اینجا نه می خواهیم به ماجرای روز شنبه بپردازیم و نه میخواهیم کسی را متهم کنیم. آنچه شاید برای همه سوال است این گونه رفتارها و ادبیات طلبکارانه ی علی دایی است. ماجرا فقط به بازی این فصل مقابل پرسپولیس بر نمی گردد. او یک روز با حبیب کاشانی مدیرعامل وقت قرمزها وارد جنجال و […]

اینجا نه می خواهیم به ماجرای روز شنبه بپردازیم و نه میخواهیم کسی را متهم کنیم. آنچه شاید برای همه سوال است این گونه رفتارها و ادبیات طلبکارانه ی علی دایی است.
ماجرا فقط به بازی این فصل مقابل پرسپولیس بر نمی گردد. او یک روز با حبیب کاشانی مدیرعامل وقت قرمزها وارد جنجال و درگیری شد و روز دیگر با رویانیان. او حتی هنگامی که لباس تیم ملی را پوشیده بود نیز با همین ژست های خاص نسبت به پاس ندادن برخی بازیکنان اعتراض می کرد.
هنوز هم ماجرای او و ایمان مبعلی از ان قضایای عجیب و غریب مختص فوتبال ایران است. علی دایی شاید انتخاب درستی نداشته است برخلاف سالهایی که فوتبال بازی می کرد و همیشه چه در انتخاب تیم و چه در انتخابهای دیگر بهترین راه را گزینش کند.
ای کاش شهریار فوتبال راه بزرگان فوتبال اسیا و دنیا را پیش می گرفت و برای کسب مدیریت در سطح قاره کهن شانس خود را امتحان می کرد. اما او علی دایی است. مردی که تا اخرین لحظه و با وجود انتقادات فراوان و هجمه ی بسیار بازهم حاضر به کناره گیری و اویزان کردن کفش های خود نبود.
انگار او به دنیا امده است برای جنگیدن ، برای تلاش و خسته نشدن ولی حالا چند سالی است که موضوع فرق می کند.
او نمی خواهد ادای خیلی از ما ایرانی ها را درآورد. آنهایی که با گل و شیرینی به استقبال هم می روند، آنهایی که می گویند به خاطر تیم سابقم روی نیمکت نمیشینم و هزار و یک جور داستان دیگر.او برند خاص خودش را دارد ، پر از شور و هیجان در کنار زمین و شاید پر از نفرت و حس انتقام در قلب.
انتقامی که معلوم نیست از چه کسی می خواهد بگیرد ولی انچه دارد اتفاق می افتد ان است که او روز به روز به انسانی عصبی و پرخاشگر بدل می شود که شاید اتفاقات بدتری نسبت به انچه شنبه شب و در تونل ورزشگاه تختی رخ داد انتظار او را می کشد.
علی دایی حالا در وضعیت سختی قرار گرفته است. بعد از ماجرای طلب میلیاردی او از پرسپولیس حالا و درحساس ترین برهه تاریخ قرمز پوشان او در نقطه ی مقابل هواداران قرار گرفته است.
هواداری که پس از سالها انتظار می تواند قهرمان اسیا شود ولی به طور قطع چالش های جدی این چنین می تواند باعث شود که انسجام و تمرکز تیمی پرسپولیس بهم بخورد.
شهریار حالا به یک ضدقهرمان برای سرخپوشان بدل شده و از ساعاتی پس از بازی مورد هجوم پرسپولیسی های سابق و شاگردان قدیمی اش قرار گرفت.
عده ای او را به پرسپولیسی نبودن متهم می کردند و برخی از تمام شدن داستان شهریار برای قرمزها سخن گفته بودند. به طور قطع در ماجرای دیدار سایپا و پرسپولیس فقط شخص علی دایی و بازیکنان سایپا مقصر نبودند. شجاع خلیل زاده که اتفاقا ید طولایی در جنجال افرینی اینچنین دارد در بطن ماجرا بوده، علاوه بر آن دروازبان ذخیره ی پرسپولیس که دایی او را بزن بهادر نامیده نیز از نقش های اول این ماجرا می باشند.
به هرحال مرد همیشه طلبکار کنار خط حالا شاید همان نقشی را دارد که امیر قلعه نویی برای ابی های پایتخت دارد. آنها تبدیل به کسانی شده اند که از اوج محبوبیت و افتخار افرینی به نقطه ی مقابل یعنی نماد کینه و نفرت هواداران سرخابی نقل مکان کرده اند. علی دایی روز شنبه بالاخره توانست اسب سرکش و رام نشدنی برانکو را متوقف کند ولی شاید هیچ هوادار پرسپولیسی او را نبخشد اگر آنها نتوانند قهرمان اسیا شوند.