قاچاق انسان یکی از معضلات دنباله دار در سیستان و بلوچستان است که به دلیل همجواری با دو کشور افغانستان و پاکستان و حمل و نقل نامناسب این افراد، حوادثی دردناک و پاره ای مشکلات اجتماعی را رقم می زند.در میان کوه های سر به فلک کشیده، در دل تاریکی شب و نیز در خس […]

قاچاق انسان یکی از معضلات دنباله دار در سیستان و بلوچستان است که به دلیل همجواری با دو کشور افغانستان و پاکستان و حمل و نقل نامناسب این افراد، حوادثی دردناک و پاره ای مشکلات اجتماعی را رقم می زند.در میان کوه های سر به فلک کشیده، در دل تاریکی شب و نیز در خس و خاشاک خشکیده سیستان، صدای همهمه ای به گوش می رسد؛ دهها نفر لابه لای صخره ها و درختچه ها مخفی شده اند؛ پاهایشان از خستگی رمق ندارد و دلهره تمام وجودشان را فرا گرفته است.

 

قاچاق انسان و مهاجرت غیر قانونی افراد از جمله مشکلاتی است که از دیرباز در سیستان و بلوچستان وجود داشته است؛ با توجه به نبود ثبات کافی در کشورهای همجوار و نیز مشکلات کاری و درآمدی در این کشورها، افراد بسیاری قصد ورود غیر قانونی به ایران و زندگی در سایه آرامش موجود حتی با حداقل دستمزد را دارند.
برخی افراد سودجو فعال در قاچاق انسان، پس از انتقال اتباع بیگانه غیرمجاز به داخل کشور، آنان را با خودروهای تیزرو سواری و وانت به استانهای داخلی انتقال می دهند که در این میان برخی رانندگان برای فرار از چنگ قانون با سرعت زیاد در جاده های اصلی و فرعی حرکت می کنند که در نهایت، منجر به حوادث جبران ناپذیری می شود.
برخی از این رانندگان در هر خودروی سواری گاهی تا ۲۰ نفر را سوار کرده و در جاده ها به حرکت در می آیند.

* «بدوکی» یا حمل و نقل مهاجران غیر قانونی
میان قاچاقچیان انسان و کالا عبارت های خاصی وجود دارد که یکی از آنها «بدوکی یا کوله بری» بوده و به معنای حمل و نقل کالا، اجناس و انسان به صورت غیر قانونی است.
مسیر قاچاق انسان از بخش های مختلف سیستان و بلوچستان متفاوت است؛ معمولاً مهاجرانی که به صورت غیر قانونی از شمال استان وارد می شوند، مقصدشان بیشتر زاهدان و مشهد است و مهاجرانی که از مرزهای پاکستان وارد بلوچستان می شوند، بیشتر به سمت هرمزگان، یزد و کرمان می روند.
قاچاقچیان انسان پس از ورود این افراد مهاجر با خودروهای مختلف – که قبلاً بیشتر وانت بود و اینک خودروهای سواری- آنان را منتقل می کنند و کرایه های بسیار بالایی نیز می گیرند.
یکی از افرادی که پیش تر در کار قاچاق انسان بوده، به خبرنگار ایرنا گفت: مهاجران غیر قانونی در برخی مکان های مشخص تجمع می کردند و ما با تعداد زیادی خودرو برای حمل آنان می رفتیم.
وی ادامه داد: صندلی های خودروی سواری را باز کرده و حدود ۱۵ تا ۲۰ نفر از مهاجران غیرقانونی را سوار می کردیم؛ به طوری که تعدادی از آنان در صندوق عقب خودرو جا می گرفتند.
وی افزود: برخی از آنان سفارشی بودند؛ به طور مثال فلان صاحب کار در یزد هزینه رفت و آمد وی را به شرط تحویل در محل کار پرداخت می کرد.
وی خاطرنشان کرد: خودروها با سرعت بسیار زیادی حرکت می کنند؛ به طوری که هر گاه خودرویی منحرف شود، حتماً تعدادی از سرنشینان آن فوت می کنند.

* تصادف، قطع عضو و حبس در صندوق عقب
«شیر محمد بدخشان» مهاجر جوان پاکستانی به خبرنگار ایرنا گفت: شبانه از کوه های جالق به همراه گروهی چهل نفره و با راهنمای ایرانی وارد خاک ایران شدیم.
وی که در کمپ نگهداری مهاجران غیر قانونی حضور داشت، درباره نحوه مهاجرت به ایران افزود: بیش از ۴۸ ساعت پیاده روی کردیم تا به جایی که از قبل برایمان مشخص کرده بودند رسیدیم؛ بچه های کوچک و افراد مسن نیز در گروه بودند و برخی از آنان دیگر توان راه رفتن نداشتند.
این مهاجر پاکستانی ادامه داد: وقتی به مکان مورد نظر رسیدیم تنها یک تویوتا وانت و یک پژو منتظر ما بودند که به دلیل کمبود جا و اجبار، من و سه نفر دیگر وارد صندوق عقب پژو شدیم؛ خودرو حدود دو یا سه ساعت در حرکت بود و من نمی توانستم دیگر نفس بکشم که ناگهان ضربه شدید به خودرو وارد آمد و من برای چند لحظه بیهوش شدم.
بدخشان اظهار کرد: گرمای آتش درون خودرو را حس کردم و به هوش آمدم؛ تمام افراد درون صندوق عقب فوت کرده بودند و تنها من زنده ماندم اما نمی توانستم خودم را از میان اجساد رها کنم تا اینکه مردم در صندوق را باز کردند و من جان سالم به در بردم.
وی افزود: پس از آن، چند روزی بیمارستان بودم و حدود یک ماه است که در کمپ اقامت دارم تا به پاکستان برگردم.
این مهاجر پاکستانی ادامه داد: من برای کار به ایران آمده بودم و تمام سرمایه زندگی خودم و پدرم را خرج کردم تا بتوانم در اینجا کار کنم و برای خانواده ام پول بفرستم اما نشد.