مسعود عطری ؛ روزنامه نگار چیزی حدود هشت سال از حضور کی روش در فوتبال ما می گذرد. هشت سالی که با تایید هواداران، بازیکنان و کارشناسانِ منصف و بی طرف، جزو بهترین سالهای فوتبالی تیم ملی ما بوده و رنکینگ برترین تیم های قاره آسیا هم مبیّن این مساله، که تیم ملی ما نسبت […]

مسعود عطری ؛ روزنامه نگار

چیزی حدود هشت سال از حضور کی روش در فوتبال ما می گذرد. هشت سالی که با تایید هواداران، بازیکنان و کارشناسانِ منصف و بی طرف، جزو بهترین سالهای فوتبالی تیم ملی ما بوده و رنکینگ برترین تیم های قاره آسیا هم مبیّن این مساله، که تیم ملی ما نسبت به ادوار گذشته، انسجام، استراتژی و برنامه‏ریزی بهتری داشته است.

البته این دلیل نمی شود که بگوییم تیم ملی ما در طول این هشت سال بدون نقص بوده و یا کی روش تمام کارهایش را درست و بدون اشتباه انجام داده، چراکه نقص یا اشتباه همیشه جزء لاینفک کارهاست و کی روش و هر مربی دیگری هم از این قاعده مستثنی نیستند و کسی در این وادی موفق تر است که بتواند میزان خطا یا اشتباهاتش را به حداقل ترین مقدار ممکن برساند.
در مورد کی روش البته این مساله قابل بحث است و شاید بتوان عملکرد او را به دوبخش درون و بیرون زمین تقسیم کرد که در درون زمین با توجه به امکانات و تجهیزاتی که به او داده ایم خروجی قابل قبولی از تیم ملی دریافت کرده ایم وگرنه کنفدراسیون فوتبال آسیا با ما نسبت فامیلی ندارد که با پارتی بازی و یا برای دلخوشی ما نام ایران را برای مدتی طولانی در صدر بهترین تیم های این قاره قرار بدهد.
در بیرون زمین اما داستان متفاوت است و اختلافات پیش آمده میان کی روش و برخی مربیان داخلی و چهره های فوتبالی، موجی از نارضایتی را در میان اهالی فوتبال پدید آورده که قبلاً در مقاله ای با عنوان ” شوی نخ نمای کی روش- برانکو” مفصل به آن پرداخته ایم اما مساله ای که امروز می خواهیم به آن بپردازیم شاید ترکش های همین درگیری ها باشد که اینروزها در قالب توهین به مربی تیم ملی به وفور شاهد آن هستیم.
اینکه بخاطر اختلافات رنگی و سلیقه ای، تساوی ارزشمند تیم ملی در برابر پرتغال در جام جهانی را با عنوان” دفاع اتوبوسی” بی ارزش قلمداد کنیم یا دلیل برد پرگل تیم ملی در برابر یمن را ضعیف بودن یمن عنوان کنیم و یا مربی تیم ملی کشورمان را با الفاظ زشتی همچون”دلال موزامبیکی” خطاب کنیم یا نوع فوتبال تیم ملی در مقابل تیم های بزرگی چون اسپانیا، پرتغال یا آرژانتین را به باد تمسخر بگیریم و از هر فرصتی برای تخریب تیم ملی یا کی روش استفاده کنیم نه تنها کار خوب و پسندیده ای نیست بلکه جای توجیه هم ندارد اما اگر نقدهای جدی و کارشناسی به سبک بازی تیم ملی وارد کنیم و برای نقدهایمان دلایل منطقی و علمی و کارشناسی داشته باشیم هیچ اشکالی ندارد و می توان تیم ملی را نه یکبار بلکه هزاران بار هم مورد نقد و بررسی قرار داد.
بخواهیم یا نخواهیم کارلوس کی روش مربی تیم ملی فوتبال ماست و هیچکس هم سند مربیگری تیم ملی را تا ابد به نامش نزده و اگر تابحال توانسته در فوتبال بی در و پیکر ما دوام بیاورد اولاً بخاطر کسب نتایج خوبش با تیم ملی بوده و ثانیاً بخاطر اینکه توانسته با مدیریت صحیحش این امکانات اندک و این حجم از استعداد را سازماندهی کند و برای موفقیت تیم ملی برنامه ریزی های مقطعی و بلندمدت انجام بدهد. هرچند هیچکس منکر دریافتی خوب کی روش از فوتبال ایران نیست و همه می دانیم که او در کنار اینکه برای ما نتایج خوبی می گیرد پول خوبی هم دریافت می کند اما قسمت خوشحال کننده ماجرا این است که او در مقابل پولی که دریافت کرده مسئول بوده و تیم ما را به جایگاه خوبی در فوتبال آسیا و همچنین جهان رسانده است وگرنه داریم مربیانی که دهها برابر کی روش پول می گیرند اما هیچ احساس مسئولیتی در قبال تیم هایشان ندارند و با کوچکترین حرف و حدیثی پولشان را تا قطره آخر دریافت می کنند و کوله پشتی شان را به مقصد کشور بعدی و تیم ملی یا باشگاهی بعدی می بندند. بنابراین حواسمان باشد که نقد تیم ملی یا شخص کی روش با توهین کردن به او تفاوت دارد و می شود به هردلیلی از او انتقاد کرد یا حتی از او بیزار بود اما در قبال خدمات و کارهایی که برای فوتبال ما انجام داده بی انصاف نبود و اگر نقدی هم هست با بیان خوب عنوان کرد نه اینکه با توهین به ملیت یا شخصیت او همه چیز را زیر سوال برد که این کاری درست و انسانی نیست.