بار دیگر هواداران پرسپولیس در اعتراض به وضعیت پرسپولیس مقابل وزارت ورزش تجمع کردند و با سر دادن شعار تکراری ((وزیر استقلالی نمیخوایم نمیخوایم)) سلطانی فر را به حمایت از استقلال متهم کردند و به نوعی اشتباه داوران در بازی های پرسپولیس را عمدی دانستند. البته آنها باید به فدراسیون فوتبال می رفتند. شبیه همین […]
بار دیگر هواداران پرسپولیس در اعتراض به وضعیت پرسپولیس مقابل وزارت ورزش تجمع کردند و با سر دادن شعار تکراری ((وزیر استقلالی نمیخوایم نمیخوایم)) سلطانی فر را به حمایت از استقلال متهم کردند و به نوعی اشتباه داوران در بازی های پرسپولیس را عمدی دانستند. البته آنها باید به فدراسیون فوتبال می رفتند.
شبیه همین اتفاق چندی پیش برای هواداران استقلال روی داد آبی ها هم سلطانی فر را پرسپولیسی معرفی ، تضعیف استقلال در ابتدای فصل هجدهم را برنامه ای از سوی وزارت ورزش تشخیص دادند. این تجمع های اعتراضی در یکی دو سال اخیر به تناوب از سوی هواداران سرخابی صورت گرفته و حتی در آخرین تجمع هواداران آبی کار به بازداشت و بگیر و ببند هم کشیده شد. موردی که برای هواداران پرسپولیس به پذیرایی از سوی وزارت ورزش روبرو شده است.
تجمع هواداران دو تیم ابتدا به ساکن نمی تواند چاره ی کار و روشی مناسب برای رستگاری سرخابی ها و خلاص شدن از شر مشکلات باشد.
نگارنده چندی قبل به واسطه اینکه محمدرضا زنوزی مالکیت دو تیم تراکتور سازی و ماشین سازی تبریز را همزمان در اختیار دارد مطلبی نوشتم و خواستار روشن شدن این موضوع از سوی مراجع ذیربط شدم تا شائبه ی تبانی در لیگ برتر موجب لوث شدن نتیجه و نادیده گرفتن زحمات بازیکنان دو تیم تبریزی نشود.
هواداران تبریزی در پاسخ به شائبه ی تبانی دو تیم تبریزی اذعان داشتند که وزارت ورزش به واسطه ی مالکیت دو باشگاه پرسپولیس و استقلال متخلفت است و نمی توان در این مورد خاص به زنوزی انتقاد وارد کرد و اگر کسی در صدد برخورد با زنوزی برآید ابتدا باید با وزارت ورزش برخورد کند.البته اگر بخواهیم منصفانه به موضوع نگاه کنیم نمی توان هواداران تبریزی را به خاطر این عقیده و نظر سرزنش کرد چون حرف خلاف واقعی بیان نکرده و چه بسا درست هم می گویند.
اعتراض هواداران پرسپولیس و استقلال نشان می دهد با تمام هزینه های مادی و معنوی که وزارت ورزش برای استقلال و پرسپولیس متحمل می شود اما همیشه متهم به سو استفاده از قدرت و نفوذ خود به نفع سرخابی ها می باشد و هرگز هم موفق نشده به طور شفاف از خود رفع اتهام نماید. حالا چرا وزارت ورزش با وجود اینکه در چنین مواردی مورد هجمه و حملات زیادی از سوی افراد مختلف قرار می گیرد و اعتبارش مورد تردید قرار می گیرد رغبتی به واگذاری این دو تیم به بخش خصوصی ندارد و همچنان برای داشتن این دو باشگاه دست و پا می زند .وزارت ورزش بار ها ثابت کرده به وعده و وعید هایی که در مورد واگذاری سرخابی می دهد توجهی ندارد.
وعده وعید هایی که در آستانه ی انتخابات ریاست جمهوری و بعضا انتخابات مجلس به اوج خود می رسد و در خیلی از سخنرانی های تبلیغاتی روی آن مانورو داده می شود ولی وقتی آب ها از آسیاب افتاد همه چیز فراموش می شود و انگار نه انگار که قول و قراری در مورد واگذاری سرخابی ها به هواداران و علاقه مندان همیشه نگران استقلال و پرسپولیس داده شده است.
نکته دیگر،، این نوع اعتراض و تجمع هواداران در مقابل وزارت ورزش در زمان دولت های یازدهم و دوازدهم بیشتر شده دلیل این اتفاق به نوع تصمیم گیری ها و چگونگی اجرای برنامه ها که از سوی وزارت ورزش در این دو مقطع در مورد استقلال و پرسپولیس صورت گرفته رابطه ی مستقیمی دارد .
بی گمان خیلی از کارهای وزارت ورزش و سابقاً سازمان تربیت بدنی وقت در مورد سرخابی ها شفافیت لازم را ندارد مثلا نحوه ی انتخاب اعضای هیئت مدیره که هرگز مشخص نشد که این افراد با چه معیار و سنجشی وارد سیستم مدیریت این دو باشگاه شاخص و برجسته می شوند. کسانی که بجز مصاحبه های حاشیه ساز ، ایجاد حساسیت های کاذب و قرار دادن دست سرخابی ها در پوست گردو توانایی دیگری از خود بروز نداده اند و بعد از خرابکاری، فرصت سوزی های بیشمار و بهم زدن اسم و رسمی برای خود در فرایندی نا مشخص و عجیب و غریب از ترکیب هیئت مدیره سرخابی ها خط می خورند و بعد از گذشت مدتی افرادی دیگر با همان ساز و کار قبلی به جای آنها گمارده می شوند.
با این وضعیت بغرنج متهم کردن وزیر ورزش به آبی و قرمز بودن آسانترین کاری است که از دست هوادار عصبانی و متعصب بر می آید چون آنها به عنوان صاحبان واقعی استقلال و پرسپولیس هیچ قدرتی در اداره ی تیم های محبوب خود ندارند و این عنوان تعارفی بیش نیست.
تنها راه نجات از این شرایط عجیب و غریب واگذاری حقیقی و صحیح این تیم ها به بخش خصوصی است. واگذاری درست یعنی سنجیدن تمام شرایط و وارد گود شدن افراد صالح و شایسته ای که بتوانند این دو تیم را خوشبخت نمایند البته این کار باید خیلی زود انجام شود نَه تا پایان سال که از دهه ی هفتاد هنوز این پایان سال نیامده است.