شهلا منصوریه دبیر گروه اجتماعی یکی از اساسیترین مواردی که انسان ها در جامعه با آن مواجه هستند، داشتن شان و منزلت اجتماعی است. هر کسی در هر شغل و حرفه ای که باشد، با توجه به غنای ادبی و پیشینه شغلی می تواند از سطح قابل قبولی برخوردار باشد. یک جامعه شناس آمریکایی در […]
شهلا منصوریه
دبیر گروه اجتماعی
یکی از اساسیترین مواردی که انسان ها در جامعه با آن مواجه هستند، داشتن شان و منزلت اجتماعی است. هر کسی در هر شغل و حرفه ای که باشد، با توجه به غنای ادبی و پیشینه شغلی می تواند از سطح قابل قبولی برخوردار باشد. یک جامعه شناس آمریکایی در تحقیقات مربوط به قشربندی اجتماعی به اهمیت معیارهای شهرت و حیثیت پی برد. به نظر وارنر شاخص منزلت اجتماعى شامل ارزيابى عوامل عينى چون: محل سکونت، درآمد، شغل، تحصيلات، عضويت در مجامع و مانند آن مىباشد. اما در این میان افرادی هستند که با توجه به غنای ادبی و پیشینه تاریخی شغل مربوطه، در قیاس با مشاغل دیگر از سطح درآمدی چندان بالایی برخوردار نیستند؛ اما حفظ شأن و منزلت اجتماعی را اولویت اول میدانند.
تقویم کشورمان، هر ساله یک روز را به روز معلم اختصاص داده است؛ مناسبتی که به پاس قدردانی از تلاش و کوشش آموزگاران در بسط آگاهی و دانایی در تقویم کشورمان گنجانده شده است. دوازدهم اردیبهشت، روز معلم نامگذاری شد تا مردم و حکمرانان بیش از پیش درباره جایگاه تعلیم و تربیت و وضعیت اجتماعی و اقتصادی کارگزاران آموزشی تدبیر و اندیشه کنند. برای شناخت بیشتر این موضوع و بررسی چگونگی بهبود موقعیت و شان حرفه معلمی قبل از هر چیزی لازم است تا به اين سوالها پاسخ داده شود: جایگاه معلمان در جامعه به چه دلیلی اهمیت دارد؟ این جایگاه در چه رتبه ای از اهمیت قرار دارد؟ تبعات و نتایج کم توجهی یا بی توجهی به این شغل و حرفه چیست؟
قرار گرفتن معلمی در ردیف مشاغل سخت، یک تلخندی دارد؛ آموزش و اطلاعرسانی اگرچه مفید و خواستنی و ارزشمند است، اما کسی که در این عرصه قدم میگذارد، باید صابون فرسودگی روحی و جسمی را هم به تن بمالد. فرهنگیان در سالهای اخیر از راههای مختلف سعی کردهاند خواستههای صنفی خود را به گوش متولیان امر نظام تعلیم و تربیت برسانند. البته همه خواستههای معلمان در مشکلات معیشتی خلاصه نمیشود. اگر چه نمیتوان منکر ارتباط شان و منزلت معلمی با مشکلات اقتصادی آنان شد.
چه بسیارند معلمانی که بهدلیل مشکلات اقتصادی و تنگناهای معیشتی، به کار دوم که اغلب ارتباطی با معلمی ندارد، روی میآورند. باید بپذیریم، چه به صورت تلویحی و چه تصریحی، پذیرفتن چند شغله بودن برای معلم به معنای بیاهمیتبودن جایگاه تربیت است؛ حال چه به آن واقف باشیم و چه نباشیم.
یک معلم تهرانی با انتقاد از دیدگاه حاکم در جامعه نسبت به جایگاه معلم گفت: روز معلم یعنی پر شدن جیب عدهای سودجو. وی معتقد است هدایایی که به معلمان میدهند نه تنها شأن معلم را برنمیگرداند، بلکه معلمان را خوار و بیمقدار میکند. هدیه اگر از روی اخلاص و به خاطر خدا نباشد، هیچ ارزشی ندارد.
چه کسانی دوست دارند معلم شوند؟
گذشت آن دورانی که کودکان در ذهن خود تجسم آموزگار بودن را داشتند. امروزه کمتر کسی خواب معلم شدن را می بیند. آموزش دادن و آموزش دیدن، دیگر از اسطوره بودن خود خارج شده است و از طرف دیگر، ارزشهای مدرن درخصوص اهمیت آموزش و یادگیری و نقش سیستم آموزشی در اداره کشور، جایگزین آن تقدس سنتی در فرهنگ ایرانی نشده است.
محمد امین که از بچگی دوست داشت روزی معلم شود می گوید: الان اصلا یادم نمی آید که چنین خواسته و رویایی داشتم؛ دوست دارم در زندگی از امکانات و رفاه خوبی برخوردار باشم؛ آنچیزی که ما از معلمان خود می بینیم این است که اکثر آنها از داشتن امکانات خوب محروم هستند.
بر همین اساس است که دانش آموزان بعد از کنکور؛ وقتی به مرحله انتخاب رشته تحصیلی می رسند، رشته های دبیری را انتخاب نمی کنند و معلم شدن دیگر اولویت اول محسوب نمی شود. دانشآموزان رشته ریاضی فقط به رشتههای مهندسی چشم میدوزند، تجربیها میخواهند پزشک بشوند و دانشآموزان علوم انسانی (جز گروهی معدود) رویای وکالت در سر میپرورانند. وجه مشترک این انتخابها، تضمین آینده از نظر اقتصادی و معیشتی است؛ تضمینی که البته دیگر چندان ریشهای در واقعیت ندارد.
بنابراین برای داشتن آموزش و پرورشی کارآمد مؤلفههای بسیاری باید بازبینی و واکاوی شود. معلمی اگر قرار است شور و نشاط نسل پیشروی نظام را تأمین و زمینه انتقال فرهنگ و هنجارهای متناسب با آن را فراهم کند، خود باید از چنان جایگاه و منزلتی برخوردار باشد که با فراغ بال به این مهم بپردازد.
در آخر اینکه اگر معلم را رمز تحول بدانیم، آنگاه متناسب با این نگرش برنامه ریزی خواهیم کرد. بر همین اساس از کاندیداهای حاضر در رقابت ریاستجمهوری پیشروی انتظار میرود از قریب به ۴۰ سال گذشته درس گرفته و به مسئله تربیت متفاوت از گذشته توجه کنند. چراکه تداوم غفلت از این حوزه چیزی جز دورماندن از هدف امر تربیت، دربر نخواهد داشت.