رضا شریعتی، روزنامه‌نگار دلم را به آسمان عشق می سپارم و قلم در دستانم لرزه بر اندامم می‌اندازد تا شاید از چون تویی که با شهادتت نور آورده‌ای بنویسم؛ چگونه باید قلم برقصانم که واژه‌ها بگویند ترس برایت معنایی نداشت و دست و پای کبوترانه‌ات را نمی بست. دوباره شمیم شهادت و عطر محبت در […]

رضا شریعتی، روزنامه‌نگار

دلم را به آسمان عشق می سپارم و قلم در دستانم لرزه بر اندامم می‌اندازد تا شاید از چون تویی که با شهادتت نور آورده‌ای بنویسم؛ چگونه باید قلم برقصانم که واژه‌ها بگویند ترس برایت معنایی نداشت و دست و پای کبوترانه‌ات را نمی بست. دوباره شمیم شهادت و عطر محبت در فضای شهرهای مملو از غبار می‌پیچد و خورشید پر فروغ  خبر از شهادت یازده آلاله وطن در مریوان کردستان می‌دهد تا شاید شهادتشان بر قلوب یخ بسته ما بتابد. یازده شهیدی که رفتند تا بگویند چگونه مهر ولایت و اعتقاد به امامت را بر  قلوب خود حک کردند. آنهایی که دعا می‌کردند تا چون مادرشان زهرا بی نشان و بی پلاک در این خاک آرام بگیرند. آنها مردان غیرتند، همان هایی که در برابر تیر و ترکش‌ها ایستادند و دشمن را به سطوح آوردند تا مبادا ورود ابلیس‌ها با مارهای دو سر بر بازوانشان، ایران عزیزم نا امن شود. این‌ها از جنس همان‌هایی هستند که مادری را محو در سرهای بی جمجمه خویش کرده بودند، از جنس شهدای هشت سال دفاع مقدس.  همان‌هایی که با قطعه قطعه‌شدن فعل می‌توان را صرف می‌کردند. آنهایی که دستشان به پول‌های بیت المال نرسیده بود و مراقب بودند تا مبادا بند پوتین‌های بیت المالشان آنها را از بهشت براند!!! آنها رفتند و ما تنها کوچه‌هایمان را به نامشان می‌کنیم و در زمان آدرس خواستن‌ها به سراغ نامشان می‌رویم، برای عبور از گذرگاه‌های زندگی، برای گرفتن رای، برای گرفتن مجوز بانک و… . یادمان می‌رود مردان بی‌ادعایی را که مراقب بودند مبادا بیش تر از جیره خود آب بردارند. یادمان می رود اگرچه اینها در هویزه، طلائیه، فکّه، شلمچه و حلبچه نبودند تا فهمیده‌ها، باکری‌ها، چمران‌ها، آوینی‌ها شوند اما رفتند تا بگویند عاشورایی دیگر در پیش است، آنها شهید شدند تا  بگویند فتنه در کمین است. درست زمانی که به آنها احتیاج داشتیم. آمدند بگویند نسل جهادند، آمدند بگویند هوای برادرانمان را داشته باشید، مبادا در کنج آسایشگاه‌های جانبازان و سرای سالمندان نفس‌هایشان که طعم انواع و اقسام شیمیایی‌ها را می‌دهد به شماره افتد. آمدند بگویند مبادا رهبرمان جرعه جرعه آب شود و شما کاری نکنید… باز هم به موقع آمدند. آری آنها شهید شدند تا ما خودمان را محک بزنیم. آری در مراسم تشییعشان خشم، نفرت و اندوه عجین شده است اما کردها ثابت کردند که هرگز اجازه نمی‌دهد تا دشمن وارد این آب و خاک شود. ثابت کردند اجازه نمی‌دهد چند اوباش کاسه لیس بیگانه با بمب‌گذاری و اسلحه کشورشان را نا امن کنند. آنها رفتند تا در تاریخ مقاومت کردستان بمانند و مردم در تشییعشان گل کاشتند تا بگویند دوران بزن در رو تمام شده است، مردم آمدند تا بگویند خون  شهیدان « مهراب عبدی، قانع کرم ویسه، فرزاد رحیمی، ابراهیم حضرتی، عبدالرحمن خالدی، ایرج رحیمی نیا، آرام فیضی، شادمان مرادی، برهان معین‌پور، طالب محمودی و پاسدار وظیفه آرش رضایی» پایمال نخواهد شد. مردم آمدند تا بگویند با پاسداران یکی هستند و منتظر عمل به وعده‌های مسئولان در خصوص برخورد با عاملان حمله تروریستی دری مریوان. ماینده ولی فقیه در کردستان با بیان اینکه شهادت باعث ایجاد انقلابی دوباره در میان مردم می شود، شهیدان را انسان ها بزرگی دانست که خداوند به آنان کرامت بخشیده است.

آیت الله سید محمد حسینی شاهرودی پیش از ظهر یکشنبه در مراسم تشییع سه شهید سپاه در شهرستان قروه اظهار داشت: شهادت مرگی است که کرامت دارد و هیچ چیزی بالاتر از این نوع مرگ نیست.

به گفته وی بهترین و ارزشمندترین مرگ، شهادت در راه خداست و این آرزوی هر انسانی بوده و باید دانست شهدا انسان های بزرگی هستند که خداوند به آنان کرامت بخشیده است.

آیت الله حسینی شاهرودی با تأکید بر اینکه شهادت ملت ایران را قدرتمند تر می کند، افزود: چهل سال است علیه این ملت مبارزه می شود و دشمن برای رسیدن به اهداف شوم خود دست به هر جنایتی می زند اما همیشه سرشان به سنگ خورده و باز هم می خورد.

وی با اشاره به راه اندازی جنگ اقتصادی دشمن در کشور، عنوان کرد: ما هر چقدر شهید بدهیم باز هم ایستاده ایم و بدانید که با هر شهادتی، انقلابی دوباره در میان مردم شکل می گیرد.زهرا اسکندری، یکی از شهروندان کردستانی در گفت‌وگو با جمله از مسئولان خواستار برخورد با عوامل این حادثه تروریستی شد. او با بیان اینکه پژاک، داعش و… نمی‌توانند ایران و کردستان را ناامن کنند، اظهار کرد: با این اقدام آنها مردم بیش‌تر به هویت شومشان آگاه می‌شوند. این شهروند کردستانی با ابراز همدردی با مادران شهید گفت: مادران این سرزمین در مقابل شهادت یک فرزندشان، ده فرزند دیگرشان را به جبهه می‌فرستند.