وقتی کی روش فردای بازی با عراق و پس از صعود نسبتا بی درد سر تیم به یک هشتم نهایی مقابل خبرنگاران قرار گرفت، انتظار همه یک مصاحبه آرام و به دور از جنجال از مرد پرتغالی بود اما انگار آرامش به کی روش و تیم ملی نیامده است. کی روش این بار به نکاتی […]
وقتی کی روش فردای بازی با عراق و پس از صعود نسبتا بی درد سر تیم به یک هشتم نهایی مقابل خبرنگاران قرار گرفت، انتظار همه یک مصاحبه آرام و به دور از جنجال از مرد پرتغالی بود اما انگار آرامش به کی روش و تیم ملی نیامده است. کی روش این بار به نکاتی گُریز زد که خیلی ها حتی نزدیک این حوزه ها هم نمی شوند ولی او خیلی ها نیست و کی روش است. او یک حرفه ای کم حوصله و بازی بلد است و بعضاً با حرف هایش همه را غافلگیر می کند. کی روش غیر قابل پیش بینی ترین فردی در مجموعه فوتبال ما در سالهای اخیر بوده. او با حرف هایی که به زبان میآورد بیشتر به یک جریان ساز شبیه تر است تا صرفا یک مربی فوتبال که فقط به حِرفه اش فکر کند. اما شاید اگر آنهایی که در این بلبشو نقش آفرینی کردند و فضا را به سمت حاشیه و جنجال کشاندند جوری دیگر عکسالعمل نشان می دادند اصلا مسیر قصه تغییر می کرد. یعنی به عبارت ساده تر برخی آتش بیار معرکه ای شدند که کی روش کبریت آن را کشید. یک فضای احساسی و غیر قابل کنترل که پیامد حرف های سرمربی تیم ملی است. ولی او تنها مقصر ماجرا نمی باشد.
نقش اول
کارلوس کی روش: کارلوس کی روش اگر در یک شرایط کاملا آرام و بدون تنش روبروی خبرنگاران قرار می گرفت و در بیان حرف هایش با تامل بیشتری عمل می کرد و به برخی از مسائل اَصلاً ورود نمی کرد مطمئن باشید کار به این همه تفسیر و تحلیل دُرُست و غلط نمی کشید و نیاز نبود خیلی ها به این ماجرا ورود کنند. کی روش به برانکو حساسیت پیدا کرده چون او را هوو و جانشین خود در تیم ملی می داند و به همین سبب می خواهد راه او را برای رسیدن به تیم ملی مسدود کند ولی کاش یکی به کی روش می گفت اصلا لازم نیست این همه به برانکو و پرسپولیس بپردازد. کشور مشکلاتی دارد که مطمئنا از سفر پرسپولیس با پرواز ویژه به ژاپُن در اولویت تر می باشد ولی وظیفه کی روش نیست این مسائل و اولویت ها را برای مسئولان ما یادآوری نماید. پس می بینید که اگر کی روش کمی فقط کمی با صبوری بیشتر از کنار این حرف ها رد می شد الان با خیالی آسوده در فکر آماده سازی تیمش بود نه اینکه در صفحه اجتماعی اش توضیح دهد که منظورش فلان بوده و بهمان نبوده است.کی روش به راحتی وقت و انرژی خود را صرف امور بی اهمیت می نماید.
مترجمش
آرین قاسمی مترجم کی روش: جوان است و پر شور ، حضور چند ساله در کنار کالوس کی روش باعث گردیده که او ماکتی از کی روش را در خود شکل دهد. این مترجم کاملا کی روش وار ترجمه می کند با تمام توانش سعی می کند مدل ایرانی کی روش باشد بدون اینکه از خود انعطافی نشان دهد.اما گاهی لازم است که در ترجمه کردن مدیریت نمود و با تغییرات هر چند کوچک زهر و تیزی برخی کلمات گرفته شود تا مخاطب احساس بهتر و برداشت معقولانه تری از حرف های گوینده داشته باشد.آرین قاسمی اگر در حین ترجمه می اندیشید و با آرامش و به دور از حال و هوای احساسی ترجمه را انجام می داد پیامد حرف های کی روش در همان امارات خاتمه می یافت و اصلا کار به جاهای دیگر و حرف و حدیث های فروان نمی کشید. اما این مترجم بیشتر در نقشش فرو می رود و نا خودآگاه پیاز داغ اتفاقات را بیشتر می کند. شاید تجربه ی کم ، دیده شدن و سودای بزرگی او را چنین بی مهابا نموده است.
حضار در صحنه
خبرنگاران حاضر در مصاحبه کی روش: خبرنگارانی که آنجا حضور داشتند و با دقت به حرف های کی روش گوش می دادند متاسفانه در توضیح و تشریح دادن منظور واقعی کی روش از بیان آن حرف ها دیر جنبیدند اگر بلا فاصله بعد از جاری شدن این صحبت ها از زبان کی روش اصل ماجرا را توضیح می دادند ابعاد ماجرا به این وسعت نمی رسید ولی انفعال و صبوری بی مورد این عزیزان جو را کاملا بهم ریخت بعد یادشان آمد که باید به مردم توضیح دهند که منظور کی روش آن چیزی که شما فکر می کنید نیست. گاهی وقت هوشیاری و زیرکی یک فرد رسانه ای می تواند در خبر رسانی و مهمتر از آن تحلیل و تفسیر یک خبر کاملا تاثیر گذار باشد. افرادی که از رسانه های مختلف در امارات حضور دارند از رسانه ای های با تجربه و با سواد هستند ولی در این مورد خاص منفعلانه عمل کردند.
آقای اشک و آه!
جواد خیابانی و همکارانش تفسیر با باور های غلط: خیابانی یکبار دیگر بدون اینکه تحقیق و بررسی لازم را انجام دهد روی صندلی خود در اِستودیو رسانه ملی با بغضی غلیظ و صدایی گرفته کی روش را به گوشه ی رینگ برد تا تمام کاسه کوزه ها بر سر او شکسته شود . او در تمام آن چند دقیقه یک نفس گفت و گفت آنقدر حرف زد تا دهانش خشک شد.او حتی اشاره ی کوچکی به این نکرد ببینیم دوستان و همکاران ما که در امارات حضور دارند و از نزدیک با کی روش در ارتباط هستند بپرسیم واقعا منظور کی روش از این حرف ها چه بوده است.او مدعی العموم ، وکیل مدافع و قاضی بود و استودیو را به داد گاهی برای محاکمه ی کی روش تبدیل کرد.
در حالیکه اگر یک کلمه می گفت ما در مقام قضاوت نیستیم و نمی دانیم چرا کی روش این حرف ها را زده شاید خیلی از اظهار نظر ها و کامنت های توهین آمیز که حرفهای جواد خیابانی را مبنای این عکس العمل ها قرار دادند اتفاق نمی افتاد. او چه بخواهد و چه نخواهد با آن بغض و اشک ها احساسی جریانی را به راه انداخت و این جریان متاسفانه به توهین و هتک حرمت خیلی ها مُنجر گردید. خیابانی ریتم داستان را برای توهین و اهانت های بیشتر تُند و تُند تر کرد. انتظار از جواد خیابانی که حالا در این شغل مویی سپید کرده بیشتر از این حرف هاست.او باید بداند دیگر در ورزشگاه شهر ملبورن قرار ندارد تا از غزال تیز پای فوتبال بگوید و با صدای گرفته از صعود و سلام پاریس بگوید. اینجا رسانه ملی است متعلق به یک ملت پس هر حرفی بدون تامل بازتاب های منفی فراوانی به همراه دارد.
آقای مجری جوان!
مجری جوان ؛ محمد حسین میثاقی شاگرد خَلف عادل فردوسی پور فتوا به عدم پخش مصاحبه های کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران از تلویزیون و برنامه خودش را می دهد او با شور و حرارت و در یک ارتباط اینترنتی با همکارش محمدرضا احمدی حرف می زند و بدون توجه به حرف های احمدی و با خطاب قرار دادن درخشان در حال تصمیم گیری در رسانه ملی است. آیا برنامه تهیه کننده ندارد ؟ مدیران شبکه و اصلا مدیران رسانه در جریان این تصمیم سازی ها هستند ؟ با این باورهای غلط می خواهیم به کجا برسیم چون او در جایگاهی نیست اینچنین مردم را علیه مربی تیم ملی بشوراند و یا کسانی که کی روش را دوست دارند ناراحت کند. باید قبول کنیم که مجریان و گزارشگران رسانه ملی هم در این ماجرا چندان عکس العمل مناسبی از خود نشان ندادند و حتی اوضاع را پیچیده تر هم نمودند.
رییس منفعل
مهدی تاج رئیس فدراسیون، کارفرمای منفعل: مهدی تاج هم بعد از گذشت یک روز از مصاحبه کارلوس کی روش لب به سخن گشود و اظهار داشت که عوامل تیم ملی حق ندارند از حوزه های دیگر حرف بزنند و من از مردم ایران بابت حرف های سرمربی تیم ملی عذر خواهی می کنم. عکس العمل احساسی تاج در زمانی نا مناسب اتفاق افتاد ،این حرف تاج زمانی مفید بود که از آمدن کی روش به ایران مدت کوتاهی گذشته باشد نه هشت سال، آیا این همه سال که کی روش در ایران بوده و اتفاقاً در بیشتر موارد هم حرف هایی زده که به مراتب جنجالیتر از مصاحبه ی اخیرش بوده پس تاج کجا بود چرا آن زمان کی روش تذکر نگرفت و توبیخ نشد. چرا زمانی که بساط اخراج دبیر کل فدراسیون را با حرف های بسیار توهین آمیز فراهم کرد تاج هیچی نگفت پس کاش این دفعه هم چیزی نمی گفت تا دوباره یادآوری نگردد که فدراسیون از کنترل کی روش به عنوان کارمندش عاجز است. عذر خواهی از مردم بعد از هشت سال کار با کی روش بدترین عکس العملی بود که فدراسیون از خود نشان داد. فدراسیونی که هرگز راه بهرهگیری مناسب از کی روش را یاد نگرفت. در این ماجرای سراسر جنگ و جدال کی روش آتش را روشن کرد و دیگران در آن دمیدند و هر کس به اندازه ی سواد و هدفش از دامن زدن به این ماجرا کوشید. رسانه ای ها و خبرنگاران برای فراهم شدن حاشیه و پر شدن صفحات روزنامه و جذابیت بیشتر از افراد مختلف مصاحبه گرفتند و بیشتر این افراد هم فقط به کی روش حمله کردند و حتی برخی گفتند همین حالا او را اخراج کنید. برانکو حرف های کی روش را مسخره خواند و گفت من وقت ندارم به این آقا بپردازم. فردوسی پور ترس خود را از مصاحبه های کی روش بیشتر از رقبای ایران در زمین دانست. کمیته ملی المپیک دستور داد که کی روش در قالب قراردادش که به عنوان سر مربی تیم ملی است حرف بزند.شبکه های اجتماعی هم کاملا به محلی برای عقده گشایی تبدیل شد و دراین بین کسانی بدون هیچ گناهی مورد آماج حملات و توهین های زیادی قرار گرفتند چون گناهشان این است در تمام این سالها با موضوع کی روش منطقی برخورد کردند. این افراد هیچگاه احساسی به ماجرا نگاه نکردند و رنگ عوض نکردند آنچه شرط بلاغ بود گفتند اما دیگران پند نگرفتند. متاسفانه در مسائل مربوط به کی روش کسانی که تریبونی در اختیار دارند در بیشتر مواقع منطقی برخورد نمی کنند و بعضا به ماجرا دامن هم زده اند. کی روش مقصر است اما مقصر اصلی نیست.