخشی از مشکلات حل شود.