سعیدسرافرازیان روزنامه نگار باخت به پدیده امید هواداران استقلال برای ماندن در کورس قهرمانی را کمرنگ کرد تا مدیران استقلال برای آرام کردن شرایط و عصبانیت هواداران قصهی اخراج شفر را مطرح کنند چون معتقد هستند او با جابجاییهای فراوان و به کارگیری بازیکنان در پستهای غیر تخصصی از استقلال یک تیم سردرگم و بی […]
سعیدسرافرازیان
روزنامه نگار
باخت به پدیده امید هواداران استقلال برای ماندن در کورس قهرمانی را کمرنگ کرد تا مدیران استقلال برای آرام کردن شرایط و عصبانیت هواداران قصهی اخراج شفر را مطرح کنند چون معتقد هستند او با جابجاییهای فراوان و به کارگیری بازیکنان در پستهای غیر تخصصی از استقلال یک تیم سردرگم و بی برنامه ساخته است ، اما اخراج شفر به این آسانیها نیست چون مفاد قرارداد سنگین شفر تبعات سنگین مالی دارد و همین مورد مدیران استقلال را با تردید روبرو کرده است .
طلوع شفر در روزهای تاریک استقلال
وینفردشفر آلمانی فصل قبل وقتی به استقلال آمد که آبیپوشان حال و روز خوبی نداشتند، یک برد در هفت بازی نتیجهای بود که علی منصور در دومین سال حضورش برای استقلال به ثبت رسانده بود. تنها هفت گل زده و حضور در ردههای پایین جدول باعث شد تا مدیران استقلال راه خروج را به روی منصوریان باز کنند و سکان هدایت آبیپوشان را به شفر با تجربه بسپارند . بر خلاف نظر برخی از کارشناسان و پیشکسوتان استقلالی شوک تغییر سرمربی خیلی زود جواب داد و پیرمرد آلمانی از استقلال بی انگیزه یک تیم جذاب ساخت. آبیها در فصل هفدهم با بی رحمی به دروازهی حریفان یورش میبردند و نتایج درخشانی را به دست آوردند. رسیدن به رتبهی سوم لیگ، قهرمانی در جام حذفی و صعود به جمع هشت تیم برتر لیگ قهرمانان آسیا از شفر یک ناجی بزرگ ساخت.
لیگ هجدهم و دوران سخت
اما حکایت لیگ هجدهم برای استقلال و شفر متفاوت آغاز شد در فصل نقل و انتقالات مهرههای کلیدی تیم مانند تیام، جبارف، مجید حسینی ، امید ابراهیمی و نورافکن که بارها تاثیر گذاری خود را به اثبات رسانده بودند از ترکیب استقلال جدا شدند. مدیران وقت استقلال برای جایگزینی این بازیکنان و آرام کردن هواداران عصبانی از جدایی مهرههای کلیدی تیم دست به خریدهای زیاد و احساسی زدند بازیکنانی که بیشترشان عملکرد ضعیفی از خود به نمایش گذاشتند. البته بازگشت دیر هنگام شفر از تعطیلات باعث تاخیر در شروع تمرینات پیش فصل استقلال شد. همهی این اتفاقات دست به دست هم داد تا استقلال لیگ هجدهم را هم مانند لیگ هفدهم پر نوسان شروع کند، تنها یک برد و عملکردی ضعیف خاطرات دوران منصوریان را یکبار دیگر برای هواداران استقلال تداعی شد.
اوج دوباره
رفتهرفته تیم به هماهنگیهای لازم رسید تا استقلال در پایان دور رفت لیگ هجدهم به یک تیم پر قدرت تبدیل شود و همین نکته هواداران استقلال را امیدوار کرد که امسال برای استقلال سالی متفاوت همراه با کسب قهرمانی در لیگ برتر باشد. تقویت تیم در نیم فصل دوم با بازگرداندن نورافکن از بلژیک و خرید مثلث ایسما، پاتوسی و منشأ از استقلال یک تیم هماهنگ و یکدست ساخت. بردهای پر گل و بازیهای چشمنواز از شاگردان شفر هماوردی با این تیم را برای رقبا به یک کابوس بدل کرده بود.
بیم و امیدهای همیشگی
استقلال در آستانهی یک اتفاق مهم قرار گرفته بود برد دربی آنها را بعد از سه سال به صدر جدول میرساند و سرنوشت قهرمانی به دست خودشان میافتاد، اما یکبار دیگر باخت در یک بازی مهم و این بار در دربی مهم پایتخت استقلال و شفر را از رسیدن به صدر جدول دور کرد تا مشکلات و حاشیه های زیادی هم گریبانگیر استقلال شود . پشتبند این باخت دو امتیاز حساس بازی با سایپا هم از دست رفت تا همه چیز بهم بریزد . بردن الهلال و سپاهان استقلال و شفر را به جادهی خوشبختی برگرداند تا شاید سرنوشت جوری دیگر رقم بخورد اما انگار به این استقلال خوشی نیامده بود. باخت به الهلال و پدیده باعث شد که پروژهی اخراج شفر کلید بخورد. بیم و امید در تمام این مدت مهمان همیشگی قلب هواداران استقلال بوده است . حالا که قرار است شفر از استقلال برود چند پرده از اتفاقات و فعل و انفعالات این وضعیت را با هم مرور می کنیم.
عدم توانایی در کنترل شرایط و حاشیهها
پس از اتفاقات دربی خیلیها به این نکته اشاره نمودند که شفر کنترل چندانی بر اوضاع تیمش ندارد و او در ادارهی شاگردانش نا توان و بی کفایت است. چون اگر غیر از این بود هرگز اجازه نمیداد آن اتفاقات سر پنالتی در دربی پیش بیاید. حرف این منتقدان این است که استقلال یک تیم نیست بلکه در این تیم چند صدایی و چند دستگی وجود دارد و
همین امر در لحظات حساس و تعیین کننده یقهی تیم را میگیرد. حتی در بازی بازی با پدیده هم قهر منشا در آخرین لحظات و ناراحتی شجاعیان از تعویض تأیید کنندهی این نکته بود که سرپیچی از فرمانهای شفر به یک اپیدمی در تیم تبدیل شده است.
اطرافیان مشکوک
نکتهی مبهم دیگر در مورد شفر و استقلال نقش پسر شفر در تیم است آیا واقعاً او یک آنالیزور است یا به گفتهی برخی او در کنار پدر نقش یک واسطه را بازی می کند حضور شائبه برانگیز ساشا و عدم نظارت کافی از سوی مدیران استقلال باعث شد تا چند بازیکن بی کیفیت به استقلال آمده و ضمن تحمیل هزینههای زیاد به استقلال بدون بازدهی خاصی هم از تیم جدا شوند. برخی میگویند گرو و نیومایر وقت زیادی از شفر و استقلال به هدر دادند و ناکامیها امروز به این آمدن و رفتنهای مشکوک بی ربط نیست. این اتفاقات و خود سری های اطرافیان شفر و بی تدبیری خود شفر استقلال را به بی راهه کشاند.
ناکام در بازی شش امتیازی
بزرگترین نقطه ضعف شفر در استقلال نبردن بازیهای بزرگ و به اصطلاح شش امتیازی بود شفر در این فصل تنها موفق به شکست تراکتورسازی در تهران و سپاهان در اصفهان شد و این در حالیست که تیمهای مدعی در مصافهای روبرو موفق به شکست استقلال شدهاند امتبازهای که در بازیهای مهم از دست رفت امروز به قیمت از دست رفتن قهرمانی و حتی شاید سهمیهی لیگ قهرمانان آسیا تمام شود و باعث شده تا شفر در حساسترین مقطع فصل در اما و اگر اخراج و ابقا در استقلال قرار گیرد. شفر اگر هزار بار از موضوع نگاه به آینده بگوید برای هوادار استقلال که چند سال از جام قهرمانی لیگ برتر دور مانده جام نمیشود، اگر از معرفی کان به فوتبال آلمان مایه بگذارد برای استقلالیها حلاوت شیرینی یک برد برد دربی را ندارد شاید کلاس بالای شفر و کار کردن در فوتبال دنیا مایهی فخر باشد اما این نکته زمانی ارزشمند است که به موفقیت و جام منتج گردد. شفر چه بپذیرید و چه نپذیرد تیمش از تیمهای پر هزینه لیگ است حتی صحبت از هزینهی بالای پنجاه میلیارد تومان و بیشتر در میان است این نکات و مسائل حاشیهای دیگر انتظارات را از شفر بالا برد که نمیتوان این انتظارات را نابجا دانست.
عدم داشتن ابزار و غیبت ساناک
البته برخی اعتقاد دارند بنبست تاکتیکی که برای شفر به وجود آمد به دلیل نبود ابزار کافی بود یعنی به عبارت سادهتر او از داشتن بازیکنانی که بتوانند در لحظات حساس و پیچیدهی بازی گره تاکتیکی را باز کنند رنج میبرد ولی باید قبول کرد در نیم فصل دوم با اضافه شدن پاتوسی به جمع یاران استقلال این مشکل تا حدود زیادی حل شد هرچند شفر در این مورد هم با ایجاد تغییرات زیاد و بعضاً بی مورد و موازی کاری در سپردن وظایف تاکتیکی به بازیکنان کارایی پاتوسی را محدود میکرد. در ادامهی مطلب و فراز و فرودهای برنامهی تاکتیکی شفر به یک نام میرسیم جریساناک دستیار و کمک مربی فصل قبل شفر، ساناک تابستان گذشته به دلیل بیماری مادرش از ایران رفت و با وجود داشتن قرارداد با استقلال دیگر به جمع آبیپوشان برنگشت. نتایج ضعیف و گرههای فراوان تاکتیکی در بازیهای استقلال در اوایل فصل همه را یاد ساناک انداخت که مغز متفکر شفر بود و اکنون در غیاب او شفر بدون مغز و قدرت تفکر لازم روبرو شده، تغییر و تغییر، سردرگمی و عجولانه رفتار کردن در نوع چینش ترکیب استقلال خیلیها را به این باور رساند که ساناک حلقهی مفقودهی برنامههای شفر بوده است. البته مدیران استقلال با اضافه کردن فرهاد مجیدی در صدد رفع این اشکال برآمدند اما مطمئناً تجربه و کارایی ساناک و مجیدی جوان قابل قیاس نیست.
تصمیمات و نوع برخورد برخی از عوامل باشگاه با شفر
یکی از مباحث بحثبرانگیز استقلال مشکل خطیر و شفر بود که متاسفانه هیچگاه در این مورد شفاف سازی نشد کاملاً روشن بود بین خطیر و شفر مشکل وجود دارد و این دو با هم اختلاف دارند. متلک و طعنههای وقت و بیوقت شفر به خطیر باعث شده برخی اعتقاد داشته باشند که کار شفر خیلی وقت پیش در استقلال تمام شده بود. چون او در جنگی تمام عیار با عوامل بیرونی و درونی استقلال بود و در آخر مغلوب این جنگ نا برابر شد. شفر در قضیهی گرو و نیومایر هزینههای زیادی به استقلال تحمیل کرد و همین موضوع پاشنه آشیل پیرمرد آلمانی شد و دشمنان شفر برای نابودی او دست به کار شدند، وقتی شایعه کردند که شفر آلزایمر دارد و با این موضوع تمرکز از شفر سلب شد. شفر دیگر سرپا نشد و آخرین تیر زمانی به شفر خورد که در آستانهی دیدار حساس با پدیده به او گفته شد اگر در استقلال بماند برای فصل آینده حق استفاده از دستیاران خارجی خود را ندارد. این عده معتقد هستند شفر قربانی اختلافاتش با عوامل خودی باشگاه شده و هرگز نتوانسته با تمرکز تیم خود را به سوی موفقیت هدایت کند.
البته نبود یک زمین تمرین مناسب برای تمرینهای استقلال و آوارگی تیم در سطح شهر تهران برای یک ساعت تمرین بی دغدغه هم از مصائبی بود که شفر با آن درگیر بود. این موضوع هم به مدیران باشگاه بر میگردد که نمیتوانند برای تیم بزرگی چون استقلال یک زمین تمرین مناسب دست و پا کنند.
خط پایان شفر و استقلال
حالا که استقلال و شفر به پایان راه نزدیک شدهاند میتوان گفت در این ناکامیها تنها وینفردشفر مقصر نیست و مانند تمامی شکستها یک مجموعه مقصر و تقصیر کار وجود دارد که با کوتاهی در انجام وظایف و سهلانگاری تیم بزرگ و پرهوادار استقلال را به این حال و روز انداختهاند. شکستهای تکراری فرایند تصمیمگیریهای غلطی است که هیچگاه از آنها درس گرفته نمیشود. ورود آدمهای غریبه و نا آشنا به استقلال که اصلاً نمیدانند که فوتبال با چند نفر در زمین برگزار میشود تاوانی جز این تغییرات پیاپی را نخواهد داشت. با این نوع نگاه به مشکلات تنها شفر به پایان راه با استقلال میرسد ولی مطمئناً مشکلات همچنان باقی خواهد ماند تا در یک تغییر و اخراج دیگر قربانی بگیرد.