مائده مطهری‌زاده فاضلاب، نه‌تنها فضیلتی بر آب‌های دیگر ندارد، بلکه از همه‌ آن‌ها پست‌تر و بدبوتر است. پس چرا به آن فاضلاب می‌گوییم؟ نکته این‌جاست که «فاضل» در عربی علاوه‌ بر معنی خوب و مثبتش معنی زائد و اضافه هم دارد (فضله و فضولات)، بنابراین فاضل‌آب یعنی آب زائد. اکنون، دهه‌هاست که از عمر تصفیه‌خانه‌های […]

مائده مطهری‌زاده
فاضلاب، نه‌تنها فضیلتی بر آب‌های دیگر ندارد، بلکه از همه‌ آن‌ها پست‌تر و بدبوتر است. پس چرا به آن فاضلاب می‌گوییم؟ نکته این‌جاست که «فاضل» در عربی علاوه‌ بر معنی خوب و مثبتش معنی زائد و اضافه هم دارد (فضله و فضولات)، بنابراین فاضل‌آب یعنی آب زائد. اکنون، دهه‌هاست که از عمر تصفیه‌خانه‌های فاضلاب در کشورهای مختلف، به ویژه کشورهای فراصنعتی و توسعه‌یافته می‌گذرد.

دستگاه‌های بزرگ و کوچکی که بسته به نوع و نحوه و میزان کارکرد در وسعت‌های مختلف، احداث می‌شوند و در روزگاری که ارزش آب از طلا و هرچه که فکرش را بکنید، بیشتر شده است به کمک می‌آیند تا در یک پروسه که آن را بازچرخانی، یا همان بازیافت می‌نامند، آب کثیف و آلوده را دوباره به محل مصرف بازگردانند. البته با این تفاوت که آب آلوده، بعد از طی مراحل بازیافت، دیگر برای شرب (خوردن) قابل مصرف نبوده اما برای سایر مصارف خانگی (شست‌وشوی ظروف، اتومبیل و آب دادن به باغچه و…) و مصارف صنعتی و کشاورزی قابل استفاده خواهد بود.
اما متاسفانه در ایران، هنوز تصویر درست و دقیقی از هم‌نشینی فاضلاب با تصفیه‌خانه‌ها دیده نشده است و به عبارت ساده‌تر، اقبال تصفیه‌خانه‌ها در ایران، به اندازه‌ای کوتاه است که اصلا دیده نمی‌شوند!
برای نمونه در همین شمال کشور، در مازندران، علیرغمِ آسیب‌های جدی رهاسازی این دسته از آب‌‎های آلوده در محیط‌زیست حساس و شکننده این جزیره (باریکه سبز)، همچنان اثری از یک اراده و همت پولادین در این عرصه مشاهده نمی‌شود و فاضلاب‌ها هنوز هم که هنوز است، تن به استحمام در تصفیه‌خانه‌ها و زدودن لکه‌های ننگ آلودگی از خود، نمی‌دهند و به جای آن، ترجیح می‌دهند با همان آلودگی‌ها و لباس‌های چرک و سیاه، میهمانان ناخوانده طبیعت بکر و سرسبز باشند و حال آنکه طبیعت سرسبز، چه جای میهمانانی این چنین بدبو، زشت‌صورت و بدسیرت است؟!
  آلودگی ساحل بابلسر و دفع غیربهداشتی پساب‌های خطرناک
رئیس گروه پژوهشی محیط‌زیست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، در همین رابطه و در گفت‌و‌گویی با فارس، با بیان اینکه سواحل شهر بابلسر دچار آلودگی بوده و مهم‌ترین منبع آلودگی نیز دفع غیربهداشتی پساب‌های شهری و روستایی است، گفت:« بابلسر، یکی از شهرهای ساحلی بسیار مهم در پهنه مورفولوژی مازندران مرکزی است و در حقیقت این شهر در کنار ساحلی قرار گرفته که رودخانه مهمی به نام بابل‌رود از آن عبور می‌کند و جمعیت کثیری در حاشیه این رودخانه از منشاء تا پایاب زندگی می‌کنند، همچنین در حاشیه غربی و شرقی شهر بابلسر، شهرک‌های مسکونی زیادی مانند دریا کنار و خزرشهر قرار دارند.»
همایون خوشروان تصریح کرد:« مهم‌ترین نشانه‌های زیستی که بر اساس مشاهدات به‌عمل آمده در سواحل بخش غربی بابلسر مشاهده می‌شود، حضور فراوان توده‌های جلبکی است که عمدتا بر روی تخته سنگ‌های حفاظتی رشد و نمو کرده و وجود موادمغذی بسیار زیاد در داخل آب‌های ساحلی دریای خزر است که عمدتا از فسفر و نیتروژن تشکیل شده است که سبب می‌شود، این جلبک‌ها به لحاظ جمعیتی، بسیار فراوان شوند و وقتی غلظت مواد مغذی یاد شده در ترکیب آب‌های ساحلی و تالابی حاشیه دریای خزر افزایش یابد سبب وقوع پدیده خفگی اکولوژیکی یا(Eutrification )می‌شود.»
وی با بیان اینکه منشاء موادمغذی به رهاسازی پساب‌های جوامع شهر و روستا و اراضی کشاورزی بستگی دارد، گفت:« مواد آلاینده که عمدتا به‌صورت غیربهداشتی و بدون تصفیه از طریق زه‌کش‌ها و سامانه‌های دفع فاضلاب به محیط پذیرنده مانند رودخانه‌ها، مناطق ساحلی دریای خزر و تالاب‌های حاشیه‌ای وابسته به آن رها می‌شوند، حجم وسیعی از آب‌های ساحلی را آلوده می‌کنند.»
رئیس گروه پژوهشی مدیریت محیط‌زیست و وزارت علوم به حضور تعداد زیادی اجساد ماهی‌های کفال بر روی ساحل اشاره کرد و افزود:« این موضوع، نمایه‌ای از آلودگی آب در مناطق ساحلی است، معمولا میزان توانایی‌ ماهی‌ها در مقابله با عوامل بیماری‌زا بسیار پایین است و بلافاصله موجب مرگ‌شان می‌شود که امواج دریا و جریان‌های ساحلی، اجساد این بچه‌ماهی‌ها را به ساحل می‌آورد و وقتی در ساحل ماسه‌ای بابلسر قدم می‌زنیم، می‌توانیم ماهی‌های مرده را مشاهده کنیم.»
خوشروان تصریح کرد:« نمایه زیستی دیگری که حائز اهمیت است گروه سخت‌پوستانی است که جزء جانوران کف‌زی هستند و در محیط پلاژ و خط ساحلی دریای خزر زندگی می‌کنند، این سخت‌پوستان که میگوهای بسیار ریزی هستند معمولا در گذشته روی پای شناگرها قابل مشاهده بودند اما امروزه این موجودات دیگر در سواحل بابلسر مشاهده نمی‌شوند و دلیل آن مرگ دسته‌جمعی آنان تحت تأثیر آلودگی‌های موجود است.»
وی با تأکید بر اینکه در حال حاضر، سواحل شهر بابلسر دچار آلودگی است، خاطرنشان کرد:« مهم‌ترین منبع آلودگی دفع غیربهداشتی پساب‌های شهری و روستایی است که عمدتا به زه‌کش‌ها و رودخانه بابل‌رود منتهی می‌شود و شهرک‌های ساحلی که در حاشیه دریای خزر واقع شده‌اند، می‌توانند سبب رهاسازی پساب‌ها و آلوده کردن مناطق ساحلی شوند، البته برای تایید صحت موضوع و نحوه ایجاد آلودگی تحقیقات ویژه‌ای مورد نیاز است.»
رئیس گروه پژوهشی مدیریت محیط زیست و وزارت علوم یادآور شد:«معمولا در مدیریت سالم‌سازی دریا و حفاظت از مناطق ساحلی، طرحی باعنوان سامان‌دهی دریا داریم که به گردشگران اطلاعات می‌دهیم در کدام ساحل و با چه شرایطی شنا کنند. چون گاهی امواج سهمگین دریا سبب مرگ و میر آنها می‌شود، اما هرگز اطلاعات بهداشتی صحیحی را در اختیار گردشگران قرار ندادیم که مخاطرات زیست‌محیطی موجود در مناطق ساحلی را به آنان گوشزد کنم و به آنها یادآوری کنیم که شنا کردن در آب‌های ساحلی آلوده موجب بروز بیماری‌های بسیار خطرناک می‌شود.»
خوشروان ادامه داد:« اینها یک‌سری از کارهای مهمی است که واحدهای اجرایی شهرهای ساحلی باید باهمکاری مؤسسات تحقیقاتی به انجام رسانند.»
وی اضافه کرد:« اطلاع‌رسانی صحیح به مردم در مورد آلودگی‌های موجود در آب‌های ساحلی و تلاش برای از بین بردن اثرات سوء زیست‌محیطی منابع آلاینده بسیار اهمیت دارد. در حقیقت برای ثبات و دوام زیرساخت‌های اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی لازم است با مشارکت مردم و دولت راه‌هایی را برای مهار این آلودگی‌ها پیش بگیریم.»
رئیس گروه پژوهشی مدیریت محیط‌زیست و وزارت علوم با تأکید بر اینکه باید از دفع غیربهداشتی پساب‌های خطرناک از شهرهای حاشیه بابل‌رود ممانعت به عمل آید، اظهار کرد:« اگر این گام مهم برداشته شود، به‌طور حتم شاخص سلامتی در هریک از این شهرها بالا خواهد رفت و نرخ بیماری‌های خطرناک پایین خواهد آمد و همانند کشورهای توسعه‌یافته صاحب ساحل‌هایی خواهیم شد که به لحاظ آلودگی سالم هستند و مردم می‌توانند با امنیت خاطر کامل از تفرج‌های طبیعی موجود در آن بهره‌مند شوند.»
  فاجعه‌ای به نام فاضلاب
در دریای خزر آلودگی‌های تهدید‌کننده شامل مواد نفتی، آفت‌کُش‌ها، سموم کشاورزی، عناصر سنگین و فاضلاب می‌شود که سهم ایران در آلودگی دریای خزر کمتر از کشورهای همسایه و حدود ۱۲‌درصد است. با توجه به بسته بودن دریای خزر، تمامی آلاینده‌ها که در آن تخلیه شده در آن باقی می‌ماند. در این شرایط، ورود صد در صد فاضلاب خانه‌های ساحلی بدون تصفیه به حوزه دریا موجب تجمع آنها و به تدریج آلودگی شدید اکوسیستم و رشد بی‌رویه جلبک‌ها و به تَبَع آن، کاهش اکسیژن آب و در نتیجه مرگ و میر گیاهان و جانوران می‌شود. بی‌شک، ادامه این روند ساکنان شهرهای ساحلی و گردشگران را در معرض آلاینده‌های سمی قرار داده و باعث آلودگی میکروبی آبزیان شده و بر زنجیره غذایی تاثیر نامطلوب می‌گذارد.
فاضلاب صنعتی و خانگی استان‌های شمالی پس از ورود به رودخانه‌ها به دریای خزر می‌ریزد و این موضوع آسیب جدی را بر محیط‌زیست دریا وارد می‌کند. ورود فاضلاب‌های خانگی و صنعتی به دریای خزر تهدید جدی برای انقراض نسل آبزیان محسوب می‌شود. در این شرایط یکی از اقدامات پیشگیرانه برای بهبود وضعیت زیست‌محیطی دریای خزر سیستماتیک و مکانیزه کردن دفع فاضلاب است. از سوی دیگر نمی‌توان تنها فاضلاب را منشأ آلودگی دریای خزر دانست، آن هم به این دلیل که کشورهای حوزه دریای خزر نیز با اکتشاف نفت به نوعی به محیط‌زیست دریا آسیب می‌زنند.
  فاضلاب، خطر جدی برای محیط زیست شمال کشور
‌هم‌اکنون فقط ۱۰‌درصد از فاضلاب استان‌های شمالی تصفیه می‌شود و این در حالی‌ست که روزانه ۶‌ هزار تُن پسماند خانگی، صنعتی و بیمارستانی در استان‌های شمالی تولید و به شکل غیر بهداشتی دفع و شیرابه‌های حاصل از آنها بعد از تجزیه، آب‌های زیر زمینی و دریای خزر را آلوده می‌کند. با این تفاسیر پسماند و فاضلاب دو علت عمده آلودگی دریای خزر محسوب می‌شود. رفع آلودگی دریای خزر نیازمند اقدام عملی و اصولی سازمان حفاظت محیط‌زیست است. آلودگی‌های زیست‌محیطی علاوه ‌بر دریای خزر، حیات دیگر زیستگاه‌های مهم شمال کشور همچون تالاب انزلی و تالاب میانکاله را در معرض تهدید قرار داده است. آلودگی، کاهش ذخایر و آبزیان دریای خزر را به دنبال داشته و از سوی دیگر اشتغال صیادان و سلامت مردم را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. در این شرایط نسل برخی از گونه‌های ارزشمند دریای خزر همچون فک، کیلکا و خاویار به دلیل آلودگی و تغییر شرایط اقلیمی در معرض انقراض قرار دارد. طبق آمارها تعداد فک‌ها در سواحل کشورهای همسایه بیشتر از ایران بوده و چون چرخه اکوسیستم در نوار ساحلی شمالی در حال تغییر است، بنابراین گونه‌های ارزشمند خزری به ویژه فک که جزئی از این اکوسیستم به شمار می‌رود، در کشورهای این حوزه به ویژه ایران به تدریج در حال انقراض و نابودی است. آبزیان نیز به علت آلودگی به سواحل و شرایط زیستی مناسب‌تر و کم آلاینده مهاجرت می‌کنند، طبیعتا تعداد آ‌نها روزبه‌روز کاهش می‌یابد. با این تفاسیر هنوز سهم ایران در حاکمیت بر دریای خزر مشخص نیست و هیچ‌وقت سهم کشور ما از این منبع آبی به ۵۰‌درصد نرسیده است و حتی اگر ۲۰‌درصد از این دریا هم سهم ایران باشد، با اینکه آلودگی نفتی از سوی کشور وجود ندارد، اما آلاینده‌های صنعتی و استفاده از سموم نباتی و کودهای شیمیایی، خزر را آلوده کرده است.

بنابراین، امروز، بنا به دلایل زیست‌محیطی و مضیقه‌های آبی، استفاده از فرصت بکارگیریِ تصفیه‌خانه‌های فاضلاب، بیشتر از هر زمان دیگری، احساس می‌شود و اگر هرچه زودتر فکری به حال فاضلاب‌ها در شمال کشور نشود، این منطقه زیبای خدادادی به زودی در دریایی از فاضلاب‌های بدبو و سیاه غرق خواهد شد!