حامد فرضعلی بیک شنبه شب،ورزشگاه آزادی،با نمای زیبای اصلاح شده اش،با هواداران بافرهنگش،با شیرزنانِ آزاده اش،با جایگاه بدیع اهدای جامش،با برانکوی جاودانه اش و با صدها «جذابیت» دیگر،لحظات بی نظیری را در تاریخ فوتبال ایران به ثبت رساند. همه از نایب قهرمانی پرسپولیس راضی هستند و شکر نعمت به جا می آورند.اینکه برای اولین بار،یکی […]

حامد فرضعلی بیک
شنبه شب،ورزشگاه آزادی،با نمای زیبای اصلاح شده اش،با هواداران بافرهنگش،با شیرزنانِ آزاده اش،با جایگاه بدیع اهدای جامش،با برانکوی جاودانه اش و با صدها «جذابیت» دیگر،لحظات بی نظیری را در تاریخ فوتبال ایران به ثبت رساند.

همه از نایب قهرمانی پرسپولیس راضی هستند و شکر نعمت به جا می آورند.اینکه برای اولین بار،یکی از دو تیم پرطرفدار پایتخت به فینال آسیا رسید و اعضای قاره کهن به قدرت و اعتبار فوتبال ایران ایمان آوردند،غرور انگیز بود و به نوعی سیرابمان کرد…
فوتبالی که با کیروش در سالهای اخیر احیای غرور کرده بود،این بار با برانکو و پرسپولیس،پرچمش را بالا برد و از اوج برای رقبای (اکثراً بدخواهش) دست تکان داد.این اتفاق به تنهایی خیلی از ناکامی ها و رنج های سالهای اخیرمان را شست و برد،اما…
دیگر اجازه نداریم صرفاً با حضور در فینال لیگ قهرمانان خوشحال باشیم و بگوییم مهم نیست نتیجه را واگذار کردیم.حق نداریم از این طرف و آن طرف دلیل جور کنیم که رسیدن به این مرحله شاهکار بوده و نایب قهرمانی برایمان از صد قهرمانی ارزشمندتر است…حق نداریم اشتباهات مرگباری مرتکب شویم که نتیجه اش بشود بسته شدن پنجره نقل و انتقالات و دست خالی ماندن نمایندگانمان مقابل تیم های تا دندان مسلح عربی و آسیای شرقی…حق نداریم مدیرانی را بالا سر کار بگذاریم که تیم های امید دارمان را در آستانه مرحله یک چهارم پایانی،خلع سلاح کنند و با دستهای بسته به مصاف حریف بفرستند.
ریشه این اشتباهات باید خشک شود.تیمی همچون استقلال می توانست با آن مجموعه شکیل چند ماه قبلش،فینالیست لیگ قهرمانان شود و با دست بازتری نسبت به پرسپولیس،امید به قهرمانی داشته باشد.یادمان نرفته چند ماه قبل چه بلایی سر این تیم آوردند و ظرف چند هفته چگونه نسخه اش را پیچیدند…همین پرسپولیس اگر قربانی خطاها و کوته فکری های یکی دو سال قبل مدیرانش نمی شد،در فینال چهره دیگری داشت و چه بسا جام برای ایران و فوتبالش در خانه می ماند.
یکی از خبرنگاران نزدیک به باشگاه پرسپولیس،چند ساعت قبل از بازی شنبه شب،یک استوری در صفحه شخصی اش قرار داد با این مضمون که فارغ از هر نتیجه ای که رقم بخورد،تحرکات روزهای اخیر مدیران پرسپولیس را رسانه ای خواهد کرد…
او را نزدیک می شناسیم و به سلامت کاری اش ایمان داریم.آنقدر تعصب و وجدان کاری دارد که بی شک باید در موفقیتهای دو سه سال اخیر پرسپولیس برایش سهم قائل شد.وقتی چنین فردی این استوری را می گذارد،یعنی حتماً چیزهایی برای دل خون شدن وجود دارد…می توانیم حدس بزنیم که آقایان قرار است از این بعد جامه ژنرال فاتح را به تن کرده و باد به غبغب بیندازند که پرسپولیس را به فینال آسیا رسانده اند.احتمالاً در ادامه هم می خواهند در باد این موفقیت و افتخار بخوابند،غافل از اینکه اتفاق شنبه شب ورزشگاه آزادی،پایان کار پرسپولیس نیست و یک «آغاز» به حساب می آید.
باخت سنگین سال قبل مقابل الهلال در مرحله نیمه نهایی،به فینالیست شدن در فصل بعد لیگ قهرمانان بدل شد و قطعاً حضور در فینال امسال باید به قهرمانی فصل آینده پیوند بخورد.این یعنی پله پله بالا رفتن،کاری که پرسپولیس طی ۴ سال اخیر به بهترین شکل انجامش داده و نباید در این روند وقفه ای بیفتد…در این راه اما نگرانیم،نگران برخی غرورهای احتمالی و سوء مدیریتها…پرسپولیس با خون دل خوردن به اینجا رسیده و باید ماموریت نیمه تمامش را با موفقیت به انتها برساند.تازه آن موقع هم کار اصلی اش شروع می شود،ماندن در اوج و حفظ و تکرار موفقیتها…