شهر موجودی زنده است؛مانند انسانی که زنده است،اندیشه میکند و بنای شهر را میسازد،بنای ماندگار شهر.این نوع نگاه نشان میدهد همانقدر که یک شهر بر انسان تاثیر میگذارد،همانقدر هم انسان برشهر اثرگذار است. با استقلال شهرداری به عنوان یک نهاد مهم و تاثیرگذار در شکل و شمایل شهر،اگرچه در برخی موارد،شهر به خوبی به بقای […]

شهر موجودی زنده است؛مانند انسانی که زنده است،اندیشه میکند و بنای شهر را میسازد،بنای ماندگار شهر.این نوع نگاه نشان میدهد همانقدر که یک شهر بر انسان تاثیر میگذارد،همانقدر هم انسان برشهر اثرگذار است. با استقلال شهرداری به عنوان یک نهاد مهم و تاثیرگذار در شکل و شمایل شهر،اگرچه در برخی موارد،شهر به خوبی به بقای خود ادامه داد اما در برخی کلانشهرها مانند تهران،آسیب هایی جدی وارد آمد و دلیل عمده آن،بحث تامین مالی شهرداری بود با این توجیه که بتواند شهر را به نحو احسن زنده نگاه دارد.اما بقا به تنهایی کافی نیست و به نظر میرسد شهر برای پایداری،همگام با نگهداری نیازمند مدیریت است.در این نقطه اگر نگاهی یکپارچه به موضوع شهرنشینی نداشته باشیم،شهر دچار اختلال هایی می شود که هم اکنون نیز شاهدش هستیم.

نگاه جزیره ای متولیان شهر،به شهر،سبب ایجاد تناقض هایی میشود که گاهی این تناقض ها به شکل انبوه سازی هایی بی هویت و بی هدف،سر بلند میکنند و به عنوان بخشی از روند توسعه شهرنشینی، خودشان را به شهر قالب می کنند.این روش گسترش شهر،مدام عرصه را برای شهر و شهروندان،تنگ تر می کند و به جایی میرسد که هر خانه ای که در شهر ساخته میشود،مهاجری آن را پر میکند.

درعرصه بناهای بلند نیز،ارتفاع ساختمان ها با توان مالی صاحبان،بالا و بالاتر میرود و کاربه جایی میرسد که درجایی که هیچ توجیهی برای بلندمرتبه سازی وجودندارد،شاهد ساختمان های بلندقدی هستیم،که به گفته کارشناسان ایمنی،درصورت بروز حادثه،دست امدادگران هم به آن نخواهد رسید.

دراین شرایط،نگاهی قطعی و روشن از منظر حقوق شهرنشینی مطرح میشود و آن «حق شهربرمردم» است که در ساده ترین بررسی ها،متوجه اجحاف به حقوق شهر میشویم.شهری که هم از طرف مسئولان وهم از طرف مردم،مورد ناملایمتی هایی قرارگرفته و آسیب دیده است.

شهرسازی اصولی باید به پیوند میان مردم و شهر،تاکید کند که برای تحقق این موضوع،مردم باید درجریان شهر باشند و زمینه های مشارکتشان در شهر بیش از پیش فراهم شود.در چنین شرایطی، شهرسازان و شهرداران،میتوانند برای پدیده هایی که به صورت ناخوانده، میهمان شهر شده اند، راه حل مناسبی پیداکنند.یکی از این میهمانان ناخوانده،بلندمرتبه سازی است که اگرچه به زعم کارشناسان، باید به چشم فن به آن نگاه کرد، اما انگار این روزها، در کلانشهرها، این سود است که تعیین میکند،بلندمرتبه سازی فن باشد، یا تجربه و یا حتی یک روال ساده در شهرسازی که مکررا در هرجایی از شهر می روید و بلند و بلندترمیشود.