شهلا منصوریه فعالیت و ارائه خدمات روانشناسی به مردم جامعه، مسئله حساس و پرچالشی است؛ خدماتی که اگر به طور صحیح و در راستای رفع مشکلات افراد ارائه شود میتواند جامعه را به مسیر درست هدایت کند، در غیر این صورت جامعه به بیراهه کشیده میشود. اما در دنیای مدرنی که فضای مجازی با دنیای […]
شهلا منصوریه
فعالیت و ارائه خدمات روانشناسی به مردم جامعه، مسئله حساس و پرچالشی است؛ خدماتی که اگر به طور صحیح و در راستای رفع مشکلات افراد ارائه شود میتواند جامعه را به مسیر درست هدایت کند، در غیر این صورت جامعه به بیراهه کشیده میشود. اما در دنیای مدرنی که فضای مجازی با دنیای واقعی رقابت تنگاتنگی پیدا کرده شاهد بروز چالشهایی در زمینه روانشناسی هستیم؛ افرادی که تحت عنوان روانشناس در فضای مجازی به مراجعهکنندگان خود مشاوره میدهند. اما به راستی چند نفر از این روانشناسان نه در دنیای مجازی بلکه در واقعیت «روانشناس» هستند؟
این روزها، کمتر کسی هست که گوشی تلفن همراهش به اینترنت متصل نشود و با فضای مجازی در ارتباط نباشد. دنیایی که بخش زیادی از روزمرگی های همه را پر کرده و نقش تعیین کننده ای در الگوهای انسان ها بازی می کند. در گذشته که اینترنت به این شدت در زندگی ها رسوخ نکرده بود، دغدغه بسیاری از افراد تحصیلکرده جامعه، انتقال اطلاعات و مفاهیم به خانوادهها بود و مشکل این بود که چطور اطلاعات لازم برای زندگی خوب را به گوش خانوادهها برسانند. به نوعی در سالهای گذشته مشکل خانوادهها نداشتن اطلاعات بود. حالا، اما وضع تغییر کرده و فقط با چندبار لمسکردن صفحه تلفن همراه بهصورت گسترده در اختیار همه اعضای خانواده از بزرگ گرفته تا نوجوان و حتی کودکان قرار دارد، اما چیزی که در این میان کم است صحت و کیفیت اطلاعات است.
با توجه به اینکه هیچ نظارت و سنجش کیفیتی بر اطلاعات در دسترس ما وجود ندارد، به همین جهت هم انواع و اقسام روشهای مدیریت و خانهداری و فرزندپروری و همسرداری و آشپزی و سلامتی و… به فاصله چند لمس صفحه در اختیار همگان قرار می گیرد.ع دم نظارت صحیح بر فضای مجازی باعث شده تا بسیاری از سودجویان به اسم روانشناس برای مشکلات مخاطبان صفحه اینستاگرام خود راه حل ارائه دهند و این در حالی است که نه تنها مشکل او را حل نمیکنند بلکه با ارائه راهکارهای غیرعلمی و نادرست باعث فروپاشی برخی از خانوادهها نیز میشوند.
این روانشناسان تقلبی که فقط به دنبال افزایش تعداد دنبالکنندگان صفحاتشان هستند و تمام تلاششان را میکنند تا لایک بیشتری بگیرند، سرنوشت مخاطبان خود را به بازی گرفته و مشکلات مردم را سوژهای برای رسیدن به اهدافشان کردهاند.
صلاحیت مجوز
صفحههای غیرقانونی بسیاری تحت عنوان مشاورههای روانشناسی در فضاهای مجازی مانند «اینستاگرام» در فعالیت هستند، اما مردم باید از نوع مدرک و مجوز افرادی که در جایگاه روانشناسی در فضای مجازی مشاوره میدهند، آگاه باشند. بازرس انجمن روانشناسی ایران، با بیان این مطلب گفت: سازمان نظام روانشناسی و سازمان بهزیستی تنها مراکزی هستند که در زمینه مشاوره و روانشناختی فعالیت میکنند و میتوانند به افراد دارای صلاحیت مجوز دهند
دکتر حمید پورشریفی، با بیان اینکه افرادی که از روانشناسان فاقد صلاحیت مشاوره و خدمات دریافت میکنند از نظر روحی و روانی صدمه میخورند، میافزاید: خدمت و فعالیت در زمینه روانشناسی باید با رعایت نکات بسیار ظریف و حساسی انجام شود، افرادی که در زمینه روانشناسی تخصص ندارند بیشک آسیبهای روانی بسیاری را به جامعه وارد میکنند اما به دلیل این آسیبها فیزیکی نیست چندان مورد توجه قرار نگرفته؛ آسیبهایی که گاهی عزت و اعتماد به نفس افراد را خدشه دار میکند و گاهی نوع نگاه افراد را نسبت به رابطهها و افراد دیگر جامعه تحت تاثیر قرار میدهد.
به گفته بازرس انجمن روانشناسی ایران اسامی همه مراکز دارای مجوز، از سازمان نظام روانشناسی در سایت این سازمان ثبت شده است. همچنین افرادی که به روانشناسان فضای مجازی مراجعه میکنند باید از مجوز فعالیت و پروانه روانشناس مورد نظر اطمینان داشته باشند و اگر روانشناسی دارای این امتیازها نباشد تحت هیچ شرایطی قابل اعتماد نیست.
جامعه سطحی
از سوی دیگر، برخی کارشناسان معتقدند که اگر جامعه سطحی و گذرا شده باشد، شهروندانش براحتی قربانی سودجویان میشوند. یک جامعه شناس در همین زمینه معتقد است نوع دید جامعه سطحی و گذرا شده و روش درست تحقیق کردن را کمتر شخصی میداند. به اعتقاد او این امر باعث شده خیلیها بدون تحقیق به دنبال هر شخصی که اکنون اینفلوئنسر است بروند و سفره دلشان را برایش باز کنند و از مسائلی دم بزنند که خیلی زود از مطرح کردنشان پشیمان خواهند شد.
به گفته غفور شیخی، نهادهای آموزشی کشور ضعیف عمل میکنند به همین دلیل ذائقه فرهنگی مردم تنزل پیدا کرده و افراد سودجو با توسل به روشهای تبلیغاتی به آسانی مورد توجه مخاطبان قرار میگیرند. شیخی نکته دیگری را در موفق نبودن مراکز مشاوره در جلب اعتماد مردم میداند و میگوید رواج فرهنگ دورویی نیز در جامعه به این آشفته بازار دامن میزند، چون مردم چیزهایی میگویند که به آن اعتقادی ندارند به همین خاطر از بیان نظر و احوال شخصیشان میترسند این افراد در فضای مجازی چیزهایی میگویند که در دنیای واقعی از آن حذر دارند.