یک روانشناس گفت: با تشکیل سازمانهای مردم نهاد می توان برای بازماندگان و آسیب دیدگان حوادث، بستری برای بازگشت به زندگی عادی فراهم کرد. سهیل رضایی درباره فاکتورها و مؤلفههای روانشناسانه در تاب آوری شهری با اشاره به اهمیت تاثیرگذاری در حفظ آرامش افراد جامعه در زمان وقوع حادثه گفت: در درجه اول انتقال اطلاعات […]
یک روانشناس گفت: با تشکیل سازمانهای مردم نهاد می توان برای بازماندگان و آسیب دیدگان حوادث، بستری برای بازگشت به زندگی عادی فراهم کرد.
سهیل رضایی درباره فاکتورها و مؤلفههای روانشناسانه در تاب آوری شهری با اشاره به اهمیت تاثیرگذاری در حفظ آرامش افراد جامعه در زمان وقوع حادثه گفت: در درجه اول انتقال اطلاعات شفاف و صادقانه به افراد میتواند زمینه ساز عملکرد بهتر و سریع تر توأم با آرامش باشد؛ چرا که افراد با دانستن شرایط موجود میدانند چه واکنشی نشان دهند.
وی افزود: تا زمانی که برخی از رسانههای رسمی تصور می کنند با عدم انتشار اطلاعات میتوانند آرامش ایجاد کنند، افراد با به دست آوردن اطلاعات از منابع غیر رسمی دچار دوگانگی شده و همین امر افراد را با یک نا امنی فکری عظیم رو به رو می کند و افراد در کنار اطلاعات رسمی منتشر شده هر شایعه ای را میپذیرند.
رضایی ادامه داد: شایعات در زمان وقوع حادثه توسط افراد مضطرب منتشر شده و حجمی عظیم از اضطراب را به جامعه تزریق می کند، به همین طریق پیچیدگی های بحران و مشکلات پس از حادثه افزایش پیدا کرده و آسیب هایی از بازتاب حادثه، دیده می شود که از خود حادثه دیده نمیشود.
این روانشناس با تأیید اینکه فیلمبرداری و ثبت تصاویر توسط افراد در زمان وقوع حادثه بخشی از امداد رسانی را دچار حادثه میکند، گفت: صادقانه باید این سوال را مطرح کرد که در نهایت برای آتش نشانانی که در حادثه پلاسکو به محل حادثه رسیدند چه اتفاقی افتاد؟، در واقع تمام سیستم ها اعتراف کردند که مکانیزم امدادرسانی ایران عقب مانده تر از رشد ساختمان های ایران است و این که ساختمان پلاسکو حدود ۵۰ سال قبل ساخته شده، این سوال را بوجود می آورد که ما از ۵۰ سال پیش تا کنون آمادگی مقابله با ریزش ساختمانی مثل پلاسکو را پیدا نکرده ایم؟
رضایی ادامه داد: در این شرایط افراد مسئول هم باید آموزش ببینند که نوع واکنش آن ها به بحران چگونه باشد تا به طور نمونه حادثه هایی مثل کازرون رخ ندهد، بعضی از حوادث ناخودآگاه دست ساز تفکرات مدیرانی است که بلد نیستند سیستم را مدیریت کنند و نمی دانند که از طریق رفتارهای کلامیشان چه التهابی را به مردم منتقل می کنند.
حمایت پس از وقوع حادثه برای افراد اهمیت بیشتری دارد
وی با تاکید بر اینکه فارغ از نوع حادثه و آسیبی که اتفاق میافتد، حمایت پس از وقوع حادثه برای افراد اهمیت بیشتری دارد، گفت: برای مثال زمانی که بیمه وجود نداشت بعد از تصادفات رانندگی افراد به مشاجره میپرداختند و پرخاشگرانه تر برخورد میکردند؛ اما هم اکنون که افراد بیمه هستند بعد از تصادفات با آرامش فکری بیشتری رفتار می کنند. در واقع بروز حوادث کمک کننده است که بدانیم باید برای چه مسائلی آماده شویم و چه ابزار جدیدی را برای مقابله با حادثه تولید کنیم زیرا جوامع در پاسخ به مسائل و مشکلاتشان پیشرفت می کنند.
تجربه سوگ دسته جمعی عواطف از دست رفته را جبران میکند
این روانشناس با بیان اینکه با تشکیل سازمان های مردم نهاد می توان برای بازماندگان و یا آسیب دیدگان حوادث بستری برای بازگشت به زندگی عادی فراهم کرد،؛ گفت: این سازمانها در بسیاری از کشور ها وجود دارند که در برخی موارد اعضای آن را افرادی که در گذشته آسیب دیده اند تشکیل می دهند، این افراد بعد از زمان وقوع حادثه به سرعت در کنار افرد حاضر می شوند و با شناختی که از سیر طبیعی افراد حادثه دیده یا بازمانده دارند حادثه را مدیریت می کنند و تنشهای افراد را کاهش میدهند.
وی فراهم کردن اخبار و آرامش دهی، فراهم کردن نیاز های اولیه زندگی، فراهم کردن محیط های امن، در کنار فرد حادثه دیده بودن، برطرف کردن نیازهای فرزندان فرد آسیب دیده یا بازمانده و دعوت افراد حادثه دیده یا بازمانده به گروه درمانیها برای تجربه سوگ خود به صورت جمعی را از اقدامات سازمان های مردم نهاد در زمان وقوع حادثه عنوان کرد و افزود: افراد از طریق “گروه درمانی ها” میتوانند خود را بازیابی کنند و به روند عادی زندگی بازکردند، همین امر باعث میشود عواطف جدیدی به وجود بیاید که عواطف از دست رفته را جبران کند و شاید این افراد به راهبران افراد دیگر هم تبدیل شوند.
بازکردن دریچههای معنوی به روی حوادث، فقط فشار احساس گناه را بیشتر میکند
این کارشناس با بیان اینکه حوادث تکرار شونده است و ما مرتبا در حال غافلگیری هستیم و زمانی که حادثهای هم رخ نمیدهد به راهکاری عقلانی برای مقابله با حادثه فکر نمیکنیم، افزود: این اتفاقات حادثههای طبیعی هستند و بلایای طبیعی نیستند؛ اگر لغتهایی که به کار برده میشود اصلاح شود و دریچههای معنوی به روی آنها باز نشود افراد راحتتر راههای مقابله را کشف میکنند؛ اما زمانی که بار مذهبی به حادثهها اضافه می شود احساس گناه نیز افراد آسیب دیده را تحت فشار قرار میدهد.