گاهی هم از طرف برخی چنین اظهار میشود که مردم ایران همواره کالای خارجی را صرفا” به جهت خارجی بودن به کالای داخلی  قیمت و ، ترجیح میدهند بنظرم این گزاره نادرست است. بدلیل پایین بودن قدرت خرید، مردم همواره کالایی را که دارای کیفیت خدمات پس از فروش مناسب تری بوده و مطلوبیت بیشتری […]

گاهی هم از طرف برخی چنین اظهار میشود که مردم ایران همواره کالای خارجی را صرفا” به جهت خارجی بودن به کالای داخلی  قیمت و ، ترجیح میدهند بنظرم این گزاره نادرست است. بدلیل پایین بودن قدرت خرید، مردم همواره کالایی را که دارای کیفیت خدمات پس از فروش مناسب تری بوده و مطلوبیت بیشتری را تامین مینماید را ترجیح میدهند .حتی در بسیاری از موارد مصرف محصول داخلی نشانه تشخص است.  رستورانها با افتخار ، به عنوان مثال، هیچ  مصرف کننده داخلی از اینکه برنج خارجی مصرف میکند خوشحال نیست و به آن  افتخار نمیکند از مصرف برنج ایرانی سخن میگویند. این موضوع در مورد گوشت برزیلی، تخم مرغ ترکیهای و امثال آن مصداق دارد. بسیاری از محصولات نظیر پسته، زعفران، عسل، حبوبات، فرش دستبافت و غیره بدلیل کیفیت و عدم وجود نمونه خارجی برتر مورد استقبال مشتری ایرانی هستند.  پوشاک ، خدمات سیاحتی و تفریحی ، ولی همین مردم برای تفریح، مقصد خارجی را ترجیح میدهند. این ترجیح در مورد محصولات صنعتی هم مصداق دارد. بدون شک مشکل از مصرف کننده نیست. مشکل از فرآیندهایی است که منجر به تولید محصولاتی شده است که امکان رقابت با کالای خارجی را ندارد و یکی از دلایل آن، ضعف نظام استاندارد در کشور و پایین بودن سطح کیفیت آن است. تولید کننده ای که

امکان تولید محصول استاندارد و با کیفیت در کلاس جهانی ندارد نباید حق تولید محصول و انتظار حمایت داشته باشد. بخشی از سرمایه ملی کشور عملاً صرف صنایعی شده است که اساساً امکان تولید محصول استاندارد و با کیفیت ندارند. یکی از عمده دلایل گرایش مصرف کنندگان به کالای خارجی این است که تولید ملی ما نتوانسته در خیلی موارد به لحاظ قیمت و کیفیت نیازهای مصرف کننده ایرانی را برآورده کند. نباید توقع داشت مردم کالای ایرانی که کیفیت آن از کالای خارجی مشابه پایینتر است، خریداری کنند. به واسطه عدم تولید اعتماد نسبت به برند ایرانی از بین رفته، در حال حاضر واحد تولیدی ما اگر محصول با کیفیت هم تولید کند بدلیل قیمت  ،کالای با کیفیت بالا و حافظه تاریخی ملت نسبت به برند ایرانی با اقبال عمومی مواجه نخواهد شد، که در نهایت یا منجر به تعطیلی بنگاه می شود و یا دست به دامن لِیبل برندهای معروف خارجی میشوند تا بتوانند کالا را در پوشش برند خارجی به فروش برسانند.

– مسیر حمایت از تولید ملی باید با هدف رقابتپذیرکردن تولیدات در عرصه بازار داخلی و جهانی مورد بازنگری جدی قرار گیرد. رویکردی که نیازمند یک تفاهم ملی میان مصرفکننده، تولیدکننده و برنامهریزان است. ایجاد جذابیت برای مصرفکننده، بهبود خدمات پس از فروش و نوسازی صنایع راهکار عملی در حمایت از کالای ایرانی است. ارتقاءکیفیت، رقابتپذیرکردن کالاها و کاهش قیمت تمام شده محصولات سه رویکرد اصلی واحدهای تولیدی برای جذاب شدن مصرف کالای ایرانی است.  – سیاست های ارزی: سیاست های ارزی کشور طی چهار دهه گذشته همواره مبتنی بر ثابت نگاه داشتن نرخ ارز، مستقل از تورم بوده است. از آنجا که این سیاست امکان تحقق عملی در بلندمدت ندارد، نرخ ارز در دوره هایی که منابع اقتصاد اجازه می داده ثابت نگاه داشته شده است و پس از آن، طی یک یا چند جهش به مقدار تعادلی خود رسیده است