ایمان موتمنی/ آیاسپورت حالا جام ملتهای آسیا برای ایران تمام شده، حضور در نیمه نهایی، درست مثل ۱۵سال پیش،حسرت حضور در فینال.کارلوس کی روش ۸سال سرمربی تیم ملی ایران بود، اتفاقی که برای هر دو طرف بی سابقه بود. نه ایران ۸سال یک سرمربی بر مسند کار دید و نه کارلوس کی روش در یک […]
ایمان موتمنی/ آیاسپورت
حالا جام ملتهای آسیا برای ایران تمام شده، حضور در نیمه نهایی، درست مثل ۱۵سال پیش،حسرت حضور در فینال.کارلوس کی روش ۸سال سرمربی تیم ملی ایران بود، اتفاقی که برای هر دو طرف بی سابقه بود. نه ایران ۸سال یک سرمربی بر مسند کار دید و نه کارلوس کی روش در یک شغل ۸سال مداوم کار کرده بود. اما کارلوس کی روش را نباید سفید مطلق یا سیاه مطلق دید. کارلوس کی روش مردی است خاکستری در تاریخ فوتبال ایران. سالها بعد وقتی به کارنامه کارلوس نگاه کنیم، او را با جنگندگی یارانش برای دو دوره حضور متوالی در جام جهانی به یاد خواهیم آورد یا بیانیه هایی که در فیسبوک و اینستاگرام منتشر می کرد تا به زمین و زمان بتازد؟ کی روش را به عنوان معمار نسل جدید فوتبال ایران به یاد خواهیم آورد یا همچون بسیاری از مخالفین او را دلال موزامبیکی خطاب خواهیم کرد؟
کارلوس کی روش روزی که به ایران آمد ۳ ماموریت مهم داشت
۱- رساندن ایران به جام جهانی ۲۰۱۴
۲- قهرمانی در جام ملتهای آسیا
۳- تغییر نسل تیم ملی ایران
در نخستین ماموریت او موفق بود. تیم ملی ایران را نه یک بار بلکه دو بار به جام جهانی متوالی رساند. در جام جهانی ۲۰۱۸ هم فقط یک امتیاز با صعود از مرحله نخست و تاریخ سازی فاصله داشت. او همچنین ماموریت داشت ایران را بعد از نزدیک به ۴۰ سال به قهرمانی جام ملتهای آسیا برساند. اتفاقی که در سال ۲۰۱۵ نیفتاد و در سال ۲۰۱۹ هم همینطور. اما مورد سوم در مورد کار به صورت پایه ای در فوتبال ایران. اگر بخواهیم جانب انصاف را رعایت کنیم، نسلی که او تحویل فوتبال ایران داد نسلی است که تا سالهای سال می تواند فوتبال ایران را بیمه کند. دست کم تا ۴ سال آینده.
ورود بازیکنانی نظیر بیرانوند،مهدی ترابی،سعید عزت اللهی،علیرضا جهانبخش،سردار آزمون،میلاد محمدی،مرتضی پورعلی گنجی، مجید حسینی، روزبه چشمی، احمدنوراللهی، سامان قدوس،مهدی طارمی به تیم ملی و ستاره ساختن از آنها، در کنار جوانانی که می توانند در این چرخه قرار بگیرند ثمره نگاه تیزبینانه کارلوس کی روش در زمینه استعداد یابی است.
از ۲۳ بازیکنی که همراه او به جام ملتهای آسیا ۲۰۱۹ رفتند، ۶تای آنها بالای ۳۰سال سن دارند و مسلماً تا ۴سال آینده جایی در ترکیب تیم ملی ایران نخواهند داشت اما مابقی زیر ۳۰ سال سن دارند و میانگین سنی ۲۵ سال.
بازیکنانی نظیر کاوه رضایی،علی علیپور،امید نورافکن،علی کریمی،علی قلی زاده،سعید عزت اللهی،سعید آقایی،آرمین سهرابیان، صادق محرمی،محمد مسلمی پور،محمد سلطانی مهر،طه شریعتی،یونس دلفی،امیر روستایی و سایر بازیکنان رده های ملی می توانند بازیکنانی باشند که به همراه این ۱۷بازیکن زیر ۳۰سال کنونی تیم ملی رقابت برای پوشیدن لباس تیم ملی در مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ و خود مسابقات جام جهانی را به اوج برسانند. در حقیقت گو آنکه کارلوس کی روش از حیث نتیجه گیری موفقیت کاملی کسب نکرد، اما با تربیت نسلی که تجربه های بی شماری دارند راه را برای مربی بعدی تیم ملی هموار خواهد کرد.
کارلوس نه پاک و منزه و سفید مطلق بود، نه جرثومه فساد و دلال بازیکن. اگر بخواهیم او را نقد کنیم می توانیم به دعواهای همیشگی او با محمود گودرزی،سلطانی فر،کفاشیان،تاج،اسدی،استیلی،علی کریمی، مایلی کهن،برانکو و …. به یاد بیاوریم، می توانیم او را با بداخلاقی های همیشگی اش به یاد بیاوریم که باعث ایجاد حس دوگانه برای بسیاری از طرفداران فوتبال ملی شد.می توانیم به ایجاد فضای رقابتی با برانکو ایوانکوویچ خرده بگیریم که تصور می کند برانکو رقیب او برای تکیه زدن بر نیمکت تیم ملی ایران است. می توانیم از همکاران سابق او بنویسیم که با دلخوری از تیم جدا شدند، از امید نمازی، افشین پیروانی، علی کریمی، جواد نکونام می توان نوشت که بعضاً مهر سکوت بر لب زدند تا مبادا پر سرمربی تندخو و بداخلاق پرتغالی به پر آنها بگیرد و آنها به حیواناتی نظیر مار و عقرب و کروکودیل تبدیل شوند. می توان از دستیارانی بنویسیم که هنگام شکست یک تیم ایرانی در فینال آسیا با مشت گره کرده از ناکامی رقیب فرضی جشن می گیرد. می توان از دستیارانی نوشت که نقش پیاده نظام او را بازی می کردند، از مک درموت گرفته تا اوسیانو کروز. می توان از تنها دستیار ایرانی او مارکار آقاجانیان نوشت که شاید تنها نقشش حضور در استادیوم های لیگ بود برای یافتن ستاره های لیگ، ستاره هایی که البته بعد از موفقیت و یکی دو بار دعوت به تیم ملی، باید برای باقی ماندن در لیست تیم ملی، راه لیگهای درجه دو و سه اروپایی را پیش می گرفتند.
در مجموع می توان کارنامه کی روش را با وام گرفتن از عنوان فیلم وسترن مشهور ساخته سرجیو لئونه به سه بخش تقسیم کرد: خوب، بد، زشت
خوب: آماده سازی نسلی از بازیکنان که فوتبال را به صورت حرفه ای دنبال خواهند کرد و در آینده ستاره های فوتبال ایران خواهند شد.همینطور دو دوره حضور متوالی در جام جهانی و حضور سرافرازانه در جام جهانی که تحسین جامعه جهانی فوتبال را در پی داشت .
بد: عدم نتیجه گیری در جام ملتهای آسیا علیرغم دو دوره حضور با وجود اول بودن در رنکینگ فیفا. کی روش دو بار شانس این را داشت در جام ملتهای آسیا روی نیمکت تیم ملی بنشیند، شانسی که هیچ مربی در تاریخ فوتبال ایران به آن دست پیدا نکرد. اما نتیجه همانی بود که همیشه گرفته بودیم. در بهترین حالت ناکامی در نیمه نهایی.
زشت: بیانیه های فیسبوکی و اینستاگرامی که در آن به بسیاری از عوامل جامعه ورزش ایران حمله میکرد و گاه کار به توهین هم می کشید. از وزیر و معاون آن گرفته تا مقامات فدراسیون فوتبال،سرمربیان لیگ،مربیان سابق،روزنامه نگاران و ….. که در اکثر موارد سعی می شد به خاطر نتیجه گیری تیم ملی در «مقطع حساس کنونی» جوابی به آنها داده نشود. اما حالا با اتمام کار کارلوس کی روش در تیم ملی می توان به واکاوی دقیق تر آن بیانیه ها و حملات پرداخت.
در نهایت با شالوده ای که ثمره ثبات در راس کادر فنی تیم ملی بود، حالا ما نسلی داریم که تا سالهای سال پتانسیل حضور مداوم ما در جام جهانی و چه بسا حضور در مرحله دوم را هم دارد. نسلی داریم که می توان روی نقاط ضعف آنها کار کرد تا ۴ سال دیگر در جام ملتهای آسیا موفق تر از تیم کنونی باشند. زندگی و فوتبال ادامه دارد.