حامد فرضعلی بیک تیمِ به قهقرا رفته علی منصور را گرفت و احیایش کرد اما تیمی که خودش بسته و بالای سرش بوده،دارد به قهقرا می رود.این تضاد را چگونه باید تفسیر کرد…؟هر چه زمان جلوتر می رود،استقلالِ شفر عقب تر می رود.شنیده و دیده بودیم مربیان خارجی به زمان نیاز دارند تا در فضای […]

حامد فرضعلی بیک
تیمِ به قهقرا رفته علی منصور را گرفت و احیایش کرد اما تیمی که خودش بسته و بالای سرش بوده،دارد به قهقرا می رود.این تضاد را چگونه باید تفسیر کرد…؟هر چه زمان جلوتر می رود،استقلالِ شفر عقب تر می رود.شنیده و دیده بودیم مربیان خارجی به زمان نیاز دارند تا در فضای جدید جا بیفتند اما این فاکتور برای مرد آلمانی «معکوس» عمل کرده است…خودش می گوید تیام و جپاروف به خاطره ها پیوستند،تمامش کنید و اسمشان را به زبان نیاورید.این یعنی شخص شفر هم قبول دارد از دست دادن چند مهره کلیدی،پایان دنیا نیست و نسبت دادن نتایج فعلی به آنها،خودفریبی به حساب می آید…
بابت ناکامی های اخیر دیگر نه باید نام تیام و سِرور را آورد،نه از امثال توفیقی و افتخاری یاد کرد.حقیقتاً امروز فقط و فقط با وینفرد شفر طرفیم و بس…اینکه یک مربی در سطح شفر نتوانسته بعد از ماهها مهاجم ثابتش را بشناسد و از همه بدتر هنوز امید دارد کاخ آرزوهایش را روی خرابه های الحاجی گرو بنا کند،انتهای ناامیدی است.آیا بازی «حذفی» که یک جام و «عنوان» به نود یا صد و بیست دقیقه آن پیوند خورده،زمان مناسبی برای کمک به احیای گرو و شکوفایی استعدادهای نهفته اش بود…؟
روح اله باقری در هفته های نخست،تاثیرگذارترین بازیکن استقلال بود اما مدتهاست که دیگر وجود خارجی چندانی ندارد.تبریزی در نخستین حضورش در ترکیب استقلال گل زد و درخشید اما بعد از آن دیگر فروغی نداشت.عذر علی قربانی خواسته شد تا الحاجی گرو بیاید اما حالا معلوم شده این یک تصمیم کاملاً غلط و بی پشتوانه بوده است.بابت اینگونه تصمیمات و انتخابها مگر یقه غیر از شفر را می توان گرفت…؟
زوج الهیار و قائدی پشت سر تبریزی مگر بد جواب داده بود که شفر به یکباره و آن هم به صورت کلی سازمان تهاجمی تیمش را تغییر داد؟کاش مرد آلمانی توضیح می داد چگونه بعد از چندین و چند ماه حضور کنار این بازیکنان،شناختش از یک هوادار معمولی نسبت به آنها کمتر است…او اگر تیم و نفراتش را می شناخت،پنالتی حساس و سرنوشت ساز را به قائدی نمی داد.او اگر شناختش کامل بود،در بازی حذفی و منجر به پنالتی،رحمتی را روی نیمکت نمی نشاند یا حداقل یک تعویض را برای ورود او به میدان در واپسین دقایق نگه می داشت…آقای شفر،جای خالی ساناک را احساس نمی کنید؟!نکند برایتان زور دارد که می گویند در موفقیتهای فصل قبل استقلال،او سهم زیادی داشته؟!شاید هم چون طبق قرارداد،جنابعالی باید دستمزد دستیارها را پرداخت کنید،قید جایگزین کردن یک دستیار تاثیرگذار را زده اید…
تیم جنابعالی به سایپای ده نفره باخت و یک جام را از دست داد.این تیم پرنوسان و بی ثبات مگر همین سایپا را چند روز قبل نبرده بود؟این تیم را مگر خود شما نبسته اید؟اگر نه و تحمیلی بوده،چرا ماندید و حاضر شدید ادامه بدهید؟اگر هم آری،چرا با منتخبین خود اینقدر افتضاح کار می کنید؟این تضاد ها چه توضیحی دارد…؟یک جام از کف رفت و جنابعالی اعتقاد دارید زندگی برای استقلال به پایان نرسیده!جناب شفر،مگر در این استقلال اصلاً نشانه ای از حیات یافت می شود که بتوان در رابطه با ادامه یا اتمام زندگی اش حرف زد…؟