هومن حکیمی دبیر گروه فرهنگی گاهی خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکنی، دیر میشود. آنقدر زود که حسابش از دستت در میرود. یک چیزهایی اما برای دیر نشدن، احتیاج به آمادگی ذهنی و روانی دارند. یعنی فرق میکند که تو برای حضور در یک رقابت، انواع و اقسام تدارکات مالی و فیزیکی و برنامهریزی […]
هومن حکیمی
دبیر گروه فرهنگی
گاهی خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکنی، دیر میشود. آنقدر زود که حسابش از دستت در میرود. یک چیزهایی اما برای دیر نشدن، احتیاج به آمادگی ذهنی و روانی دارند. یعنی فرق میکند که تو برای حضور در یک رقابت، انواع و اقسام تدارکات مالی و فیزیکی و برنامهریزی درست و… را لحاظ کنی اما فرهنگ مبارزه یا رقابت را ندانی و نداشته باشی. اینطوری، حتی ممکن است پیروزی احتمالی تو هم درواقع پیروزی نباشد؛ حتی اگر در ظاهر این را نشانت بدهد، و تبدیل شود به شکستی مطلق. بنابراین اینکه الآن درباره انتخابات سال ۱۳۹۸ مینویسیم، خیلی هم زود نیست چون به قول شاعر؛ «آی! ای دریغ و حسرت همیشگی/ ناگهان/ چقدر زود/ دیر میشود».
تاریخ را که ورق بزنی، میبینی حادثههای تأثیرگذاری که در حین یک رقابت و مبارزه رخ دادهاند، کم نیستند؛ آنقدر تأثیرگذار که نتیجه نهایی آن رقابت اصلا به حساب نیامده است. ورزشکارانی که در مسابقات المپیک یا جهانی حتی به قیمت از دست رفتن مدال طلا به رقیب مصدومشان کمک کردند یا مثلا یکی مثل «فلورانس نایتینگل» که از جوانی و عمرش مایه گذاشت تا در زیر آواری از آتش و خون، به سربازان جنگی خوفناک یاری برساند. اصلا چرا راه دوری برویم؟ همین واقعه ناب عاشورا که قرنها پس از وقوع آن، هیچ کس «یزید» را نه تنها پیروز آن نبرد نمیداند بلکه همه او را نماد یک شکستخورده واقعی برمیشمرند؛ گرچه ربطی به مسلمان بودن یا نبودن ندارد و برای هر انسان منصفی با هر عقیدهای تکاندهنده است. چرا اینطور است؟ چه چیزی در بطن بعضی از مبارزهها وجود دارد که در پایان، آنها که به ظاهر شکستخوردگانند، سربلند و جاودانهاند؟
پیشتر هم نوشتم که مرور تاریخ به شکلی بیطرفانه و دقیق میتواند کمک زیادی به امروزمان بکند. اینکه درک کنیم و عمیقا معتقد باشیم نحوه رسیدن به پایان یک راه یا چگونگی تلاش در جهت دستیابی به یک هدف، گاهی بسیار مهمتر از به ظاهر پیروز شدن و رسیدن به انتهای مقصد است، تنها گوشهای از درسهایی است که تاریخ به ما میآموزد.
سال دیگر، تقریبا همین موقع، انتخابات مهم مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد. برخی قبل از نواختن سوت شروع رقابت، به دلایل مختلف از حضور در آن بازماندهاند و برخی دارند خودشان را آماده این آغاز میکنند؛ آغازی که مثل هر رقابت دیگری قرار نیست همه شرکتکنندگان آن به موفقیت برسند. درک این نکته به ظاهر ساده، به نظر من درست به اندازه حضور پرشور و آگاهانه رأیدهندگان و کاندیداها، مهم است. خدا را شکر، همه آنهایی که تأیید صلاحیت خواهند شد مسلمان هستند و مطمئنا خیلی بیشتر از من با تاریخ و به خصوص امام حسین (ع) و مرام و اندیشهاش آشنایند. پس خانمها و آقایان نامزد انتخابات! درست همین حالا وقتش است ثابت کنید تا چه حد به آرمانهای عاشورا معتقد و پایبند هستید. بسمالله، ما که آمادهایم. انشاالله شما هم آماده آغاز رقابتید!
پ.ن: در المپیک ۱۹۶۰ «رم» و در رشته دوی ماراتن، «آبب بکیلا» از کشور فقیر اتیوپی که در آستانه آن بود که مستعمره ایتالیا شود، توانست با پای برهنه قهرمان شود. وقتی از او دلیل دویدن با پاهای برهنه را پرسیدند، پاسخ داد: «میخواستم جهان بداند که اتیوپی، همیشه با اراده و روحیه پهلوانی، قهرمان میشود».